همزمان با شروع مراسم حج، روزنامه معروف نویهسوریشر سایتونگ گزارشی منتشر کرده از تحولات حج و کعبه و تجاریشدن این مراسم، اختلافات فرهنگی در میان سعودیها و این که چگونه درک و دریافت وهابی، حج و سایر نمادهای مذهبی و فرهنگی در مکه را هم به قهقرا رانده است.
سامی انجوی، بنیانگذار موسسه تحقیقات حج در عربستان میگوید که حج یعنی سه روز را از آسایش مادی و دنیوی چشمپوشیدن؛ سه روزی که همه مسلمانان حاضر در اطراف کعبه، صرف نظر از خاستگاه و موقعیت مالیاشان در تساوی و موقعیت برابر قرار میگیرند.
کانون مراسم حج زیارت کعبه و طواف به دور آن است. حالا اطراف کعبه را انبوهی از جرثقیلهای ساختمانی پر کردهاند و هتل سلطنتی ساعت مکه هم با برج ۶۰۱ متریاش که سر به فلک کشیده، در پشت آن قرار دارد. رفتن به مکه برای زیارت که میبایست با فرونهادن علائق مادی و رفاهی همراه باشد حالا بعضا در همین هتل رقم میخورد که شبی ۴ هزار یورو کرایه اتاق آن است، اتاق با دید به سوی کعبه.
با تجاریشدن هر چه بیشتر حج تفاوت طبقاتی میان حجاج هم بارزتر شده، گرچه قرار بوده که حج این تفاوتها را برای مدتی هم که شده در سایه قرار دهد. گنجوی میگوید که مادیشدن و عرفیشدن حج حالا واقعیتی است مشهود. وقتی که حالا ما دور کعبه دور میزنیم چشممان عمدتا به همین هتل سوپرلوکس میخورد.
جنون ساختمانسازی و برجسازی دورادور کعبه، کارگرهای خارجی، میدانهای پارک، فروشگاههای زنجیرهای فست فود مثل مکدونالد، پلاکاتهای تبلیغاتی، حاشیههای فقیرنشین که مهاجرانی از سه نسل را در خود جای دادهاند، همه و همه حالا سیمای اطراف کعبه را میسازند، واقعیتی که احمد ماتر، عکاس سعودی در جدیدترین کتاب خود آن را ثبت کرده است. ماتر در این کتاب میگوید که کعبه از نماد و معنای اولیهاش فاصله گرفته. کعبه حالا به لاس وگاس مسلمانها بدل شده که قسما پیامد طبیعی زمانه ی تغییریافته است، زمانه ی گسستهای بعضا تام و تمام با گذشته.
از ۱۵ محله تاریخی مکه ۱۳ محله به طور کامل تخریب شدهاند و ۹۵ درصد کل ساختار تاریخی شهر به پای ساختمانسازیهای کاملا مدرن برای هتل یا پارکینگهای بزرگ قربانی شده است. هدف دولت سعودی این است که گنجایش تختهای هتل در مکه را از یک و نیم میلیون کنونی هم فراتر ببرد و به دو میلیون تخت برساند، نه لزوما برای زمینهسازی جهت انجام فرایض مسلمانها که برای سوداگری و سود.
در همین راستا بناهای دوران عثمانی و نیز ستونهای مرمر قرن هشتم با بلدوزر نابود شدهاند و طرفه این که این ساخت و سازها که از دهه نود شروع شده با توافق روحانیون وهابی همراه شده است که روزگاری اصولا مخالف مدرنسازی و بارگاهسازی و مقبرهسازی برای زیارت بودند. همینها بودند که خانهای را که محل مسکونی حضرت محمد عنوان میشد با خاک یکسان کردند تا زیارتگاه نشود و حالا همین خانه به توالت عمومی در مکه بدل شده است.
یک هنرمند سعودی در مصاحبه با ما روزهای کودکیاش را به یاد میآورد که ماه رمضان همراه با پدر و مادرش به مکه میآمد و طواف کعبه و تماشای جمعیتی که چرخ میزد برایش فضایی روحانی را تداعی میکرد، حالا «ولی این ساختمانهای لوکس و بلند اطراف بدجوری فضا را زیر سلطه خود گرفتهاند. پسر خواهر من که اخیرا برای اولین بار به مکه رفته بود، در برابر این سوال که آنجا چه دیدی گفت: برج ساعت.»
حتی تپهها و کوههای اطراف کعبه هم از دستاندازی مصون نماندهاند. یک تپه و قلعه دوران عثمانی بر فراز آن را ویران کردهاند تا برج ساعت را بسازند.
اهالی مکه هم احساسی نوستالژیک نسبت به گذشته دارند: گذشت آن دورانی که حاجیها، مهمان خانه مکهایها میشدند و در مسجدهای بزرگ، عالمانی از شاخههای مختلف اسلام وعظ و بحث میکردند، حتی شیعهها. حالا فقط عالمان وهابی در این مساجد بیتوته کردهاند و آنها هم به قول خود مکهایها، همه از قسیم میآیند، قلب منطقه نجد، محافظهکارترین قطب عربستان و خاستگاه خانواده سلطنتی.
پرفسوری اهل مکه برایم تعریف کرد که تخریب گرامافون مادرش به دست وهابیها چقدر برایش شوکآور و اندوهبار بوده. آنها با عقاید وهابی و درک خشک خویش از اسلام، گرامافون را به عنوان نمادی از فرهنگ و شادی زندگی برنتابیدند و حکم به ممنوعیتش دادند. این در حالی است که مکه به اعتبار میعادگاهی که برای مردمی از سراسر جهان بوده پیوسته محیطی باز و گشاده به سوی جهان به شمار میرفته است.
در گفتوگوهای ما با اهالی بومی بیش از پیش اختلاف فرهنگی میان برخاستگان از منطقه حجاز (نواحی ساحلی مکه، مدینه و جده) با ساکنان منطقه صحرایی و بادیهای نجد برجسته بود. حجازیها به نسبت خودشان را مدرن و گشوده به سوی جهان می دانند حال آنکه نجدیانی که زمام امور مملکت را در دست گرفته اند، بدوی و بیفرهنگ به شمار می روند.
مسلمانهای مکه اغلب رویکرد خانواده سلطنتی برخاسته از نجد و وهابیهای متحد آنها و نحوه اداره حج که بیش از پیش بر تجاریشدن و گسست از گذشته است را فرهنگزدایی و بیفرهنگی توصیف میکنند. سامی انجوی، محقق مسائل حج، مکه را «قلب بیمار امت اسلام» مینامد... یک طرف صحبت دیگر هم حرف انجوی را تکمیل کرده و میگوید: «اگر این قلب به صلاح و سلامت آورده شود شاید بتوان انتظار داشت که جهان اسلام در عرصه بینالمللی هم رویکردهای مثبتتری را به نمایش بگذارد.»
*حبیب حسینی فرد
نظر شما