با وجود آنکه رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، هفتهی گذشته اعلام کرد که دستیابی به توافق هستهای با ایران «نزدیک» است، شواهد مخالف این را نشان میدهد. هر دو طرف به شدت بر سر خطوط قرمز خود پافشاری میکنند و به نظر میرسد فعلاً امید چندانی به دستیابی زودهنگام به یک راهحل دیپلماتیک برای آیندهی برنامهی هستهای ایران وجود ندارد.
۲۰ مه، رهبر ایران، آقای خامنهای، خواستههای آمریکا برای توقف کامل غنیسازی اورانیوم -در سطوح پایین- را «غیرمنطقی و گزاف» و «بیمعنا» توصیف کرد و تردیدهایی نسبت به اثربخشی دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا مطرح نمود. دیگر مقامات ایرانی نیز تأکید کردهاند که اگر آمریکا همچنان خواستار توقف کامل غنیسازی در داخل ایران باشد، مذاکرات شکست خواهد خورد. تهران معتقد است که طبق معاهدهی عدم اشاعهی هستهای (NPT)، حق غنیسازی را دارد و کنار گذاشتن آن ممکن نیست. ایران گفته است که پیشنهاد اخیر ایالات متحده که در آخرین دور مذاکرات ارائه شده، در حال بررسی است.
اما خواستههایی که از سوی آمریکا مطرح میشود، بازتابدهندهی دیدگاهی است که تأسیسات غنیسازی را کلید دستیابی ایران به توان تولید سلاح هستهای میداند. «استیو ویتکاف»، نمایندهی ویژهی آمریکا در امور ایران، گفته است ایالات متحده حتی «۱ درصد» ظرفیت غنیسازی را برای ایران مجاز نمیداند. همچنین، وزیر امور خارجه و مشاور موقت امنیت ملی آمریکا، «مارکو روبیو»، ۲۰ مه در جلسهی کمیتهی روابط خارجی سنا اظهار داشت که آمریکا مخالف هرگونه توانایی غنیسازی در داخل ایران است، چرا که از نظر فنی، مسیر بین اورانیوم با غنای پایین تا اورانیوم با غنای تسلیحاتی بسیار کوتاه است.
روبـیو گفت: «ما معتقدیم ایران به دنبال غنیسازی است تا آن را به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر تهدیدات نگه دارد.»
ترامپ پیشتر به ایران هشدار داده بود که اگر توافقی صورت نگیرد، با حمله ای نظامی مواجه خواهد شد که «شدتی بیسابقه خواهد داشت.»
به گفته علی واعظ، مدیر پروژهی ایران در گروه بینالمللی بحران: «ما فعلاً فاصلهی زیادی با توافق داریم. طبق آنچه من میدانم، پیشنهاد آمریکا حذف کامل غنیسازی است، درخواستی که در طول ۲۰ سال گذشته هیچگاه عملی نشده است.»
مذاکراتی که در جریان است، بهترین فرصت سالهای اخیر برای حل مسالمتآمیز بنبست میان ایران و آمریکا بر سر توانمندیهای هستهای ایران به شمار میآید.
در همین حال، اقتصاد ایران تحت فشار شدید تحریمهای آمریکا و غرب قرار دارد. محدودیتهای گسترده برای صادرات نفت، بهویژه اقدامات جدید آمریکا برای مقابله با تانکرهای غیرقانونی حامل نفت ایران، اقتصاد این کشور را فلج کرده است. نیروهای نیابتی ایران در منطقه، از جمله گروههای مسلح در لبنان و نوار غزه، تضعیف شدهاند و نفوذ تهران در سوریه نیز کاهش یافته است. سیستمهای دفاع هوایی پیشرفتهی ایران که از روسیه خریداری شده بودند، پاییز گذشته در حملات اسرائیل منهدم شدند. این مسئله باعث شده ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری در برابر حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس آسیبپذیر باشد و در نتیجه، تهدید نظامی ترامپ برای متوقف کردن برنامهی هستهای ایران، جدیتر از گذشته جلوه کند.
در عین حال، به نظر میرسد که در ایران حمایت مردمی برای ادامهی گفتوگوهای دیپلماتیک با آمریکا وجود دارد و این امر به رهبران ایران اجازه داده تا بار دیگر وارد مذاکرات شوند؛ اما نه به هر قیمتی، و نه با چشمپوشی از حقی که کشور برای غنیسازی در سطح پایین برای مصارف غیرنظامی قائل است.
از طرف دیگر، دولت ترامپ نیز در داخل آمریکا با فشارهای سیاسی قابل توجهی روبهروست، بهویژه در بحث غنیسازی. ۱۴ مه، بیش از ۲۰۰ نمایندهی کنگره در هر دو مجلس، نامهای به ترامپ نوشتند و از او خواستند هیچ توافقی را نپذیرد که به ایران اجازهی حفظ توانایی غنیسازی را بدهد؛ چرا که به گفتهی آنها، این مسئله «نقطهضعف» توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) بود.
بهنام بنطالبلو، مدیر ارشد برنامهی ایران در اندیشکدهی «بنیاد دفاع از دموکراسیها»، گفت که فشار کنگره، به ترامپ این فرصت را میدهد که نقش «پلیس بد» را در مذاکرات ایفا کند. به باور او، این موضع سرسختانه ممکن است در نهایت ایران را به امتیازدهی وادار نماید، چون بدون امتیازدهی، بعید است که کنگره توافق جدیدی را به عنوان یک معاهده رسمی تصویب کند. تصویب رسمی برای ایران اهمیت دارد، چون عدم تصویب برجام از سوی کنگره آمریکا، همواره یکی از منابع نگرانی و بیاعتمادی تهران نسبت به پایداری توافق بوده است.
اظهارات اخیر ترامپ مبنی بر نزدیک بودن توافق، پس از آن مطرح شد که مقامات ایرانی اعلام کردند حاضرند از تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای دست بردارند و غنیسازی با درجه بالا را کنار بگذارند، به شرطی که تحریمها برداشته شود.
با این حال، هنوز ابهامات زیادی وجود دارد که آیا در صورت دستیابی به توافق، واقعاً تحریمها برداشته خواهند شد یا نه. تحریمهای اولیه و ثانویهی آمریکا، بهویژه در حوزهی انرژی و بانکداری، بسیار مقاوم و ماندگار هستند. همانطور که ایران در فاصلهی ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ تجربه کرد، حتی پس از توافق، بانکها و شرکتهای آمریکایی و اروپایی تمایل چندانی به بازگشت به تجارت با ایران نداشتند، چون نگران بازگشت دوبارهی تحریمها بودند.
توافقی که به ایران اجازه دهد مقدار محدودی اورانیوم با غنای پایین برای مصارف صلحآمیز تولید کند، در عین حال که اورانیوم با غنای بالا را کنار میگذارد و بازرسیهای منظم آژانس بینالمللی انرژی اتمی را میپذیرد، عملاً بسیار شبیه به همان توافق دورهی اوباما خواهد بود؛ همان توافقی که ترامپ و جمهوریخواهان سالها آن را به شدت مورد حمله قرار دادند و نهایتاً آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
بنطالبلو گفت: «اگر در نهایت چیزی شبیه برجام ۲ حاصل شود، ایران خواهد گفت: ما ترامپ را وادار کردیم به همان توافق قبلی بازگردد و ترامپ تحمل چنین چیزی را ندارد.»
یکی از دلایل اصلی فشار حداکثری دولت ترامپ علیه برنامهی غنیسازی ایران، شرایط ضعیف کنونی تهران است. این تصور وجود دارد که ایران در موقعیتی قرار دارد که برای کسب تخفیف در تحریمها، حاضر به پذیرش شروط سخت خواهد شد. اما همین وضعیت شکننده ایران، به گفتهی واعظ، باعث میشود تهران نتواند به راحتی از برنامهی هستهایاش، که نوعی ابزار حیثیتی و بازدارندگی محسوب میشود و سالها روی آن سرمایهگذاری شده، صرفنظر کند.
واعظ گفت: «در تیم ویتکاف این دیدگاه وجود دارد که دادن نسخهی سبکشدهای از برجام اشتباه است، چون [ایرانیها] از همیشه ضعیفتر شدهاند. اما اگر باور دارید ایران همهی ابزارهای بازدارندگی منطقهایاش را از دست داده، چرا باید آخرین ستون دفاعیاش را هم رها کند؟ هر چه بیشتر بر ضعف ایران تأکید شود، شانس توافق کمتر میشود.»
با وجود آنکه ترامپ در آغاز مذاکرات در ماه آوریل اعلام کرد که ضربالاجل ۶۰ روزهای برای توافق تعیین شده، اما در واقعیت، ساعت شمار اصلی در اروپا در حال حرکت است. در ماه اکتبر، سه کشور اروپایی طرف برجام -بریتانیا، فرانسه و آلمان- اختیار قانونی خود برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را از دست خواهند داد؛ تحریمهایی که در چارچوب برجام تعلیق شده بودند.
اروپاییها که نسبت به رفتار منطقهای ایران (بهویژه حملات به کشتیها در دریای سرخ)، پیشرفت برنامهی هستهای، و حمایت تهران از تهاجم روسیه به اوکراین نگراناند، در دههی گذشته مواضع سختگیرانهتری نسبت به ایران اتخاذ کردهاند.
بنطالبلو گفت: «از زمان خروج ترامپ از کاخ سفید در دور نخست، اروپا نسبت به آمریکا در قبال ایران موضعی سختتر پیدا کرده است.» این تغییر رویکرد ممکن است در تابستان امسال به نقطهی اوج برسد، هرچند هفتهی گذشته یک نشست بینتیجه میان ایران و سه کشور اروپایی (E3) برگزار شد. با این حال، اروپا احتمالاً تحریمها را دوباره اعمال خواهد کرد تا تهران را مجبور به عقبنشینی از برنامهی هستهایاش کند.
بنطالبلو میگوید: «مهمترین دلیل اینکه سال ۲۰۲۵ سال تصمیمگیری است، همین مکانیسم بازگشت تحریمهاست.»
ایران هشدار داده که در صورت بازگشت تحریمها از سوی اروپا، ممکن است از معاهدهی NPT خارج شود؛ اقدامی که میتواند پیامدهای نگرانکنندهای برای نظارت بینالمللی بر برنامهی هستهای ایران و اصول منع اشاعهی تسلیحات هستهای داشته باشد.
به گفته واعظ: «بازگشت تحریمها همان ضربالاجل واقعی است. در غیاب توافق، معتقدم اروپاییها به بازگرداندن تحریمها روی خواهند آورد. اما این یک خودکشی سیاسی خواهد بود. چنین اقدامی ایران را از NPT خارج میکند و این خروج، عبور از خطوط قرمز هسته ای و ورود به مرحله ای مهارناپذیر خواهد بود.»
نظر شما