twitter share facebook share ۱۳۹۴ شهریور ۲۱ 4615

آمادگی بیشتر آلمان در پذیرش پناهجویان، بحث گسترده‌ای را دامن زده است که انگیزه این کار چیست. آیا صرفا اهداف و انگیزه‌های نوعدوستانه در این رویکرد آلمان دخیل است، یا بیشتر منافع اقتصادی و تامین نیروی کار لازم برای اقتصاد کشور است که نقش بازی می کند؟

نگاه افراطی یا تفریطی، معمولا یکی از این دو را عمده می‌داند، در حالی که رویکرد آلمان و سایر کشورهایی که به پذیرش پناهجویان روی خوش نشان داده‌اند، ترکیبی از هر دو مؤلفه انسانی و اقتصادی است.

آلمان تجربه جنگ جهانی دوم را دارد که بسیاری از شهروندانش و شهروندان کشورهایی که مورد هجوم ارتش نازی قرار گرفتند، مجبور به مهاجرت و پناهجویی در کشورهای دیگر شدند؛ ازهمین رو قانون اساسی آلمان در نسخه اولیه‌اش، حق پناهندگی را با تفسیری باز و موسع تثبیت کرد. این حق در اوایل دهه ۹۰ به دلیل موج گسترده پناهندگانی که با استفاده از عبور از آلمان شرقی، آزادنه وارد آلمان غربی می‌شدند و نیز به دلیل موج پناهندگی بعدی ناشی از فروپاشی اردوگاه شرق، تعدیل شد و حق پناهندگی در قانون اساسی مشمول سخت‌گیری‌های بیشتری شد.

جامعه غرب آلمان هنوز هم نسبت به پذیرش پناهجویان، به خصوص اگر رسانه‌ها همراهی و فضاسازی کنند، نگاه عمدتا مثبتی دارند. این گرایش مثبت، هم به نوع‌دوستی و تجربه نسل‌ها برمی‌گردد و هم، به دوراندیشی مبتنی به نیازها و ملزومات جامعه؛ با این وجود، نگاه منفی به پناهجویی نیز، در آلمان چندان ضعیف نیست. تا همین یک ماه پیش نگرانی سازمان امنیت داخلی آلمان از افزایش کم‌سابقه حملات به اقامتگاه‌های پناهجویان، به حدی بود که زنگ خطر را به صدا درآورده بود.

در هفته‌های اخیر، روشنگری و فضاسازی رسانه‌ها، تصاویری که از وضعیت وخیم پناهجویان به نمایش درآمد و نیز تاکیدی که بر نیازهای آلمان به نیرو و امکانات مهاجران برای تدوام رشد و رفاه اقتصادی آن می‌شود، همه و همه دست به دست هم دادند تا پذیرش گسترده پناهجویان، کم و بیش با استقبال و عدم نارضایتی‌های گسترده همراه شود.

چند روز پیش، اداره آمار آلمان آماری منتشر کرد که بر اساس آن، مهاجران حتی در ابعاد کنونی نیز، مانع از افت جمعیت این کشور و نیاز بیشتر آن به نیروی کار و متخصص نخواهند شد. جمعیت غرب آلمان که در حال حاضر ۶۲ میلیون است، در سال ۲۰۶۰ به ۵۷ میلیون کاهش پیدا خواهد کرد. شرق آلمان نیز جمعیتش از ۹ / ۱۲ میلیون کنونی به ۹ میلیون در سال ۲۰۶۰خواهد رسید. این تحولات منفی جمعیتی، بیش از پیش نیاز سالانه آلمان به سیصد هزار مهاجر را مستدل‌ می‌کند. این که در میان پناهجویان جدید، قشر تحصیل‌کرده و جوان شمار بالایی را تشکیل می‌دهند، با سَمت‌گیری‌های مهاجرپذیری آلمان برای تامین نیازهای اقتصادی و اجتماعی این کشور دمساز است.

اتحادیه کارفرمایان آلمان، از مدافعان سرسخت پناهجوپذیری در دور اخیر است.
مدیرعامل شرکت مرسدس بنز، چندی پیش در مصاحبه ای اعلام کرد که این شرکت، به نیروی جوان و کارآ نیاز دارد و موج پناهجویی، تا حدود زیادی به این نیاز پاسخ می‌دهد. او گفت که اکثر پناهجویان، جوان و تحصیل‌کرده و باانگیزه‌اند و ما برای تامین نیروی کار خود، در محل پذیرش آنها حضور بیشتری خواهیم داشت. رئیس بنز تاکید کرد که این مهاجران، همان نقشی را برای اقتصاد آلمان و رشد و رفاه آن بازی خواهند کرد که کارگران مهاجر ترک در دهه‌های
۱۹۶۰ ایفا نمودند.

لذا در رویکرد کم‌سابقه آلمان در پناهجوپذیری که قابل مقایسه با بسیاری از کشورهای اروپایی نیست، هم باید عامل نوعدوستی را دید که عمدتاً از اقشار نیک‌اندیش جامعه برمی‌آید و هم مصالح و منافع اقتصادی و الزامات حفظ و و ثبات روندهای جمعیتی. با این وجود، مخالفت‌ها هم کم نیست و به خصوص وقتی که جامعه آلمان وارد فاز انتگره‌سازی مهاجران جدید (انطباق مهاجران با فرهنگ جامعه میزبان)شود، مشکلاتش کم نخواهد بود، به ویژه اگر بازار کار بر خلاف اکنون، دوباره راکد شده باشد و بیکاری در آلمان که در پایین‌ترین سطح نسبت به سال ۱۹۹۱ است، افزایش یابد.

به این ترتیب حمله روزهای گذشته به دو اقامتگاه پناهجویان، که ادامه روند رو به گسترش این گونه حملات در سال جاری بوده، شاید باز هم بیشتر شود و چالش میان این گروه و مدافعان حقوق انسانی و پناهندگی هم بیشتر.

نویسنده: حبیب حسینی فرد

نظر شما