بعد از حوادث دردناکی که در حج ابراهیمی امسال شاهد ان بودم و منجر به قتل هزاران حج گذار از کشورهای مختلف و ده ها نفر از هموطنانمان شد در شبکه های اجتماعی شاهد برخوردی عجیب از سوی برخی بودیم که نه تنها درپی همدردی با بازماندگان نبودند بلکه عقاید انها را به سخره گرفته و با اشکالات خود در پی سست کردن اعتقادات دینی دیگران بودند در ذیل به برخی از این اشکالات و جوابهای انها اشاره می کنیم.

1-زمانی که حوادثی مانند سیل و زلزله یا باد سرخی که سال گذشته در تهران به وقوع پیوست اتفاق می افتد، عده ای از دینداران سریعا می گویند، اینها عذاب الهی است و بخاطر گناهانی است که مردم مرتکب می شوند، حال دینداران در مورد این حادثه چه پاسخی دارند؟ چرا در کشورهای خارجی مردم با وجود این همه گناه ، در آرامش بسر می برند؟!

2-چرا خدا معجزه نکرد و با فرستادن ابابیل یا فرشتگان، مانع آسیب دیدن زائرینش نشد؟؟

3-مگر خانه ی خدا محل امن نیست، و ریختن خون کوچکترین جنبنده حرام نیست؟ پس چرا خدا خون زائرینش را در خانه اش ریخت؟!

و اما پاسخ:

سؤال اول:ما اینگونه حوادث را جزء قوانین طبیعی می دانیم، که بر اساس تغییر وتحولات زمین رخ می دهد، و در همه جای زمین اتفاق می افتد،نه فقط در کشورهای اسلامی، مثلا سخت ترین زلزله ها در ژاپن روی می دهد و طبق آیه قرآن

 

« ولن تَجدَ لسنتِ اللهِ تبدیلا»؛ قوانین الهی تغییر نمی کند، آنکه باید تغییر کند بشر است، « إنَّ اللهَ لا یُغیِّرُ ما بقومٍ حتّی یُغیِّروا ما بأنفُسِهم».

 

خداوند بالاترین نعمت یعنی عقل را به بشر داده است و می گوید به وسیله آن خود را حفظ و قدرتمند کن. همین کار را مردم ژاپن انجام دادند و باساختن خانه هایی بر اساس موازین و معیارهای علمی با زلزله مقابله کردند. حادثه جرثقیل و منا در مراسم حج امسال نیز به همین صورت است، اگر جرثقیل بر اساس موازین علمی درست قرار گرفته بود، هرگز نمی افتاد و اگر راهای ورودی به جمرات بسته نمیشد چنین حادثه ای رخ نداده بود. خداوند به بشر عقل و اختیار داده است و مداخله در کار بشر جزء قوانینش نیست.

 

سؤال دوم: این سؤال برای عده زیادی پیش می آید، مثلا زائرینی که به زیارت حبیب خدا امام حسین (ع) می روند بارها در عملیات انتحاری به شهادت رسیدند. عده ای می پرسند چرا خدا معجزه خود را نشان نمی دهد؟

در جواب باید بگوییم، غالبا معجزه زمانی رخ می دهد که حجت را بر انسان ها تمام کند و خدا بخواهد چیزی را به وسیله معجزه اثبات کرده، عده ای به سوی سعادت هدایت شوند، وگرنه همانگونه که گفتیم، خداوند اختیار و فرصت را در دنیا به انسان ها داده است تا آنها را بیازماید. در هنگام آزمایش معجزه معنا ندارد و اگر بنا بود معجزه صورت گیرد، وقوع آن نسبت به مصائب اهل بیت ارجحیت داشت. همچنانکه در تاریخ بارها حوادثی در خانه خدا رخ داده است وتنها یکبار معجزه ابابیل بنا به مشیت الهی اتفاق افتاد.

خوب است به این گونه رخدادها اشاره ای کنیم:

1. هجده سال قبل از هجرت سیل کعبه را ویران کرد و قبایل قریش آن را بازسازی کردند.

2. در سال 63 هجری در حمله سپاه امویان که با منجنیق شهر را کوبیدند، کعبه بر اثر گلوله های آتشین تخریب شد و آتش گرفت؛ عبدالله بن زبیر در سال 64 هجری کعبه را بازسازی کرد.

3. در سال 73 هجری حجاج بن یوسف ثقفی دستور داد شهر را با منجنیق تخریب کنند که کعبه هم آسیب دید.

4. در سال 317 هجری حکومت قرامطه، حجرالاسود را کندند و با خود به بحرین بردند که بعد از 22 سال به مکه بازگردانده شد.

5. در ماه شعبان 1039 هجری سیلی عظیم رخ داد و سه دیوار کعبه را ویران کرد و تنها دیوار جنوبی ماند؛ حدود 4000 نفر هم کشته شدند.

6. در سال 1360 هجری برابر با سال 1320 شمسی و در اوج جنگ جهانی دوم سیلی عظیم وارد مسجدالحرام شد. این سیل یکی از هفتاد سیل ثبت شده در تاریخ مکه است.

7. در سال 1358 شمسی 500 سلفی به مسجدالحرام حمله کردند و نمازگزاران را به گروگان گرفتند و در دو هفته درگیری شدیدی بین آنها و نیروهای امنیتی علاوه بر کشته شدن 400 نفر ، بر مسجد و کعبه نیز خساراتی وارد شد.

پس مشاهده میکنید که رخدادهای کنونی اتفاق جدیدی نیست بلکه بارها در طول تاریخ تکرار شده است.

سؤال سوم: اینگونه طرز فکر که هر حادثه ای را به خدا نسبت دهیم طرز فکر اموی است. امویان قائل به جبر بودند و هر حادثه ای را به قضا و قدر الهی نسبت می دادند و می گفتند، اگر خدا نمی خواست نمی شد؛ همچنانکه مفتی عربستان تقصیر را به گردن قضا و قدر الهی انداخت. ولی همانطور که در پاسخ سؤال اول گفتیم، انسان با عقل و اختیار خود می تواند از قضای الهی ( قانون های خداوند)، به سوی قدر الهی حرکت کند.

اگر جرثقیل با محاسبات علمی محکم شده بود، هرگز نمی افتاد و هرگز عده ای کشته نمی شدند؛ پس سهل انگاری بشر را نباید به دوش خدا گذاشت.

نظر شما