twitter share facebook share ۱۴۰۳ فروردین ۲۷ 375

حمله اخیر ایران به اسرائیل نگرانی ها را بابت برافروخته شدن جنگی بزرگ در خاورمیانه افزایش داده است. ایران روز شنبه با پهپاد و موشک به اسرائیل حمله کرد و یک کشتی مرتبط با اسرائیل را در تنگه هرمز توقیف نمود. این حملات بدنبال ترور چند تن از رهبران ارشد سپاه در سوریه توسط اسرائیل صورت گرفت

حمله ایران به اسرائیل با 3000 پهپاد، موشک کروز و موشک بالستیک انجام شد و از حمله به پایگاه هوایی عین الاسد (با 15 موشک بالستیک) و فرودگاه بین المللی اربیل در انتقام ترور قاسم سلیمانی، بسیار گسترده تر بود. در خصوص حمله اخیر چند نکته قابل تأمل است:

نخست اینکه انتقام ترور سلیمانی، به منظور اعاده حیثیت ایران صورت گرفت. ترور شخصیت مهم و محبوبی چون سلیمانی، نیازمند واکنش ایران بود ولی تهران از تشدید جنگ با آمریکا می ترسید و لذا سعی کرد با احتیاط رفتار کند

کشته شدگان حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، به اندازه سلیمانی مشهور و قدرتمند نبودند ولی انتقام جویی ایران بزرگتر و پیچیده تر بود. این تفاوت نشان می دهد که هدف ایران از انتقام جویی، نه اعاده حیثیت که بازدارندگی بود

ایران به خوبی از قدرت پدافند هوایی اسرائیل آگاه است. دلیل تعداد بالای پهپادها و موشک های پرتاب شده این بود که حداقل برخی از آنها سپر دفاعی اسرائیل را شکسته و با رسیدن به هدف، درجاتی از آسیب را وارد کنند. شکست برنامه ایران و اسقاط قریب به اتفاق این مهمات، بی شک برای تهران ناامیدکننده بود ولی ایرانیان می توانند از اینکه حمله برای مردم اسرائیل ترسناک بوده و سبب نگرانی دولت نتانیاهو شده، مسرور باشند. ایران امیدوار است دفعه بعد که رهبران اسرائیل می خواهند عملیاتی را مانند حمله به سفارت انجام دهند، به پیامدهای آن به خوبی بیندیشند

ولی حمله ایران علیرغم گستردگی، با خویشتنداری همراه بود؛ امری که نشان دهنده نگرانی تهران از تشدید بیشتر تنش هاست. ایران می توانست از تعداد بیشتری پهپاد و موشک استفاده کند (حداقل دو برابر)؛ علاوه بر این گزارش های اولیه نشان می دهد که حمله روی یک یا چند هدف نظامی متمرکز بوده است. تهران می توانست تل آویو یا حیفا را هدف بگیرد و غیرنظامیان را بکشد ولی احتیاط کرد و از هدف قراردادن اهداف غیرنظامی پرهیز نمود

سومین دلیل خویشتنداری ایران، عدم مشارکت حزب الله در حمله بود. حزب الله مهمترین نیروی نیابتی ایران است و بیش از 150000 موشک دارد که می تواند پدافند هوایی اسرائیل را تحت تأثیر قرار دهد. ولی مشارکت حزب الله می توانست به جنگی همه جانبه دامن بزند و این چیزی است که هم ایران و هم حزب الله از آن دوری می کنند

همه اینها نشان می دهد که ایران نه تنها بدنبال تشدید تنش با اسرائیل نیست، که برای جلوگیری از این اتفاق به شدت تلاش می کند. گرچه اسرائیل به حماس ضربه زده ولی جنگ غزه تاکنون به خوبی پیش نرفته است، برنامه عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان به حالت تعلیق درامده و بسیاری از مردم جهان، اسرائیل و آمریکا را به خاطر بحران انسانی غزه مقصر می دانند. همه اینها یک پیروزی برای تهران است و هیچ دلیلی برای رهبران ایران وجود ندارد که بخواهند این شرایط را عوض کنند یا به اسرائیل و آمریکا بهانه ای برای حمله به خود دهند

علاوه بر این جمهوری اسلامی با چالش های اقتصادی، اعتراضات گسترده و خشونت در سیستان و بلوچستان روبرو است. ارتش ایران ضعیف است و در صورت رویارویی همه جانبه با نیروهای نظامی اسرائیل، قطعا شکست خواهد خورد. وقوع جنگی منطقه ای که در آن ایران احتمالا بازنده بازی است، برای حکومتی که در شرایط دشوار داخلی قرار دارد مطلوب نیست

با تمام این تفاسیر ایران از خط قرمزها عبور کرده است. این کشور تا قبل از روز شنبه هرگز مستقیما از خاک خود به خاک اسرائیل حمله نکرده بود؛ اسرائیل نیز علنا در خاک ایران عملیاتی انجام نداده بود –یا پنهانی به خاک ایران حمله می کرد یا نیروهای ایران را در سوریه و لبنان و دیگر کشورها هدف قرار می داد- و بنابراین می توانست انتساب هر حمله ای را به خود انکار کند. ولی این بار ایران بدون هیچ پرده پوشی به اسرائیل حمله کرد. این امر به اسرائیل امکان می دهد تا مقابله به مثل کند و در صورت حمله انتقام جویانه، ضرباتی که اسرائیل به ایران وارد می کند بسیار بیشتر خواهد بود

ولی تصمیم به حمله، برای اسرائیل کار راحتی نیست. ایران به مجموعه ای از دشمنان منطقه ای اسرائیل از جمله حماس و حزب الله کمک مالی، تسلیحاتی و اموزشی می کند. رهبران اسرائیل برای جنگ با حزب الله آماده می شوند و برخی از تحلیلگران و سیاستگذاران این جنگ را اجتناب ناپذیر می دانند. ایران همچنین از حوثی ها حمایت می کند -حوثی ها به هر کشتی که احتمال ارتباط آن را با اسرائیل می دهند حمله می کنند- بنابراین جای شگفتی نیست که رهبران اسرائیل معتقدند توقف نفوذ ایران در منطقه، باید اولویت اصلی این کشور باشد

علاوه بر این اسرائیل همیشه بر این باور بوده که بازدارندگی برای بقای دولت و امنیت شهروندانش حیاتی است. بارها دیده شده که اسرائیل در راستای تئوری بازدارندگی، به هر حمله ای پاسخ داده است. بر اساس این تئوری وقتی کسی به شما ضربه می زند، اگر می خواهید مطمئن شوید که دیگر این کار را انجام نمی دهد، ده برابر بیشتر به او ضربه بزنید. تحولات پس از هفت اکتبر و جنگ بیرحمانه ای که در غزه براه افتاد، در راستای همین تئوری بود. در تحولات اخیر نیز علیرغم شکست فاحشی که ایران در حمله به اسرائیل خورد، تل آویو ممکن است همچنان ضربه زدن به ایران را لازم ببیند تا بر خط قرمز خود تأکید کرده و بازدارندگی ایجاد کند. ولی شکست ایران ممکن است باعث شود که واکنش اسرائیل شدید نباشد. در نتیجه ی جنگ غزه شهرت اسرائیل آسیب دیده، حمایت آمریکا از این کشور کاهش یافته و روند عادی سازی روابط با اعراب متوقف شده است. اسرائیلی ها می خواهند به زندگی عادی خود بازگردند، اقتصاد اسرائیل نیز از جنگ ضربه بزرگی خورده است؛ در چنین شرایطی ارتش و دولت اسرائیل بدنبال رفع مشکلات هستند نه گسترش آن

اما برای حمله به ایران ملاحظات فنی نظامی نیز وجود دارد. یک نکته کوچک ولی مهم، اردن است؛ نیروی هوایی سلطنتی اردن نه تنها با سرنگونی پهپادها و موشک های کروز ایران که از خاک اردن عبور می کردند، از اسرائیل حمایت کرد، بلکه طبق گزارش ها حریم هوایی این کشور را به روی جنگنده های اسرائیلی گشود. هر کشوری ممکن است در راستای احترام به حق حاکمیت خود، کار اول را انجام دهد ولی اقدام دوم بسیار نادر است؛ این کاری است که اسرائیلی ها نباید آن را فراموش کنند. در حمله تلافی جویانه علیه ایران، اسرائیل باید از انجام اقداماتی که حریم هوایی اردن را نقض می کند بپرهیزد و در مورد حریم هوایی عربستان نیز همین ملاحظه را داشته باشد. با این شرایط تنها مسیر سوریه-عراق یا ترکیه-عراق برای هواپیماها و موشک های اسرائیلی که عازم ایران هستند، باقی می ماند که هیچکدام مسیر ایده آلی نیست. ترکیه دفاع هوایی قدرتمندی دارد و در سوریه نیز هنوز تجهیزات دفاع هوایی روسیه باقی است. اسرائیل دارای پنج زیردریایی است که قادر به شلیک موشک های کروز هستند؛ این زیردریایی ها را می توان در اقیانوس هند مستقر کرد، در این صورت موشک ها صرفا از فراز آب های بین المللی و خود ایران پرواز می کنند ولی مشکل اینجاست که تعداد این زیردریایی ها برای حمله به ایران بسیار کم است

گرچه هیچکدام از این محدودیت ها مانع از حمله متقابل اسرائیل به ایران نیست، ولی قطعا اقدام اسرائیل را سخت و پیچیده می کند. با توجه به این مطلب اسرائیل ممکن است به استراتژی حمله به پرسنل و تجهیزات نظامی ایران در سوریه و لبنان و احتمالا عراق و یمن بازگردد

منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما