همه به چشم مجرم نگاهمان میکنند. همه میگویند خودتان مقصرید. لابد غلطی کردهاید که اکنون گرفتار شدهاید. کسی نه ما را میپذیرد و نه حتی نزدیکمان میشود». این بخشی از صحبتهای «شهربانو»، زن ۳۱ سالهای است که به قول خودش نه غلطی کرده است و نه کار اشتباهی که مبتلا به ایدز شود. بلکه مثل بسیاری از زنان دیگر قربانی هوسرانی و خیانت شوهرش شده است
متأسفانه جامعه امروز ما مبتلا به یک مشکل غیر اخلاقی اجتماعی و فردی است و آن پیش داوری و قضاوت عجولانه می باشد. در حالیکه اگر به واژه «حُسبان» و مشتقّات آن در قرآن دقّت كنیم، خواهیم دید كه قرآن پى در پى به ما اخطار مىكند كه بسیارى از خیالات و تصوّرات و گمانهاى شما باطل است، پس چنین خیال نكنید، چنان فكر نكنید، این نحوه گمان نبرید و امثال این تعبیرات كه همه نشان دهنده انتقاد از دیدهاى سطحى و عجولانه است.
خداوند در آیه 12 سوره حجرات می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچیک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است». حضرت علی(ع) نیز در حدیثی می فرماید: « لَیسَ مِنَ العَدلِ القَضَاءُ عَلَی الثَّقَةِ بِالظَّنِّ؛ قضاوتی که با تکیه به ظن و گمان باشد، عادلانه نیست.»
برخی افراد، ظاهربین هستند و منشا قضاوت آن ها را ادراکات سطحی و ابتدایی تشکیل می دهد. از این رو، در بسیاری از موارد با قضاوت های نادرست، در دام های شیطان می افتند. حال آنکه قضاوت انسان عاقل مبتنی بر تحقیق و دوراندیشی است حضرت عیسی علیه السلام ضمن دادن هشدار نسبت به این آفت، می فرماید: خوشا به حال آن کسی که بینش یا بینایی اش در دلش باشد نه در چشمش: «طوبی لمن جعل بصره فی قلبه و لم یجعل بصره فی عینه. » صرف دیدن با چشم، بینش نیست، یک رؤیت سطحی است که حیوانات هم از آن برخوردارند. مصداق واژه «قلب» در این تعبیر، عقل می باشد که جامع ادراکات درونی و عمیق است.
در واقع پیش داوری بر اساس منطق و واقعیت نیست بلکه بر پایه مجموعه ای از فرضیات، مفاهیم نیمه درست و گمانه زنی ها شکل می گیرد و به تحقیر یا برچسب زدن، می انجامد. بخش عمده ای از پیش داوری بصورت ناآگاهانه انجام می شود و در فرضیات قالبی روزمره در مورد سایرین نمود پیدا می کند. ما غالبا یاد گرفتیم که حقایق را به غلط تعمیم می دهیم. نه به دلیل بد خواهی یا تنفر، بلکه به این دلیل که در اغلب موارد این کار آسانتر از درک تفاوت ها و پیچیدگی های واقعی دنیای اطرافمان است. برای مثال ممکن است قوم خاصی را خسیس یا ساده لوح فرض کنیم. این فرض ها و بیانات مبتنی براطلاعات ناقص و ناکافی است که به تدریج از انها برای طبقه بندی و در نهایت قرار دادن اعضای این گروه ها در قالب های سفت و سخت و تغییر ناپذیر استفاده می کنیم.
روانشناسان معتقدند که پیش داوری حاصل تمایل طبیعی ما برای قالب بندی جهان به منظور معنا دادن به آن است. این قالب ها مبتنی بر واقعیت نیستند بلکه بر اساس تجارب قبلی محدود ما که آن را درست و قطعی تلقی می کنیم، شکل می گیرد.
اما راهکارهایی برای جلوگیری از پیدایش و بازتولید پدیده قضاوت نابجا مطرح شده است؛
الف- ایجاد فضای نقد و گفت وگوی مسالمت آمیز و دوستانه در جامعه، خانواده و به طور کلی در تعامل میان انسان ها می تواند تا سطحی از میزان قضاوت های ناآگاهانه و پیشداوری ها بکاهد. وجود فضای نقد در مناسبات میان افراد در خانواده، مدرسه، دانشگاه، محیط شغلی و دایره دوستان و همچنین کنار رفتن سایه ترس از فراز ابراز نظر، بی شک می تواند مانعی پیش روی قضاوتگری نابجا ایجاد کند.
ب- کاهش آستانه تحمل، کم صبری و کوتاهی زمان میان تفکر تا تصمیم گیری و قضاوت، یکی دیگر از چالش های دامنگیر افراد قضاوتگر است. این افراد باید در برخورد با شرایطی که آنان را متمایل به قضاوت در مورد دیگران می سازد، به تمرین صبوری، شکیبایی و تفکر بپردازند و مهارت هایی را در این زمینه بیاموزند.
ج- گذشت کردن و بهره گیری از نگاه خوشبینانه به برخی موقعیت ها که ممکن است حس بدبینی را در افراد تشدید کند، راه دیگری برای کاهش برخوردهای قضاوتگرانه است. نبود روحیه بخشش و نداشتن تفکر مثبت، از دیگر عللی است که افراد را در دام قضاوتگری می اندازد. البته به باور صاحبنظران در مثبت اندیشی نیز نباید راه افراط را پیش گرفت چرا که در برخی موارد مثبت اندیشی مطلق ما را در قضاوت به اشتباه خواهد انداخت؛ همان گونه که منفی انگاری مطلق قضاوت انسان را مختل می کند.
کوتاه سخن آنکه، قضاوت نادرست و نابجا در بسیاری از موارد منجر به سوء تفاهم، رنجش خاطر خود و دیگران و تصمیم گیری های اشتباه می شود؛ موضوعی که می تواند تاثیر منفی و جبران ناپذیری در روابط میان افراد بگذارد. از این رو، بهتر آن است افرادی که روحیه قضاوتگرانه دارند به آموختن مهارت هایی برای خروج از فضای پیشداوری منفی نگرانه در مورد دیگران بپردازند و بکوشند با گفت وگو و تعاملِ مثبت، ابهام های ایجاد شده در روابط خود با دیگران را بزدایند. دستیابی به این مهم اما نیازمند بالا بردن میزان صبر، تحمل و نقدپذیری در جامعه است.
نظر شما