یک قرائت اکراه محور از دین در جامعه ایران تزریق می شود. افراد جامعه تنها راه نجات را فاصله گرفتن از دیانت تزریقی می دانند. مردم به اشکال مختلف شیوه هایی را خلق می کنند تا بتوانند دیانت ورزی خودشان را ادامه دهند آن هم در خلاف جهتی که حاکمیت تبلیغ می کند. دین از مقوله عشق است و نمی توان با اکراه آن را دید. با این همه توجه حاکمیت به دین چرا افراد به عهد خود پای بند نیستند، اگر آمار طلاق در جامعه بالا است چطور می توانیم نقش دین در مدیریت جامعه را ببینیم؟ اگر فردی امانت دار و با اخلاق باشد حتما دین در روابط او حضور داشته؟ اگر دین در دل انسان نباشد در هیچ جای دیگر هم نمی تواند باشد.
جزئیاتعمل به شعائر و مناسک اگرچه ممکن است ظاهر را بیآراید، اما یک جامعه را دینی نمیکند. مناسک و شعائر اگر خالی از معنویت باشند، هیچ فرقی با کارهای دنیایی ندارند. بنابراین اگر در جامعهای معنویت نباشد، قطعا در آن جامعه، دین حقیقی هم نیست، حتی اگر از در و دیوار آن جامعه شعائر و مناسک و مظاهر دینی ببارد
جزئیاتمردمی که از حکومت خود ناراضی هستند و حکومت هم به نام دین است، در اینجا مقابله با حکومت به مقابله با دین میانجامد و اخلاق هم که جزئی از آن است آسیب جدی میبیند.
جزئیات