twitter share facebook share ۱۳۹۴ اردیبهشت ۰۶ 2292

انصاف ارزشی است که ارزشهای دیگر مانند حق طلبی، عدالت خواهی و پیشرفت را دربرميگیرد و این ارزشهای سه گانه در حقیقت وجودی خود حاوی راه کارهایی هستند که فرد یا جامعه را به سعادت میرسانند. در بیان تشبیه، انصاف همچون درختی است که از آن شاخه ها روئیده اند و این شاخه ها همان سجایای اخلاقی و عرفی است که به وسیله آنها حرکت اجتماع در مسیر درست تضمین میشود. و در این مهم ملتها و دولتها تمام سعی خود را در میدان فکر و عمل به کار میگیرند تا این ارزشها با استواری کار گروهی جامعه اعم از سیاسی ، فرهنگی و ... را پشتیبانی کنند.

با نگاهی ژرف در وقایع فردی، اجتماعی و بین­المللی می­بینیم که استفاده از انصاف به عنوان یک ارزش اجتماعی فایده زیادی را نصیب جامعه میگرداند، و در مقابل عدم توجه به این ارمان و استفاده از صفاتی که در تضاد با آن قرار دارند نظیر؛ نادیده گرفتن حقوق دیگران و یا عدم توجه به عدل در داد و ستدهای فردی، اجتماعی و بین المللی سبب خسارتهای جبران ناپذیری میشود. کسی که تنها مصالح آنی خود را درنظر گیرد و در معاملات اجتماعی بدون توجه به انصاف با انواع زیرکی، مکر و حیله عمل کند هرچند موقتا به سود مورد نظر رسیده اما خود را از بهره وافری که در صورت تمسک به انصاف میتوانست کسب کند محروم ساخته است.

رعایت انصاف مختص مجموعه افراد خاصی نیست، بلکه همگان بایستی به صورت بهینه از ان استفاده کنند، بنابراین انصاف یک آرمان انسانی است که هر فردی از افراد اجتماع در هر درجه و مقامی باید به ان توجه کند و فرد فرد جامعه انرا مورد توجه قرار دهند تا از نتایج مادی و معنوی ان متنعم شوند.

به عنوان مثال مردم به یک تاجر منصف اعتماد میکنند، یک تاجر منصف که از سود مداومی برخوردار است، این عدالت سبب شهرت او، اعتماد و اقبال روز افزون مردم و درنتیجه افزایش سودش میشود، و بالعکس بازرگانی که به هر قیمتی بخواهد به سود بیشتر برسد و بدون توجه به انصاف به داد و ستد می­پردازد، این رفتار او سبب بی­اعتمادی مردم شده و درنتیجه او را در معرض ورشکستگی قرار می­دهد.

و از نظر معنوی، رعایت انصاف در سلوک اجتماعی، به مرور زمان مدال پر افتخار عدل خواهی را بر سینه فرد میچسباند و سبب می­گردد او با این عنوان اجتماعی در بین مردم شناخته شود که این امر او را به انسان اثر گذاری در اجتماع تبدیل میکند، همچنانکه مردان سیاست برای جلب هرچه بیشتر ارای مردم تمایل به همکاری با مدال اوران عرصه انصاف دارند تا به این طریق مردم را به رای دادن به خود ترغیب کنند.

به همین دلیل حضرت علی علیه السلام می­فرماید: « من یتحلی بالانصاف، بلغ مراتب الاشراف» کسی که خود را به گوهر انصاف زینت کند به جایگاهی بلند و رفیع رسیده است؛ زیراکه این ارزش به خودی خود پتانسیلی دارد که انسان را به جایگاهی بلند و رفیع همچون جایگاه اشراف برساند. این کلمه اسم علم مؤنث است و به معنای عدل، درستکاری، تقدیم حق و مساوات بین دو خصم در مقام داوری معنا شده، در نتیجه دائره معنایی وسیعی دارد و یک جهت مشخص را اشاره نمی­کند، و این گستردگی معنا به صورت فوائد مختلف مادی و معنوی در متمسک به آن ظاهر می­گردد. پس کسی که حقیقتً - نه در یک مرحله خاص از زندگی- خود را از نظر فکری و رفتاری زینت به این گوهر کند فواید فزاینده و روبه رشدی نصیبش می­گردد.

و در اخر با بررسی اثر انصاف در اقتصاد می­بینیم  که اقتصاد نوین با تاکید بر حفظ این ارزش بازرگانان را از بکار بردن نقیض آن همچون زرنگی و حیله ورزی برحذر میدارد؛ زیرا ارزشهای ایچنینی که هدفشان سود اوری به هر وسیله است، نمی­توانند بازرگانان را تا ابد به سود برسانند. اقتصادهای موفق جهانی مانند ژاپن به روشنی این نکته را اذعان میدارند؛ زیرا که می­بینیم کالاهای ژاپنی با وجود قیمت بالا نسبت به کالاهی مشابه، مورد استقبال بازارهای جهانی قرار گرفته زیرا که در تولید کالا انصاف را نسبت به مشتری در نظر داشته اند، وبالعکس برخی صنایع کشورهای دیگر چون در تولید کالا ارزشهای مناقض انصاف را در نظر داشته اند با عدم استقبال بازارهای جهانی نسبت به تولیداتشان مواجه شده اند که این امر سبب زیانشان گردیده است.

نظر شما