twitter share facebook share ۱۳۹۶ آبان ۰۸ 1358

یکی از سؤالات و دغدغه هایی که ذهن بشر را به خود مشغول کرده، این است که آیا در آینده شاهد آسیب هایی اجتناب ناپذیر خواهد بود و آیا می تواند با یافتن راهکارهایی همچون مدیریت و کنترل زمانِ حال و برنامه ریزی برای آینده، آثار و پیامدهای این آسیب ها را تقلیل دهد؟

در جواب پرسش‌ نخست باید بگوییم؛ ملتی که محاسبه گر نیستند و غفلت و سستی می ورزند، از فقدان آمار و ارقام دقیق در امور مختلف رنج می برند و هیچ تصویری از حوادث آینده و پیامدهای آن در ذهن ندارند، احتمال مواجهه آنان در آینده با آسیب های ویرانگر زیاد است؛ مانند پیامدهای برآمده از حوادث و بلایای طبیعی که همه چیز را از بین می‌برد. اما اینکه آیا می‌توان آثار زیانبار حوادث این چنینی را کاهش داد و گاه حتی از وقوع آن پیشگیری کرد؟ پاسخ به این سؤال نیز مثبت است به خصوص اگر بدانیم که تغییراتی هر چند کوچک می‌تواند به یک نیروی مخرب تبدیل شوند و توابع وخیمی به دنبال داشته باشند در نتیجه بشر امروز باید آثار و پیامدهای ناشی از وقوع حوادث و آسیب های محتمل را محاسبه نموده، برای مقابله با آن برنامه‌ریزی کند و اقدامات لازم را انجام دهد، چراکه آینده‌ای بدون آسیب، برای هیچ ملتی تضمین شده نیست.

آیت‌الله العظمی سیدمحمد شیرازی (رحمه الله) در کتاب فقه المستقبل به این موضوع اشاره کرده و می‌فرمایند: «تغییرات کوچکی که در اطراف ما رخ می‌دهد به مرور زمان بزرگ و بزرگتر خواهند شد، مانند بارانی که با یک قطره شروع می‌شود و در نهایت به یک سیل تبدیل می‌گردد؛ اگر تغییر اولیه مثبت باشد به ابادانی و پیشرفت اینده می انجامد و اگر منفی باشد به سیل ویرانگر تبدیل می شود که اینده پیش رو را به خطر می اندازد.»

نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که نمی‌توان یک الگوی خاص برای آینده در نظر گرفت و وقایع و رخدادهای آن را بر اساس این الگو پیش‌بینی کرد. یکی از ویژگی های آینده غیر قابل پیش بینی بودن است و از این رو با ثبات و یکپارچگی در تناقض می باشد؛ پس چون آینده می‌تواند به هر شکل و حالتی ظهور یابد، ترسیم یک شکل ثابت برای آن امکان‌پذیر نیست.

این مفهوم در کلام مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی شیرازی (رحمه الله) به خوبی دیده می‌شود ایشان می‌فرمایند: «آینده ـ به حسب عادت ـ ثابت نیست و یک شکل و قالب نهایی ندارد که نتوان آن را تغییر داد؛ آینده مجموعه ای از گزینه هاست از این رو دست انسان را در تصمیم گیری و تعیین سرنوشت خویش باز گذاشته و به او این اختیار را می دهد تا هر آنچه را که مناسب‌تر است انتخاب ‌نماید.»

مسئولیت رهبران

رهبران در مقابل آینده مسئوولیتی دو جانبه برعهده دارند؛ از طرفی باید از راه پیش‌بینی‌ رویدادها و آسیب های آینده و شناسایی آثار مخرّبی که این آسیب ها بدنبال دارد، از وقوع آنها پیشگیری کنند و از طرف دیگر باید ملت را برای روبه‌رو شدن با این آسیب‌ها مهیا سازند، به تربیت گروهی و فردی آنها پرداخته و راه‌کارهای مبارزه و پیشگیری از این آسیب‌ها را به آنان آموزش دهند. یکی از مهم‌ترین اهداف این آموزش آن است که مردم با امور و مسائل حساسی که ممکن است در آینده رخ دهد، آشنا شوند تا در صورت پیش امد حوادث دچار شگفتی نگردند.

گرچه از همگان انتظار می رود که در فراهم آوردن ابزار لازم برای مقابله با آسیب های آینده و مبارزه با سختی های آن بکوشند، اما مسئولیت و بار اصلی این وظیفه خطیر بیشتر بر عهده کسانی است که در رأس هرم طبقات اجتماعی قرار گرفته و از آنان با عنوان رهبر و مدیر یاد می شود. آنها هستند که می‌توانند مردم را با آسیب‌های آینده آشنا کرده و ذهن و دید آنها را نسبت به این امور روشن سازند، اموری که معمولاً بر اغلب مردم پوشیده است. انجام این مهم نیازمند آن است که این افراد، اعتماد کامل مردم را جلب کرده و آنها را برای مقابله گروهی با آسیب‌های آینده آماده سازند. اگر فرهنگیان و رهبران وظیفه خود را به خوبی انجام دهند، مردم نیز اعتماد به نفس مناسبی می یابند و به آرامش و شجاعتی دست پیدا می‌کنند که آنها را برای مقابله با حوادث آینده آماده و مهیا می‌سازد.

آیت‌الله شیرازی می‌فرمایند: «مسئوولیت رهبران در یک جامعه، فرهنگ‌سازی برای بیداری مردم است، تا آنان چشمان خود را بر حقایق آینده باز کنند و با آن آشنا شوند. این کار رهبران باعث می‌شود که روح اعتماد در بین مردم دمیده شود، در راه انجام این وظیفه بیش از گذشته مصمم گردند و برای مقابله با حوادث تلخ آینده مهیا شوند. این اعتماد و طمأنینه و آرامش جایگزین ترس و وحشت و افسردگی افرادی خواهد شد که بدلیل جهل به آینده از آن ترس و وحشت داشته‌اند.»

اگر پرده از آینده برداشته شده و هر چه پنهان است آشکار گردد، ترس از دل‌ها رخت بر بسته و آرامش جای آن را خواهد گرفت. از‌این‌رو نخبگان باید که تمام اسرار مربوط به آینده را به خوبی مورد مطالعه قرار دهند و نقاط کور را شناسایی و ابهامات را طبق روش‌های علمی جدید برطرف کنند و آینده را روشن و واضح در اختیار مردم قرار دهند.

حضرت آیت‌الله شیرازی در این باره می‌فرمودند: «نخبگان وظیفه دارند که اسرار و رموز آینده را شناسایی کنند و مردم را با آینده روشن یا تاریک آشنا سازند. مردم باید بین خطرناک و خطرناک‌تر و بین خوب و بد تمییز قائل شده، خوب را به بهتر تبدیل کنند و از بروز خطرها پیشگیری کرده یا از حجم آن بکاهند. علاوه بر این وظیفه دارند که مفاهیم جدید و مفید را به مردم منتقل نمایند، تا آنها بتوانند با سرعتِ تحولات و پیشرفت جهان به خوبی ارتباط برقرار کنند.»

برنامه‌ریزی برای آینده

کوتاه سخن اینکه موفقیت مدیران و رهبران و تمام آنانکه موظف به مقابله با حوادث پیش رو هستند، منوط به تفکر علمی مداوم و دقیق در مورد آینده است و تنها با اندیشه، مطالعه و برنامه ریزی است که رودر رویی با آسیب‌های آینده ممکن می‌شود. به عبارت دیگر همان‌طور که هر فرد یا گروهی برای رسیدن به اهداف خود برنامه‌ریزی کرده، مدت های مدید به تفکر و بررسی پیرامون موضوع می پردازد و برای رسیدن به آن تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد، این امر در مورد نخبگان آینده‌نگر نیز صادق است و آنان نیز باید همین روش را در پیش گیرند، در مورد آینده به خوبی تفکر کنند و برای رسیدن به توسعه یافتگی، تمام سعی و تلاش خود را به کار گیرند.

باید به این نکته توجه داشت که طبیعت برنامه‌ریزی برای آینده ایجاب می‌کند که برای حال و آینده و حوادث احتمالی پیش رو نقشه راه داشته باشیم. حضرت آیت‌الله العظمی شیرازی در این باره می‌فرمایند: «به حکم عقل، تمام خردمندان جهان باید به آینده بیاندیشند. همان‌گونه که دانشجویان علم پزشکی و مهندسی و تکنولوژی و غیره چندین سال از عمر خود را صرف می کنند تا به اهداف خود مانند خدمت به مردم و توسعه در رزق و روزی و آسودگی در شغل دست یابند، یا آنانکه در فراگیری علوم دینی برای رسیدن به مقام فقاهت و اجتهاد تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند، یا کشاورزی که مدت‌ها انتظار می کشد تا درختان به بار بنشینند، عقلا و اندیشمندان نیز باید در مورد آینده از قوه فکر و اندیشه خود کمال بهره را برده و برای آینده ملت خود برنامه‌ریزی‌های کوتاه مدت و دراز مدت داشته باشند.»

از طرف دیگر دولتمردان وظیفه دارند که نخبگان آینده‌نگر را تحت حمایت خویش قرار دهند و تمام تلاش‌های فردی و گروهی آنها را در مسیر درست و راهبردی به کار گیرند. آنها نباید تحقیق و تفحص و اندیشه در مورد آینده ملت خویش را کنار گذاشته و به امور ساده و پیش پا افتاده سرگرم شوند، بلکه باید تمام قوای خویش را برای رسیدن به اهدافی بزرگ و حیاتی بسیج کنند.

این چیزی است که آیت‌الله العظمی شیرازی بر آن تأکید داشته می‌فرمایند: «باید تمام تلاش انسان در راه معرفت افق‌های آینده هزینه گردد و برای رسیدن به اهداف بزرگ و مهم و نه کوچک و بی‌اهمیت به کار گرفته شود.»

نظر شما