به فرموده آیتالله العظمی سیدمحمد شیرازی برای اقامه حکم الهی بر روی زمین به سه مقدمه نیاز است؛ مقدمه اول: قانون زندگی این است که برای دستیابی به جایگاه بهتر و بهبود معیشت و کیفیت حیات، باید از خودگذشتگی کرد و متحمل هزینه هایی شد. مقدمه دوم: سه نیرو و قدرت در درون انسان وجود دارد: او، من، من بهتر. مقدمه سوم: فرجام انسان در زندگی یکی از این چهار حالت خواهد بود: بازنده یا بازندهتر و برنده یا برندهتر.
بهترین کار در زندگی، اقامه حکم الهی بر روی زمین است و انسان زمانی موفق به انجام این مهم می شود که سه مقدمه فوق فراهم باشد. این چیزی است که خداوند متعال در قرآن کریم به آن اشاره میکند: «وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ و قطعاً کسانی را که شکیبایی ورزند به بهتر از آن پاداش خواهیم داد». چرا خداوند میان تمام صفات نیک و پسندیده، صبر را انتخاب کرده و آن را لایق تشویق و پاداش دانسته است؟ زیرا کسی که میخواهد احکام الهی را در زمین پیاده کند به دو ابزار اساسی و مهم نیازمند است که هر دو نیز سخت و طاقتفرساست:
ابزار اول: تواضع و صبر
وصول به حق، نیازمند فروتنی و تواضع است؛ بدینمعنا که انسان در مقابل حق فروتن باشد و طبق دستور قرآن که فرموده است: « وَأَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ؛ و بر خدا برتری مجویید» از تکبر در مقابل حق تعالی اجتناب ورزد. نمونه تکبر در مقابل خداوند، تنها به ترک نماز و سایر واجبات و ارتکاب گناهان محدود نمی شود، بلکه آنکس که ارزشها و اصول اسلامی را پیاده نکند نیز متکبر است. همچنین است کسی که خود را منزه و پاک بهشمار میآورد، موعظه و نصیحت را تنها برای گناهکاران و منحرفان می پندارد و اجرای حق را مایه ذلت و خواری خود می داند. ازاینرو صبر در راه حق، امری آسان و ساده نیست بلکه به از خودگذشتگی و ایثار نیازمند می باشد.
ابزار دوم: استفاده از تجربههای تاریخی
در نصیحتی از امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ به فرزندشان امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ آمده است: « ...فسِر في ديارهم وانظر في آثارهم؛ در دیار آنان سیر کن و به آثار بر جای مانده از آنان بیندیش» چراکه تاریخ برای رسیدن به آنچه میخواهی تو را یاری خواهد کرد. بنابراین حضرت با این سخن به همه ما متذکر می شود که مثلا اگر تجربههای تجاری را در طول تاریخ مورد بررسی قرار دهیم کسب و کار موفق تری خواهیم داشت. همین امر در مورد تاریخ علما و دانشمندان، ادیبان، انقلابها و حکومتها نیز صدق می کند. چراکه مطالعه تاریخ به ما این امکان را میدهد که دلایل پیدایش رخدادهای تاریخی و اوضاع و احوال حاکم بر آن زمان را به خوبی بشناسیم.
نکتهای که قابل توجه است این که روزنامهها، مجلات و کتابها همگی از تاریخ سخن میگویند و رخدادها، چگونگی رسیدن حکام به قدرت، شروع آتش جنگها و تشدید بحرانها و غیره را برای ما روشن میکنند. اما چیزی که مهم است، فهمیدن پشت پرده و اسباب به وجود آمدن این وقایع است. بنابراین در مطالعه تاریخ همواره باید چند پرسش را مد نظر قرار داد: چه کسی، چرا، چگونه و برای چه؟
بهخصوص اینکه در روزگار ما تنها علل و عوامل ظاهری رخدادهای مهم بازگو شده و عوامل اصلی پنهان مانده است. برای نمونه در بررسی چگونگی پیدایش کودتاهای نظامی در کشورهای مختلف، کتاب های تاریخی به تحرک یگانهای نظامی به سمت قصر ریاست جمهوری اشاره نموده و سخن را با تصرف رادیو و تلویزیون توسط ارتش به پایان می رسانند؛ درحالیکه بسنده نمودن به همین مقدار اشتباه بزرگی است زیرا علت اصلی وقوع کودتا مجهول می ماند.
استفاده از تجربه ها
صفات اخلاقی شایسته، زمانی منشأ اثر خواهند بود که به مرحله عمل رسیده و در زندگی فرد جاری شود؛ در غیر این صورت در حدّ مفاهیم و کلمات زیبایی باقی خواهند ماند که گاه در کتاب ها نوشته شده و شور و احساس ادمی را بر میانگیزند. شاید هم به فرشته آرزوها برای بعضی از افراد تبدیل شده تا آنها را از فساد و دروغ و خیانت و تعصب و خشونت و دیگر صفات زشت و پلید رهایی دهد.
این فراینداهمیت بیشتری پیدا میکند آن زمان که بدانیم این واقعیت شامل بیشترین افراد بشر و شاید تمام آنان شده است. تا قانونی متکامل و نظامی ایدهآل برای خیر و سعادت بشر باشد. این چیزی است که آیتالله العظمی شیرازی (رحمه الله) به آن اشاره میکند. ایشان مسؤولیت برپایی و به ظهور رساندن ارزشهای اخلاقی را به عهدهٔ رهبران و پرچمداران این امت قرار می دهد تا بیرق یک نظام مبتنی بر اخلاق را به اهتزاز در آورند. اگر این تحرک از جانب رهبران صورت نگیرد، توصیه به اخلاق شعاری بیش نخواهد ماند و نهایتاً در قالب جملاتی موزون و زیبا به صورت کتاب یا دیوار نوشت، در خواهد آمد. امروزه این حقیقت را می توان در شعارهایی که احزاب سیاسی در ابتدای کار خود برای جذب توده مردم سر می دهند مشاهده کرد، حال آنکه هیچ تلاشی برای عملی کردن آن نمی کنند و تنها از آن برای رسیدن به قدرت و مناصب بیشتر بهره می برند. یکی از بارزترین ارزشها و صفات اخلاقی، تواضع و فروتنی در مقابل حق و صبر بر آن است. این ویژگی اخلاقی، نوع ارتباط بین سردمداران و توده مردم را تعیین خواهد کرد و مهمترین ابزار برای تقویت این ارتباط خواهد بود.
هنگامی که از تواضع در مقابل حق سخن می گوییم، تنها اعمالی ظاهری نیست که اگر اینگونه بود حاکمان به راحتی، استبداد و انحراف خود را پنهان نموده، به میان مردم میرفتند، در خیابانها و بازارها و در بین مردان و زنان و کودکان قدم میزدند و حتی با اهدای هدایا، الطاف و بخشش های خود را نثار آنان می کردند، تا از این طریق، تصویر یک حاکم فروتن را در اذهان مردم ترسیم کنند. منظور از تواضع حقیقی که بر حال و آینده یک ملت تأثیر میگذارد، آن تواضعی است که در مقابل ارزشها و اصول اخلاقی صورت گیرد نه آنکه برای ظهور بر صفحههای تلویزیون و عدسیهای دوربینها باشد.
در نتیجه کسی که از اجرایی کردن حکم الهی سخن میگوید -خواه در زمینه قانونگذاری یا فرهنگ سازی- باید از خود شروع کند.
باید این احکام در او تجلی یابد تا نمونهای زنده برای دیگران شود. ازاینرو پیامبر اکرم و معصومین بعد از او ـ علیهم السلام ـ از هیچ رفتار، ارزش یا صفت اخلاقی پسندیده ای سخنی نمیگفتند مگر آنکه قبلا خود بدان آراسته گردند. آن بزرگواران برای نهادینه کردن اصول و مفاهیم انسانی و اخلاقی در جامعه اسلامی سختی های بسیاری را به جان خریدند و جان فشانی های بسیار نمودند، ولی متأسفانه اکنون تعداد کمی از این ارزش ها عملی می شود. امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ علی رغم دسترسی به گوشت، از خوردن آن خودداری میکردند مگر در روز عید قربان؛ چراکه میفرمودند در این روز اکثر مسلمانان از گوشت قربانی میخورند.
اگر فرد نتواند وارستگی و فضیلت اخلاقی را در خود پرورش دهد، نمیتواند خویشتن را از انحراف و تکبر ورزیدن در مقابل این ارزشها دور بدارد، دلیل آن نیز ساده و روشن است، چراکه بین حق و باطل منطقه میانهای وجود ندارد. اگر کسی در خود زمینه و شایستگی صفات خوب را ایجاد نکند، خواه ناخواه این صفات زشت و پلید هستند که بر قلب و رفتار او سلطه یافته و روح وی را تسخیر می کنند.
شاید این مطلب بتواند ارتباطی که آیتالله شیرازی بین تواضع در مقابل ارزشهای اخلاقی و صبر بر آنها را ایجاد کردند روشن سازد. ایشان اشاره داشتند که تواضع در مقابل حق، با صبر بر دشواری ها و امور طاقتفرساست که ثمره می دهد. لزوم صبر در هر عملیات اصلاحی و تغییری حائز اهمیت است. قرآن کریم نیز به همبستگی بین این دو پرداخته و میفرماید: «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا، خویشان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش». این مضمون در آیات دیگر نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
در نتیجه صبر یا «اصطبار» (که درجهای بالاتر از صبر است) ما را به از خودگذشتگی و ایثار تا نمایان شدن نتایج دعوت مینماید. این صبر است که به فضیلت ها و ارزشهای اخلاقی جایگاه حقیقیشان را (در زندگی) عطا میکند. حال هر چه از خودگذشتگیها بیشتر شود و جان و مال و امتیازات در مقابل اصول اخلاقی بی ارزش تر گردد، راه اجرایی کردن احکام اسلامی توسط فرزندان جامعه کوتاهتر میشود.
حرکت در ادامه مسیر دیگران
در کنار میدان عمل و اجرا باید به میدان نظریهپردازی و برنامهریزی نیز اهمیت داد. در این مسیر تجربههای تاریخیِ آکنده از عبرتها و دیدگاهها وجود دارد که می توان از آن در زمینه های گوناگون به ویژه در زمینه ارتباط بین افراد جامعه و سردمداران و هر آنچه که به نظام سلطه و حکومت مرتبط میشوند بهره برد. ظهور و سقوط نظامهای سیاسی و حکومتی میتواند درسها و عبرتهای زیادی برای ما داشته باشد و ما را با عوامل موفقیت یا شکست دولتمردان آشنا کند.
اگر ما ناکامی و شکست پیاپی نظامهای حاکم در کشورهای اسلامی را مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم که هر حاکم با نادیده گرفتن تمام تجربیات و وقایع گذشته، سعی دارد تاریخ را از نو بنویسد، غافل از آنکه حاکمانی پیش از او وجود داشتند که به دلایلی تاج و تاخت پادشاهی را از دست دادند و این دلایل می تواند برای حکومت وی نیز اتفاق افتاده، او را به زیر کشد. ازاینرو حکیمان همیشه گفتهاند که نقطه شروع آنجایی است که دیگران به پایان رساندهاند و این یکی از صفات افراد موفق است.
چه بسیار افرادی که مدعی پاسداری از حق هستند و از ارزشها و اصول اخلاقی بیش از دیگران دفاع می کنند، اما بدلیل غفلت از تحقق این شعارها، خود زمینه ساز نابودی حق و حقیقت می شوند. چرا که مردم در این اشخاص جز تکبر و خودخواهی و دوری از ارزشهای اخلاقی چیزی نمی بینند؛ پس نه تنها اعتماد خود را به آنان از دست می دهند که نسبت به آنچه آنها وسیله پیشرفت و موفقیت خویش قرار دادهاند بیاعتماد میشوند.
مترجم: محمد منوری
نظر شما