اگر تا یکی دو سال پیش، از جامعهشناسان خانواده و از مسئولان حقوقی میپرسیدید مهمترین آسیبی که خانواده ایرانی را تهدید میکند،چیست؟ به اتفاق از طلاق نام میبردند. موضوعی که با هر کیفیتی و به هر دلیلی، به هرحال در بطن خانواده اتفاق میافتد. هرچند که افزایش سن ازدواج و بیرغبتی جوانان به ازدواج هم در مراحل بعدی قرار میگرفت. اما حالا تهدید مهمتری در قالب ازدواج سفید وجود دارد که کارشناسان و جامعه شناسان همگی بر آن اذعان دارند که این موضوع تهدید جدی برای کانون خانواده است.
ازدواج سفید!
منظور از «ازدواج سفید» زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمی است. یعنی به گونهای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود برای زندگی زیر یک سقف میروند. در سال ۹۳ بود که زنگ هشدار برای ازدواج سفید، به صدا درآمد. شیوهای از زندگی که با عرف، شرع، سنت و سبک زندگی جامعه ایرانی در همه این سالها و دههها و حتی قرنهای گذشته همخوانی ندارد. هرچند بسیاری بگویند که این موضوع آنقدر فراگیر نیست که برایش نگران بود، اما به نظر آنقدر جدی است که معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، یکی از نخستین افرادی باشد که دراینباره هشدار میدهد. ازدواج سفید درحالی در جامعه ایران دیده میشود که در شرع، قانونِ ازدواج موقت وجود دارد. قانونی مترقی که به دلیل استفاده نامناسب از آن و رواج ازدواج موقت در برخی مردان متاهل، با واکنشهای منفی بسیاری همراه شده و ظاهرا عرف آن را نمیپذیرد. این درحالی است که ازدواج موقت میتواند جایگزینی برای ازدواج سفید باشد.
ازدواج سفید در خانههای مجردی!
امروزه شاهد هستیم که بخشی از جوانان به دور از خانوادهها به صورت مجردی زندگی میکنند. براساس آمارهای سازمان ثبت احوال تهران، 30 درصد جوانان گروه سنی 20 تا 35 سال کشور معادل 12 میلیون نفر در کشور، ازدواج نکردهاند و این در حالی است که 30 درصد از جوانان این روزها دور از محیط خانواده و در خانههای مجردی زندگی میکنند، اتفاقی که به خودی خود میتواند زاییده نابهنجاریهای بسیاری باشد. در این میان افزایش موارد ازدواج سفید در کشور پیامدهای گستردهای را به دنبال دارد که مهمتریناش آسیب هایی است که به بنیان خانواده ایرانی و ازدواجهای رسمی وارد میکند.
در این میان مشکلات اقتصادی که چند سالی است گریبان کشورمان را گرفته، تعاریف مرسوم ازدواج و تشکیل زندگی مشترک را دچار تغییر کرده است چون جوانانی که پیش از این قصد ازدواج و تشکیل زندگی مشترک را داشتند، پس از این تغییرات، خود را در پذیرش این مسئولیت ناتوان دیدند وترجیح دادند به اصطلاح سری را که درد نمیکند، دستمال نبندند. همه این مسائل با پدیدههای ارتباطی جدید به نام شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنهای موبایلی و سیل شبکههای ماهوارهای عجین شده است اتفاقاتی که هر کدام به خودی خود میتوانستند ساختار اجتماعی نسلی را دچار تغییر کنند و در نهایت این روزها با آمارهای جمعیتی روبهرو هستیم که از رسیدن سن ازدواج به آستانه سی سالگی و زندگی مجردی 30 درصد از جوانان ایرانی سخن میگوید.
دهه نود، دهه تجرد گزینی!
آمار گرایش جوانان به زندگی در خانههای مجردی مسئلهای بود که رسانهها در طول سالهای اخیر بارها به آن اشاره کرده بودند اما انتشار آمارهای زندگیهای مجردی همواره با محدودیت هایی روبهرو میشود و در نهایت این روزها برخی از مسئولین هم به آمار زندگی 30درصد از جوانان ساکن شهرهای بزرگ در خانههای مجردی صحه گذاشته اند، تا به آنجایی که برخی کارشناسان دهه ۹۰ را دهه تجرد گزینی نامیدهاند، دههای که در آن جوانان مجرد دیگر اصرار چندانی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارند وترجیح میدهند زندگی راحت و بدون مسئولیت خود را در خانههای مجردی تجربه کنند، بدون اینکه با محدودیتهای خانواده و والدین روبهرو باشند.
فاجعهای به نام ازدواج سفید در فقدان ازدواجهای رسمی
اینکه چرا ازدواج سفید در جامعه سنتی کشوری مانند ایران به وقوع پیوسته و استمرارهم پیدا میکند به همان ماجرای افزایش سن ازدواج و گرایش جوانان به زندگیهای مجردی باز میگردد، بر این اساس زمانی که دختران و پسران جوان بدون نظارت خانوادهها در خانههای مجردی زندگی میکنند دیگر برای برقراری روابط با محدودیتی روبهرو نیستند و دراین میان ممکن است برخی از این جوانان به جای اینکه زیر بار ازدواج و مسئولیت زندگی مشترک بروند، «هم باشی» و ازدواج سفید را برای ادامه رابطه با طرف مقابلشان بر گزینند، رابطهای که هیچ تعهدی برایشان ایجاد نمیکند و هر زمان که بخواهند میتوانند از آن خارج شوند. اما همان طور که گفته شد افزایش موارد ازدواج سفید در کشور پیامدهای گستردهای را به دنبال دارد که مهمتریناش آسیب هایی است که به بنیان خانواده ایرانی و ازدواجهای رسمی وارد میکند.
آمار ازدواج سفید در ایران بالا نیست
روز گذشته نیز رسول صادقی، جمعیت شناس و آسیب شناس اجتماعی با اشاره به پدیده تاخیر در ازدواج جوانان مسأله اشتغال آنها را اصلیترین مانع بر سر راه ازدواج آنان دانست و مدعی شد: در حال حاضر نزدیک به 70 درصد از بیکاران کشور از این قشر هستند و طول مدت بیکاری نیمی از آنان بیش از 2 سال است. او در رابطه باازدواج سفید میگوید: چندان با استفاده از این واژه به معنای اینکه شناسنامه سفید باقی میماند، موافق نیستم. اتفاقی در سطح جهانی افتاده و آن، تغییر الگوی ازدواج است. تا پیش از این ازدواجها به شکل «ازدواجترتیب یافته» توسط والدین بود که خود آنها شرایط زندگی فرزندشان را انتخاب میکردند یا پیشنهاد میدادند. بدینترتیب نقش والدین خیلی پررنگ بود، اما هرچه به جلو حرکت میکنیم، نقش والدین کمرنگتر شده و میزان ازدواجهای «خودانتخابی» بیشتر شده است. این نوع تغییر در الگوی ازدواج است، اما گاهی افراد برای افزایش شناخت نسبت به یکدیگر وارد مقوله «همباشی» میشوند. در بسیاری از کشورها پدیده «هم باشی» به دو شکل وجود دارد در حالت اول این مساله مقدمهای برای ازدواج است و در حالت دوم نیز جایگزینی برای ازدواج محسوب میشود که رقم آن چندان بالا نیست.
وی با تاکید بر اینکه در کشور ما آمار دقیقی در این مورد وجود ندارد تا بتوانیم به طور قطع در این مورد صحبت کنیم ادامه داد: اما میتوان گفت که این پدیده در کلانشهرهایی مانند تهران وجود دارد، اما رقم و درصد بالایی ندارد. همچنین نظرسنجیها نشان میدهد که پدیده ازدواج سپید در کشور ما به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، مقبولیت زیادی ندارد. دلایل «همباشی» در کشور ما با کشورهای دیگر متفاوت است، در کشورهای دیگر تغییرات فرهنگی و ارزشی باعث رواج این سبک از زندگی شده ولی در کشور ما مسائلی که برسر راه ازدواج است افراد را به این سمت سوق میدهد. در حال حاضر نیاز داریم که در سیاستگذاریهایمان روی حل مساله اشتغال تمرکز کنیم. با حل مشکل اشتغال میتوان مساله ازدواج را حل کرد اما متاسفانه در برخی لوایح و قوانینی که در مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است، برعکس عمل میشود یعنی شرط اشتغال را ازدواج قرار میدهند یعنی گفته میشود ازدواج و فرصتهای شغلی باید برای افراد متاهل فراهم شود. در حالی که خود این افراد وقتی برای ازدواج مراجعه میکنند به آنها گفته میشود که باید شغل مناسبی داشته باشند. در نتیجه باید تلاش کنیم در چارچوبهای فرهنگی و اجتماعی خودمان نسبت به حل این مساله اقدام کنیم.
مسئولان برای ازدواجهای پایدار فکری بیندیشد
بهتر است به جای دست روی دست گذاشتن و پنهان کردن آمارهای ازدواجهای سفید وسونامی طلاق و روابط نامشروع، چارهای برای ازدواجهای به هنگام و پایدار جوانان بیندیشند چون با اهمال مسئولان، خانوادهها هر روز بیش از روز گذشته به سمت مدل غربی پیش میروند و اگر این مسئله امروز کنترل نشود، در آینده نه چندان دور خانواده ایرانی مفهوم و تعریف واقعی خود را از دست خواهد داد و ازدواجهای سفید و روابط بی قید و بند جای آن را میگیرد.
*بهار
messages.comments