twitter share facebook share ۱۴۰۳ اردیبهشت ۰۲ 350
ترس از ایران، سبب بهبود موقعیت نتانیاهو شده است

از زمان حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر آینده سیاسی نتانیاهو تیره شد؛ منتقدان او را مسئول شکست امنیتی می دانستند و نظرسنجی ها نشان می داد که محبوبیت وی به شدت کاهش یافته است

اما رویارویی بین اسرائیل و ایران –به ویژه حمله موشکی روز جمعه اسرائیل به اصفهان- سبب تغییر وضعیت شد؛ اکنون نتانیاهو در قوی ترین موقعیت داخلی خود از زمان حمله اکتبر است

دولت ائتلافی راست افراطی نتانیاهو در نظرسنجی ها همچنان از حزب اصلی اپوزیسیون عقب تر است و اگر فردا انتخابات برگزار شود احتمالا بازنده خواهد بود. ولی آخرین نظرسنجی ها نشان می دهد که فاصله نتانیاهو و مخالفانش از ماه اکتبر تاکنون به شدت کاهش یافته و میزان محبوبیت وی تا 37% بیشتر شده است؛ به نحوی که اکنون تنها پنج درصد با رقیب اصلی اش (بنی گانتز) فاصله دارد

تحلیلگران بهبود موقعیت نتانیاهو را به رویارویی اسرائیل و ایران نسبت می دهند. تنش بین دو کشور باعث شد توجهات داخلی از ناکامی های نتانیاهو در جنگ علیه حماس در غزه، منحرف شود و به نقاط قوت وی معطوف گردد

نتانیاهو باسابقه ترین نخست وزیر اسرائیل است. تصویری که وی از خود ارائه می دهد سیاستمداری است که می تواند با اتکا به تجربه و هوش خود از پس ایران برآید و دیگر کشورها را نیز با خود همراه کند. او سالهاست که بر آمریکا فشار وارد می کند تا موضع سخت تری در قبال ایران بگیرد؛ به یادماندنی ترین سخنرانی او، سخنرانی سال 2015 در کنگره امریکا بود که خشم دولت اوباما را برانگیخت

برخی از اسرائیلی ها استراتژی نتانیاهو را در غزه زیر سؤال می برند و او را متهم به طولانی کردن جنگ می کنند. نمایندگان راست افراطی اسرائیل که در دولت ائتلافی نتانیاهو حضور دارند، وی را تحت فشار گذاشته اند تا غزه را برای همیشه تحت اشغال دراورد و در آنجا شهرک های اسرائیلی بسازد

اما اغلب اسرائیلی ها از رویکرد نتانیاهو در قبال ایران خشنود هستند. گرچه برخی از متحدان غربی اسرائیل نتانیاهو را متهم می کنند که به جنگ با ایران برای منافع شخصی خود دامن می زند؛ ولی در داخل اسرائیل اغلب او را به عنوان کسی می بینند که در عین اجتناب از جنگ با ایران، توانسته است آن را از مرزهای کشور دور نگه دارد

مزال معلم که زندگی نامه نتانیاهو را به رشته تحریر درآورده می گوید: «از ماه اکتبر تاکنون این بهترین هفته برای او بوده است. ما از ایران می ترسیم به ویژه که ممکن است سلاح هسته ای داشته باشد؛ به همین دلیل موفقیت نتانیاهو در رفع تهدید ایران بدون بروز جنگ، باعث شد بر محبوبیت وی اضافه شود. در اسرائیل مردم به نتانیاهو نگاه می کنند و می گویند ما به او اعتماد داریم»

نتانیاهو در بیش از سه دهه حضور خود در سیاست، همواره فردی بوده که پس از عقب افتادن در نظرسنجی ها توانسته است دوباره آراء مردم را جلب کند و پیروز انتخابات شود. سال 1996 او رهبری اپوزیسیون را برعهده داشت و منتقد رویکرد اسحاق رابین برای به صلح با فلسطینیان بود. وی در نظرسنجی ها 20% عقب بود ولی توانست این فاصله را جبران کند و در نهایت جانشین رابین را در انتخابات شکست دهد

برخی از تحلیلگران معتقدند هنوز خیلی زود است که بگوییم نتانیاهو می تواند شکاف ایجاد شده را پر کرده و پیروز انتخابات شود. تنش با ایران ممکن است فعلا کاهش پیدا کرده باشد ولی این احتمال وجود دارد که سایر بحران های داخلی روبه بدتر شدن رود

اعضای سکولار دولت ائتلافی نتانیاهو ممکن است خواهان حمایت وی از قانونی شوند که یهودیان فوق ارتدکس را –که اکنون معاف از خدمت سربازی هستند- مجبور به خدمت در ارتش کند. این مسئله اگر تحقق پذیرد، شریکان فوق ارتدکس دولت ائتلافی را بر آن می دارد تا از ائتلاف خارج شوند

ولی آن دسته از تحلیلگرانی که شرایط را برای نتانیاهو مطلوب می بینند به چند عامل استناد می کنند:

نخست اینکه خشم ناشی از شکست امنیتی اسرائیل در مواجهه با حمله 7 اکتبر حماس تنها متوجه نتانیاهو نبود، بلکه متوجه سایر رهبران سیاسی و نظامی نیز بود

همچنین درست است که اعتراضات علیه دولت نتانیاهو در هفته های اخیر افزایش یافته ولی هنوز نسبت به اوج خود در بهار گذشته –زمانی که مردم از اصلاحات قضائی پیشنهادی نتانیاهو خشمگین شدند و ان را تهدیدی علیه دموکراسی اسرائیل دیدند- بسیار کمتر است

عامل سوم این است که معترضان پراکنده هستند و هرکدام ساز متفاوتی می زنند. برخی از نتانیاهو می خواهند که مسئولیت شکست دولتش را در جلوگیری از حمله اکتبر بپذیرد و استعفا دهد؛ برخی دیگر بر آزادی گروگان ها متمرکز هستند و از نتانیاهو می خواهند با توافق آتش بس با حماس موافقت کند. این گروه تمایلی به حمله شخصی به نتانیاهو ندارند مبادا که از هدف اولیه خود دور شوند. گروه سوم نیز خواهان تغییر قانون معافیت یهودیان فوق ارتدکس از خدمت سربازی هستند

عامل چهارم این است که رقیب اصلی نتانیاهو آقای گانتز جایگزین روشنی برای استراتژی جنگی نتانیاهو و آینده غزه پس از جنگ ندارد و همین امر موقعیت نتانیاهو را تقویت می کند. گانتز در حرکتی که در راستای تقویت وحدت ملی بود به کابینه جنگ نتانیاهو پیوست. منتقدان گانتز می گویند وی نتوانست برنامه مشخصی ارائه دهد و مخالفان نتانیاهو را حول خود جمع کند. اسرائیلی ها می خواهند جنگ با پیروزی به پایان برسد ولی گانتز نتوانسته است ایده ای ارائه دهد که این اتفاق قرار است چگونه بیفتد

به گفته معلم: «باتوجه به جنگ جاری در غزه، بسیاری از کسانی که منتقد نتانیاهو هستند ممکن است ترجیح دهند اعتراض و حمله به او را متوقف کنند مبادا که این اعتراضات منجر به ضعف کشور و برباد رفتن تلاش های ارتش شود. مردم می بینند که کشور در جنگ است و اکنون زمان برگزاری انتخابات جدید نیست»

منبع: نیویورک تایمز

مرز ناآرام ایران و پاکستان

ایران و پاکستان 550 مایل مرز مشترک دارند که اکثر آن را زمین های بیابانی تشکیل می دهد و نظارت زیادی بر رفت و آمدها نیست؛ همین امر فرصت مناسبی را در اختیار گروههای شورشی قرار می دهد تا بدون هیچ مانعی، بین دو کشور تردد کنند

با حملات گروه جدایی طلب بلوچ سنی (جیش العدل) در خاک ایران و حملات ارتش آزادیبخش بلوچستان در خاک پاکستان، منطقه مرزی پاکستان و ایران به منطقه ای بحرانی تبدیل شده است

ماه ژانویه فعالیت های گروههای تروریستی در دو سوی مرز باعث تبادل حملات هوایی میان دو همسایه شد

جیش العدل در هفته های گذشته مقرهای پلیس و مراکز نظامی را در شهرهای چابهار و راسک در استان سیستان و بلوچستان مورد حمله قرار داد. اولین حمله در 3 آوریل رخ داد که منجر به کشته شدن حداقل 16 نیروی امنیتی شد و دومین حمله در 9 آوریل به وقوع پیوست که پنج کشته از بین نیروهای امنیتی برجای گذاشت

روبرت نچیا تحلیلگر امور ایران می گوید: «آخرین حملات گروه جدایی طلب جیش العدل، نگرانی دستگاه نظامی ایران و بیت رهبری را افزایش داده است. پس از مبادله حملات هوایی بین ایران و پاکستان –تهران مدعی بود که تأسیسات جیش العدل را در منطقه پنجگور ایالات بلوچستان پاکستان هدف گرفته است- رهبران نظامی ایران انتظار داشتند که قابلیت نظامی جیش العدل کم شده باشد. آنها انتظار نداشتند چنین حمله بزرگی در چابهار، راسک و سرباز صورت بگیرد»

به گفته جان اچکزی وزیر موقت اطلاعات و روابط عمومی ایالت بلوچستان پاکستان: «هرگاه چنین حملاتی رخ می دهد روابط ایران و پاکستان تیره می شود. در گذشته ایران پاکستان را متهم کرده بود که به نیروهای جیش العدل پناه داده است. تردد تروریست ها در دو سوی مرز باعث تشدید تنش و مانع از هرگونه همکاری منطقه ای برای رسیدگی ریشه ای به مشکل شده است»

گروه شبه نظامی سلفی جندالله از سال 2003 حملات تروریستی را علیه نظامیان بلندپایه ایران در استان سیستان و بلوچستان انجام می داد. عبدالمالک ریگی رهبر این گروه با کمک مقامات پاکستانی در سال 2011 دستگیر شد

پس از آن صلاح الدین فاروقی بقایای جندالله را گردهم جمع کرد و گروه جیش العدل را ایجاد نمود. این گروه که بیشتر سربازان و غیرنظامیان را هدف قرار می داد مدتی دست از انجام عملیات برداشت ولی در چند سال اخیر دوباره عملیات های خود را آغاز کرده و از استقلال اقلیت قومی بلوچ در استان سیستان و بلوچستان و نجات آنها از زیر سلطه شیعیان دم می زند. جیش العدل بارها مسئولیت حمله به نیروهای امنیتی ایران در استان سیستان و بلوچستان را بر عهده گرفته است

به گفته اچکزی افزایش تعداد حملات جیش العدل نشان از جسورتر شدن این گروه و احتمال بی ثباتی بیشتر در منطقه دارد

گرچه استان سیستان و بلوچستان ایران و نیز بلوچستان پاکستان فقرزده و کم جمعیت هستند ولی بنادر استراتژیک و مهمی مانند چابهار و گوادر را دارند و حملات شورشیان هر دو بندر را تهدید می کند

انگیزه و هدف جیش العدل همچون جدایی طلبان پاکستان، کسب استقلال است؛ جیش العدل در تأسی از جدایی طلبان پاکستان از حقوق فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بلوچ ها حرف می زند این درحالی است که در گذشته اشاره ای به این مسائل نداشت. همچنین هر دو گروه در ماههای اخیر بر تعداد حملات خود افزوده اند؛ پیچیدگی روز افزون حملات جیش العدل نشان دهنده هماهنگی و همکاری ان با جدایی طلبان بلوچ پاکستان است

به گفته تحلیلگران حملات اخیر سیستان و بلوچستان اسباب نگرانی شدید مقامات ایران را فراهم ساخته است زیرا این حملات حکایت از ضعف سرویس های ضد جاسوسی ایران دارد. این ضعف در حملات داعش خراسان و ترور دانشمندان هسته ای توسط اسرائیل نیز مشهود بود

اسلام آباد اغلب اطلاعات مربوط به فعالیت های تروریستی را با ایران به اشتراک می گذارد همچنین چند سال پیش یک نیروی مشترک امنیتی مرزی ایجاد شد که البته دستاورد چندانی نداشت. عدم موفقت این نیرو می تواند گویای این باشد که نیروهای جیش العدل در مناطق بلوچ نشین افغانستان که تحت کنترل طالبان نیست پناه گرفته اند؛ احتمالی که اگر درست باشد وضعیت را پیچیده تر می کند

افزایش حملات جدایی طلبان بلوچ در دو سوی مرز نیاز به همکاری بیشتر ایران و پاکستان در زمینه امنیت مرزها دارد. آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان در تماس با ابراهیم رئیسی به وی اطمینان داد که پاکستان به همکاری با ایران در همه زمینه ها ادامه می دهد. او بر لزوم مبادله اطلاعات برای غلبه بر چالش های امنیتی تأکید کرد

نگرانی اصلی تهران همگرایی احتمالی منافع و راهبردهای جیش العدل با داعش خراسان است؛ بنابراین ضمن تقویت وضع امنیتی استان سیستان و بلوچستان، به اشتراک گذاری بیشتر اطلاعات با پاکستان و افغانستان برای نظارت بر تحرکات شبه نظامیان ادامه می دهد

رئیسی قرار است 22 آوریل به اسلام آباد سفر کند انتظار می رود که وی در دیدار با مقامات ارشد پاکستان در مورد وضعیت امنیت منطقه گفتگو کند

منبع: المانیتور

انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر ارزش ریال ایران

25 مارس 2024 همزمان با سال نو در ایران، ارزش ریال در بازار آزاد به پایین ترین سطح خود رسید. علیرغم کاهش تحریم ها و تزریق نقدینگی، فساد و سوء مدیریت ادامه کاهش ارزش ریال را امری اجتناب ناپذیر کرده است

چند نرخی بودن ارز در ایران وضعیت را پیچیده تر کرده است. در ایران سه بازار موازی ارز با نرخ های مختلف وجود دارد: نرخ رسمی، نرخ سامانه یکپارچه مدیریت ارز (نیما) که بانک مرکزی ایران برای صادرکنندگان و واردکنندگان تعیین کرده است و نرخ بازار آزاد. قیمت ارز در این سه بازار متفاوت است؛ برای مثال در تاریخ 28 مارس نرخ رسمی دلار آمریکا 42000 ریال، نرخ نیمایی 405527 ریال و نرخ بازار آزاد 616580 ریال بود. نابرابری بین این نرخ ها باعث می شود که افراد و سازمان های مختلف با خرید دلار به کمترین نرخ در یک بازار، آن را در بازار دیگر به بالاترین قیمت به فروش برسانند و سود کنند

ارزش دلار در برابر ریال در بازار آزاد در سال 2022، 38% و در سال 2023، 23% افزایش یافت. این افزایش در سه ماهه اول سال 2024 در بازار آزاد 22% بود. سقوط ارزش ریال در شرایطی رخ می دهد که وضعیت برای ایران چندان بد نیست؛ از سال 2021 آمریکا سختگیری در اجرای تحریم ها را کنار گذاشت و معافیت هایی را وضع کرد؛ این امر به تهران امکان دسترسی بیشتر به ذخایر ارزی خود را داد. با این وجود از ابتدای سال 2021 تا به امروز ارزش دلار آمریکا در برابر ریال 140% افزایش پیدا کرده است

سه عامل، آینده ریال ایران را رقم می زند: اولین مورد بانک مرکزی ایران است؛ به عقیده بسیاری از اقتصاددانان، بانک مرکزی باید دست از دیکته کردن قیمت ارز بردارد و به بازار اجازه دهد تا خود قیمت ارز را تعیین کند. دوم نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا است؛ احتمال پیروزی جمهوری خواهان به معنای ازسرگیری کارزار فشار حداکثری است. سومین مورد انتخابات ریاست جمهوری خود ایران است که قرار است در ژوئن 2025 برگزار شود

عامل اول: انقلاب ایران نه تنها یک انقلاب مذهبی، که انقلابی اقتصادی بود. آقای خمینی در ایدئولوژی خود، تشیع را با سوسیالیسم درهم امیخت. در بیشتر عمر 45 ساله جمهوری اسلامی اقتصاد ایران، اقتصادِ دولت محور بوده است؛ بنابراین احتمال کمی وجود دارد که بانک مرکزی به بازار اجازه دهد تا خود ارزش ریال را تعیین کند

عامل دوم: گرچه دولت بایدن تمایل چندانی به تحت فشار قرار دادن تهران از طریق اعمال شدید تحریم ها ندارد ولی احتمالا طی چند ماه آینده در کارزارهای انتخاباتی خود، بر تعهد آمریکا به فشار حداکثری تأکید خواهد کرد. این امر تقاضای دلار را در بازارهای ایران افزایش داده و ارزش ریال را کاهش می دهد

آخرین باری که ارزش دلار آمریکا در برابر ریال در طول یک سال روندی کاهشی را طی کرد، سال 2013 بود که دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به پایان رسید

فعالیت های هسته ای ایران و حمایت از گروههای شبه نظامی منطقه، لغو رسمی تحریم ها را تقریبا غیرممکن کرده و همین امر باعث می شود که کاهش ارزش ریال ادامه یابد

و اما عامل سوم یعنی انتخابات ایران: باتوجه به اینکه در تمام ادوار گذشته، رؤسای جمهور فعلی برای دور دوم نیز انتخاب شدند، پس می توان ریاست جمهوری رئیسی را امری قطعی دانست. ولی از آنجا که رئیسی از جانشینان بالقوه آقای خامنه ای به شمار می رود، این احتمال وجود دارد که رقیبان وی کارزاری را برای تضعیف او به راه بیندازند. رئیسی در تلاش برای پیروزی خود در انتخابات، ممکن است از ذخایر ارزی برای تقویت ریال استفاده کند؛ ولی این راه حل بلندمدتی برای حل بحران ارز نیست و اگر رئیسی راه حل خوب و آسانی داشت، تاکنون استفاده می کرد

بحران اقتصادی ایران موضوع اصلی نارضایتی معترضان بوده است. در اعتراضات گسترده سال 2017 مردم به خیابان ها آمدند تا نارضایتی خود را از اقتصاد و تورم افسار گسیخته نشان دهند. این اعتراضات سال 2018 و در پی افزایش شدید قیمت موادغذایی ادامه یافت و قانون جدید بودجه موجی از ناآرامی های مدنی را در سراسر کشور براه انداخت. اعتراضات سراسری سال 2019 تأثیر عمیق اقتصاد رو به زوال را بر زندگی مردم عادی به نمایش گذاشت و حدود 1500 تن از کسانی که در اعتراض به افزایش شدید قیمت بنزین به خیابان ها آمدند، کشته شند. در همه این موارد نارضایتی های اقتصادی جرقه اعتراضات را زد

از انجا که هر دو حزب آمریکا از حمایت از مردم ایران سخن می گویند، باید فشار بر ریال را حفظ کنند تا شعله اعتراضات را زنده نگه دارند

منبع: نشنال اینترست

مترجم: فاطمه رادمهر

درج این مقاله به معنی تأیید اظهارات نویسنده نبوده و صرفا به منظور آشنایی با نظرات مختلف صورت گرفته است

نظر شما