twitter share facebook share ۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۷ 167

سال گذشته یک ماه قبل از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، اسرائیل و عربستان درحال مذاکره برای عادی سازی روابط بودند. البته ریاض در قبال صلح امتیازات زیادی می خواست: از جمله تضمین های امنیتی آمریکا، دسترسی به فناوری هسته ای غیرنظامی و امتیازاتی که اسرائیل باید در قبال تشکیل کشور فلسطین می داد. امروز علیرغم تلاش های دولت بایدن برای رسیدن توافق وعلاقه مقامات سعودی به گفتگو با نتانیاهو، به دلیل جنگ اسرائیل و حماس و خشم افکار عمومی عرب از بحران انسانی غزه، مذاکره برای صلح غیرممکن به نظر می رسد.

اما مقامات آمریکا برای راضی کردن دولت اسرائیل به آتش بس در غزه، همچنان از اهرم توافق عادی سازی با ریاض استفاده می کنند. ادامه استفاده از این اهرم ایجاب می کند که واشنگتن خواسته های ریاض را برای همکاری هسته ای غیرنظامی در نظر بگیرد؛ امری که می تواند تصویر امنیت منطقه را به طور چشمگیری تغییر دهد، به ویژه اگر عربستان به سوی دستیابی به سلاح هسته ای حرکت کند

درحال حاضر برنامه هسته ای مورد نظر عربستان، شامل ساخت رأکتورهای هسته ای غیرنظامی است که در چارچوب توافقنامه پادمانی جامع با آژانس بین المللی انرژی اتمی، مدیریت می شود. ولی تجربه دیگر کشورها نشان داده است که اولین گام برای دستیابی به سلاح هسته ای، برنامه های هسته ای صلح آمیز است

عربستان درحال ساخت یک راکتور تحقیقاتی هسته ای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشک های بالستیک با کمک چین است. این کشور ممکن است درحال حاضر تمرکز خود را روی توسعه هسته ای غیرنظامی گذاشته باشد ولی باتوجه به تهدید هسته ای احتمالی ایران، ممکن است وسوسه شود تا در آینده به سمت فعالیت های هسته ای نظامی گام بردارد. آمریکا باید برای کاهش این خطر تلاش کند؛ البته برای رسیدن به این هدف کار راحتی پیش رو ندارد زیرا ممکن است حمایت عربستان را برای عادی سازی رابطه با اسرائیل از دست دهد و نفوذ خود را به رقیبانی مانند چین واگذار کند. چین می تواند حمایت بی قیدو شرطی از فعالیت های غنی سازی سعودی ارائه دهد و ریاض هم از این فرصت برای توسعه برنامه تسلیحات هسته ای خود استفاده کند. بنابراین واشنگتن باید ضمن پذیرش جاه طلبی های صلح آمیز هسته ای عربستان، مقررات سختگیرانه ای را برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات سعودی و جلوگیری از براه افتادن یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه وضع کند

پیشتر اشاره کردیم که برنامه های هسته ای غیرنظامی، می تواند مقدمه ای برای برنامه های نظامی باشد. ایران، کره شمالی، لیبی، عراق و سوریه همگی درحالی که وانمود می کردند به توافق پادمانی آژانس اتمی پایبند هستند، برنامه های تسلیحاتی هسته ای خود را مخفیانه دنبال می کردند. این مثال ها چالش های کشف و جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای را در کشورهایی که دارای قابلیت غنی سازی هستند، نشان می دهد

یک برنامه هسته ای غیرنظامی می تواند با ارائه فناوری های دوگانه مانند میله های سوخت و تأسیسات بازفرآوری، رأکتورها، قابلیت های غنی سازی اورانیوم و دانش لازم برای پیشبرد قابلیت هسته ای را در اختیار پادشاهی سعودی قرار دهد. عربستان می تواند اورانیوم را غنی سازی کند، تولید سانتریفیوژهای خود را افزایش دهد، مواد و تجهیزات هسته ای را از سایر کشورها بخرد و حمایت سیاسی داخلی را برای دراختیار داشتن تسلیحات هسته ای بدست آورد و از این طریق قدرت چانه زنی خود را در جامعه بین الملل افزایش دهد

چندین عامل می تواند عربستان را به داشتن تسلیحات هسته ای سوق دهد: از جمله این عوامل تقویت امنیت ملی، بازدارندگی دشمنان احتمالی و افزایش نفوذ ژئوپلیتیک است. ولی انگیزه اصلی احتمالی، از همسایه و رقیب عربستان (ایران) ناشی می شود. تهران که از دهه 1950 برنامه هسته ای غیرنظامی خود را آغاز کرد، روز به روز بر توانایی تسلیحات هسته ای خود افزوده است. ایران ممکن است ظرف چند هفته بتواند اورانیوم با درجه تسلیحات کافی برای بمب هسته ای تولید کند. درحال حاضر به نظر می رسد که ایران تصمیم گرفته است گام بعدی را برندارد و برنامه هسته ای خود را به برنامه تسلیحاتی تبدیل نکند؛ ولی این پتانسیل همچنان پابرجا است. عربستان از شفاف سازی اهداف هسته ای خود –درصورتی که ایران راه دستیابی به سلاح هسته ای را در پیش بگیرد- ابایی نداشته است. محمد بن سلمان اعلام کرد که اگر ایران بخواهد سلاح هسته ای تولید کند، عربستان نیز این کار را انجام خواهد داد

همچنین در سعودی این ترس وجود دارد که ایران با اتکا به سلاح هسته ای، جسورتر شده و حمایت خود را از گروههای شبه نظامی افزایش دهد؛ با این امید که سلاح هسته ای، از این کشور در برابر واکنش نظامی آمریکا و اسرائیل محافظت می نماید. حتی این احتمال وجود دارد که ایران علیه سعودی، اسرائیل و دیگر دشمنان خود، از نیروی نظامی استفاده کند؛ با این آگاهی که آمریکا و دیگر کشورها نمی توانند در مقابل تجاوز نظامی ایرانِ هسته ای، پاسخ شدیدی نشان دهند. همچنین عربستان ممکن است برای تقویت موقعیت و اقتدار خود در منطقه و همپایی با ایران، درصدد دستیابی به سلاح هسته ای برآید

پیشرفت های هسته ای ایران می تواند سایر کشورهای منطقه مانند امارات و ترکیه را به سمت تسلیحات هسته ای سوق دهد و به پیروی از آنها، عربستان را نیز به حرکت در این مسیر وادارد. هم اکنون امارات به دلیل آنکه اطلاعات لازم در مورد تأسیسات هسته ای غیرنظامی خود را در اختیار آژانس بین المللی نگذاشته، مورد انتقاد است و اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز پیشتر گفته بود که آنکارا نباید از دستیابی به سلاح هسته ای منع شود. ریاض خود را رهبر منطقه می بیند و نمی خواهد که ترکیه و امارات –به ویژه امارات به عنوان یکی از رقیبان اصلی اش- در دستیابی به قابلیت های هسته ای، جلوتر از ریاض حرکت کنند

حرکت عربستان به سمت سلاح هسته ای چند خطر بزرگ دارد: نخست اینکه می تواند منطقه را بی ثبات تر کند. سلاح هسته ای گرچه می تواند بازدارندگی ایجاد کند و جلوی بروز جنگی گسترده بین کشورهای دارای سلاح هسته ای را بگیرد، ولی از سوی دیگر می تواند بی اعتمادی بین کشورها را افزایش دهد و سبب تشدید تنش شود. دستیابی عربستان به سلاح هسته ای، لزوما تهران را از دنبال کردن سیاست خارجی تقابلی باز نمی دارد. تهران بارها تمایل خود را به مبارزه با دشمن اتمیِ خود اسرائیل نشان داده است. ایران در عربستان به ناآرامی ها دامن زده و از گروههای ضد دولتی مانند سازمان شیعه حزب الله حجاز حمایت کرده است. تهران در همسایه خود عراق از طیف وسیعی از گروهها از جمله عصائب اهل حق و کتائب حزب الله –که هر دو سابقه حمله به نیروهای آمریکایی را دارند- حمایت کرده است. برای ایران این گروهها راهی برای گسترش نفوذ، تضعیف رقیبان و ضربه زدن به دشمنان خارجی بیرون از مرزهای ایران است

افزایش فعالیت های هسته ای می تواند تهران و ریاض را دچار سوء برداشت کند و بدنبال آن تنش بین دو کشور تشدید شود. عربستان ممکن است تلاش ایران را برای دستیابی به توانمندی هسته ای –حتی اگر تنها هدف تدافعی پشت ان باشد نه تهاجمی- نشانه ای بر قصد خصمانه ایران ببیند؛ بنابراین در برابر ایرانِ مجهز به سلاح هسته ای، نیاز به بازدارندگی پیدا کند و بر برنامه هسته ای خود سرعت ببخشد. ایران نیز ممکن است برنامه هسته ای سعودی را تهدیدآمیز ببیند و از این رو به سمت سلاح اتمی گام بردارد. رقابت هسته ای بین دو کشور می تواند به یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه منجر شود و احتمال اشتباه محاسباتی و درگیری را بیشتر کند

آمریکا می تواند در جلوگیری از دستیابی عربستان به سلاح هسته ای نقش ایفا کند ولی این امر در گرو پاسخ به این سؤال است که ایالات متحده تا کجا حاضر است از عربستان در برابر تهران محافظت کند؟ اینکه ریاض در نهایت در قبال ایران هسته ای چه موضعی می گیرد، تا حد زیادی به این بستگی دارد که ایا واشنگتن حاضر است به عربستان ضمانت امنیتی محکمی دهد و برای مثال حاضر شود سعودی را زیر چتر هسته ای خود بگیرد؟ گرچه گفتگوها در مورد رابطه دفاعی دو کشور همچنان جریان دارد ولی توافق امنیتی بین آمریکا و عربستان همچنان به دور از قطعیت است؛ به ویژه در صورت پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری. خودداری ترامپ از پاسخ به حمله ایران به تأسیسات نفتی عربستان در سال 2019 به مقامات سعودی اطمینان داده است که دولت دوم ترامپ نیز از ریاض حمایت نخواهد کرد

در ضمن یک پیمان امنیتی که می تواند ترس ریاض را از ایران هسته ای کاهش دهد، آمریکا می تواند سعودی را به امضای «توافقنامه 123» برای همکاری های هسته ای تشویق کند. این توافقنامه امکان دسترسی به فناوری هسته ای غیرنظامیِ آمریکا را -در ازای تعهد صریح به خودداری از تسلیحات- برای دیگر کشورها فراهم می کند. ایالات متحده با 47 کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه در مورد این توافق مذاکره کرده است. این توافق کشورها را ملزم می کند تا به توافق پادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشند ولی سطح غنی سازی را محدود کنند و سوخت هسته ای مصرف شده را به ایالات متحده بازگردانند

یکی از موانع چنین توافقی، تمایل ریاض به غنی سازی اورانیوم در داخل برای تولید برق، به جای استفاده از اورانیومِ از پیش غنی شده کشورهای خارجی است. اگر آمریکا نتواند ریاض را راضی به منع کامل غنی سازی کند و به این ترتیب مذاکرات شکست بخورد، عربستان ممکن است برای دریافت فناوری های هسته ای به کشورهای دیگر همچون چین متوسل شود. این امر باعث از دست رفتن نفوذ آمریکا شده و شفافیت ها را در مورد فعالیت های هسته ای ریاض از بین می برد. ریاض مدتهاست که با پکن روابط دوستانه دارد و در سالهای اخیر دو کشور به یکدیگر نزدیک تر هم شده اند. سال 2019 دو کشور توافقنامه ای ده میلیارد دلاری با هدف توسعه یک مجتمع پالایشی و پتروشیمی امضا کردند. اواخر همان سال زمین شناسان چینی به عربستان کمک کردند تا ذخایر اورانیوم شمال غربی این کشور را شناسایی کند. سال 2020 نیز پکن برای عادی شدن روابط ریاض و تهران بین دو کشور میانجیگری کرد

بنابراین برای جلوگیری از چرخش عربستان به سمت چین، واشنگتن می تواند پیشنهاد ساخت تأسیسات غنی سازی اورانیوم در عربستان را بدهد و بر اقدامات دیگری جهت جلوگیری از توسعه برنامه نظامی عربستان پافشاری کند. برای مثال پیشنهاد دهد که تأسیسات غنی سازی، توسط پرسنل آمریکایی اداره شود یا مکانیزم خاموش کردن از راه دور روی آن نصب گردد. ولی واشنگتن باید مدنظر داشته باشد که اقداماتی از این دست صرفا خطر گسترش سلاح های هسته ای را کاهش می دهد و آن را به طور کامل از بین نمی برد. همچنین آمریکا باید به خاطر داشته باشد که مدیریت برنامه هسته ای ایران برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هسته ای در منطقه، حیاتی است. برنامه هسته ای ایران به خودی خود خطرناک است و وقتی محرک اشاعه تسلیحات در جاهای دیگر می شود، بر خطر آن افزوده می گردد

کوتاه سخن اینکه واشنگتن نمی تواند جاه طلبی های هسته ای عربستان را نادیده بگیرد. اگر پادشاهی نتواند حمایت مورد نیاز خود را از ایالات متحده دریافت کند، به کشورهای دیگر رو خواهد آورد. سیاستگذاران آمریکایی باید بر مزیت فناوری های اتمی خود نسبت به فناوری های چینی و روسی تأکید کنند و همچنین بر تعهد عربستان نسبت به حفظ نظم بین الملل پافشاری نمایند. اگر واشنگتن نتواند به ریاض پیشنهادی قانع کننده ارائه کند، نفوذ خود را بر توانایی های هسته ای این کشور به کل از دست می دهد. خطرات سیاست آمریکا در قبال برنامه هسته ای عربستان، فراتر از سعودی و منطقه است. استراتژی واشنگتن سابقه ای را ایجاد خواهد کرد که می تواند در مورد سایر کشورها از جمله کره جنوبی و آلمان نیز –در صورتی که خواهان گسترش برنامه هسته ای غیرنظامی خود باشند- اعمال شود. بله گفتن به یک متحد، نه گفتن به متحدان دیگر را دشوار می کند

منبع: فارین افرز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما