امیرمومنان علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر چنین فرموده است: «ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِي خَاصَّةً وَ بِطَانَةً؛ آن گاه بدان كه سرپرست، ويژگان و نزديكانى دارد.»
خويشاوندان، دوستان، همراهان، هواداران، نزديكان، همحزبيان، و چون اينان، مىتوانند انتظارات نابهجا و نادرستى داشته، درپى سوءاستفاده از موقعيت زمامدار و مدير باشند، كه امام (ع) آنان را و تمايلات و خواستههای ايشان را در ادامه این بیان اينگونه معرفی کرده:
۱. «فِيهِمُ اسْتِئْثَارٌ؛ خوى برترىجستن و خودگزينى دارند»
۲. «وَ تَطَاوُلٌ؛ و [به حقّ ديگران] دست درازكردن»
۳. «وَ قِلَّةُ إِنْصَافٍ فِي مُعَامَلَةٍ؛ و در معامله انصاف و داددهى را كمتر به كاربستن»
افراد و گروههاى وابسته به قدرت حكومت و مديريت، امكانِ پيشآمده را محملى براى سوءاستفاده و بىانصافی و تركتازى خود مىدانند، چنان كه در تاريخ حكومتها و مديريتها، پيوسته اين امر روى داده است. امیرمومنان علی (ع) توجه داده که این امر، در هر حكومت و سازمانى شکل میگیرد، و چنانچه به درستى و با استوارى مهار نشود، خودگزينى و برترىجویی، دست درازى به حقّ ديگران و تعدّى، و بىانصافى از جانب وابستگان و اطرافيان زمامداران و مديران بیداد خواهد كرد.
براى مهاركردن سوءاستفاده وابستگان و اطرافيان، لازم است ميدان هرگونه سوءاستفاده بسته گردد و اجازه هيچگونه برترىجويى و خودگزينى، بهرهكشى، دستدرازى، و بىانصافى به هيچيك از آنان داده نشود؛ و اين كار جز با ريشهكنسازى اين امور حاصل نمىشود. آموزه امیرمؤمنان علی (ع) در ادامه چنین است: «فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولئِکَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْکَ الاْحْوَالِ؛ پس ريشه ستم اينان را با بريدن اسباب آن برآر».
براى اين ريشهكنسازى، لازم است دو كار صورت گيرد: يكى: روشنكردن تكليف همگان در اين امور؛ و ديگرى: برخورد شديد با وابستگان و اطرافيانى كه انتظار نادرست دارند يا دست به خلافى مىگشايند.
اميرمؤمنان على (ع) با وابستگان و اطرافيان خود چنان رفتار مىكرد و بر خاندان خود چنان سخت مىگرفت كه هيچكس به سوى خودگزينى، برترىجويى، دستدرازى و بىانصافى ميل نكند.
رفتار على (ع) با عقيل در اين جهت بوده است. عقيل مانند ديگران سهم خود را از بيت المال گرفته بود، امّا او خود را برادر زمامدار مردم مىدانست و انتظار داشت اميرمؤمنان(ع) چنين موقعيتى را ملاحظه كند و براى وى سهمى ويژه قائل شود و او را بر مردمان برتر قرار دهد. و آن سخن مشهور امیرمؤمنان و نزدیککردن فلز گداختهشده به عقیل و تنبهدادن او از این جهت بوده است.
بنابراین، براى اينكه ريشه ستم سوءاستفاده ويژگان و نزديكان بريده شود و آنان امكان چنين چيزى را نيابند، لازم است راههايى كه به سوءاستفاده آنان منجر مىشود بسته گردد و هر صورتى از صورتهای اين امر زدوده شود و هيچ امكانى در اين جهت براى كسى فراهم نگردد.
از اين رو امام (ع) در ادامه همین سفارش مؤکد به مالک اشتر به مواردى اشاره فرموده است، كه البته راهها و صورتها منحصر به اين موارد نيست، و در هر حكومت و مديريتى به تناسب خود، بايد كليه راهها و تمام صورتهای سوءاستفاده لحاظ و از آن جلوگيرى شود. پس امام (ع) با توجّه به اين فرموده است: «وَ لاَ تُقَطِعَنَّ لاِحَدٍ مِنْ حَاشِيَتِکَ وَ حَامَّتِکَ قَطِيعَةً، وَ لاَ يَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ، تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ، فِي شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ، يَحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِمْ؛ و به هيچ يك از اطرافيان و خويشاوندانت زمينى را به بخشش وامگذار. و نبايد از تو چشم داشته باشند كه با استفاده از نفوذ وابستگى خويش، به تو پيمانى ببندند كه در زمينه آبيارى زمينى يا كار مشتركى كه دارند، به مردم همسايه با زمين خود زيان برسانند، يعنى هزينه آن را بر دوش ديگران، بار كنند.»
حكومت و مديريتى كه در آن راه سوءاستفاده براى ويژگان و نزديكان گشوده شود، از درون مىپوسد و به تباهى مىرود، كه پيامدهاى تباهِ گشودن چنين راههايى بسيار است، از جمله:
-آسيبديدن زمامداران و مديران
-ايجاد يأس و نااميدى در مردمان
-سرايت سوءاستفاده و ميل به آن در بيشتر مديران و مردمان
-تباهشدن اخلاق و پاسداشت حقوق مردمان
-پیدایش دلسردی در شایستگان
در حقیقت، کسانی که در چنین بستری بهرهمند میشوند، ویژگان و نزدیکان تباهگرند و در این عرصه، بازگذارندگان دست آنها بیش از هر کس زیان میبینند که آنان میبرند و اینان به ننگ همیشگی گرفتار میشوند، لذا امیرمؤمنان در ادامه به چنین نکتهای اشاره کرده و فرموده: «فَیَکُونَ مَهْنَأُ ذَلِکَ لَهُمْ دُونَکَ وَ عَیْبُهُ عَلَیْکَ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلآْخِرَةِ؛ و در نتیجه، گوارایی و شیرینی سود آن به ایشان رسد نه تو و ننگ آن در این جهان و آن جهان بر تو ماند.»
*دکتر مصطفی دلشاد تهرانی
نظر شما