وقتی دخترم سه ساله بود، درست زمانی که مشغول پرداخت حساب خرید در فروشگاه بودم، از کنارم دور شد. داشتم دنبال کارت بانکیام میگشتم و اصلاً متوجه نشدم.
بیش از بیست دقیقه با اضطراب، خیابانها را بالا و پایین میدویدم و نامش را صدا میزدم. بعضی از مردم کمکم کردند تا پیدایش کنم، اما بعضی دیگر از من میپرسیدند: «چطور گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟»
وقتی بالاخره پیدایش کردم، با خودم عهد بستم که دیگر هیچکس را قضاوت نکنم. البته این تصمیم چندان دوام نیاورد.
ما مدام در حال قضاوت هستیم، گاهی بدون اینکه حتی خودمان متوجه این مسئله شویم. تحقیقات نشان میدهد وقتی چهرهی جدیدی را میبینیم، مغزمان ظرف یکدهم ثانیه تصمیم میگیرد که آیا آن فرد جذاب و قابل اعتماد هست یا نه.
قضاوتگری مداوم میتواند باعث کاهش همدلی، بستهشدن نسبت به دیدگاههای جدید و واکنشهای سریع و احساسی شود. همچنین، تحقیقات نشان دادهاند که هر چه بیشتر دیگران را قضاوت کنیم، حال خودمان هم بدتر میشود.
در ادامه، توصیههای چند کارشناس را برای اینکه چطور متوجه قضاوتگری خودمان شویم و چگونه آن را متوقف کنیم میخوانید:
متوجه شوید که در حال قضاوت کردن هستید.
به گفتهی دکتر صنم حفیظ، روانشناس اعصاب در نیویورک، باید «با دقتی هوشیارانه» مراقب باشیم که از ارزیابی صرف، به سمت قضاوت نلغزیم. اگر خودتان را در حال نتیجهگیری منفی بر اساس ظاهر یا رفتار کسی دیدید، لحظهای مکث کنید و از خودتان بپرسید:
چرا این موضوع برایم اهمیت دارد؟
آیا صرفاً دارم مشاهده میکنم، یا معنایی از خودم به آن اضافه کردهام؟
آیا این فکر قضاوتگرانه دربارهی آن فرد است، یا دربارهی احساسی است که نسبت به خودم دارم؟
واکنشتان را بررسی کنید.
به گفتهی دکتر حفیظ، قضاوتهای تند دربارهی دیگران، اغلب بازتابی از ناامنیهای درونی خود ما هستند؛ راهی برای اطمیناندادن به خودمان که «ما داریم کار درست را انجام میدهیم».
اریکا شوارتزبرگ، رواندرمانگر ساکن نیویورک، میگوید وقتی خودتان را در حال قضاوت میبینید، لنز را به سوی خودتان بچرخانید و ببینید واقعاً چه چیزی باعث این احساس شده.
مثلاً او میگوید که دیگر مشروب نمینوشد، اما گاهی خودش را در حال قضاوت کسانی میبیند که نوشیدنی میخورند: «با خودم میگویم: چرا جام سوم؟ این کار بیمبالاتی است. اما وقتی مکث میکنم، میفهمم که این قضاوت دربارهی آنها نیست، دربارهی خود من است. تماشای کسی که آزادانه نوشیدنی میخورد، احساسات خاصی را در من فعال میکند و باعث میشود احساس جداافتادگی کنم.»
همچنین به گفتهی دکتر والدسولو، برخی از قضاوتهای ما ممکن است پوششی برای حسادت باشند؛ حسادتی که ما را وادار میکند با حرفهایی محکومکننده، فرد مقابل را پایین بکشیم.
به جای قضاوت، کنجکاوی و همدلی را جایگزین کنید.
اگر وسوسه شدید که کسی را با تندی قضاوت کنید، تلاش کنید برای آن فرد همدلی ایجاد کنید و نسبت به شرایطش کنجکاو شوید. دکتر حفیظ میگوید: « به جای اینکه فرض کنید، سؤال بپرسید.»
از خودتان بپرسید:
این فرد درحال تجربه چه شرایطی است؟
آیا چیزی هست که دارم نادیده میگیرم؟
کنجکاوی میتواند به رشد همدلی کمک کند. برای مثال، به جای اینکه فرض کنید همکار شما که همیشه کارهایش را دیر تحویل میدهد، فردی بیمبالات است، این احتمال را در نظر بگیرید که شاید مشکلات پنهانی همچون چالشهای شخصی یا خانوادگی، بر رفتار او اثر گذاشته باشند.
شوارتزبرگ اضافه میکند که وقتی به جای قضاوت، کنجکاوی میکنید، « به خودتان اجازه میدهید ابعاد پیچیده و چندلایه شخصیت هر انسان را بهتر درک کنید، از جمله خودتان.»
نظر شما