انتخاب حضرت علی(ع) به جانشینی پیامبر(ص) در روز غدیر، هدفی جز تداوم صحیح حکومت اسلامی و بالندگی و رشد آن را نداشت.

هدایت مردم در مسیر کمال و تعالی، تربیت اخلاقی و رشد و پیشرفت آنان در جنبه های مختلف زندگی، از اهداف بعثت پیامبر اسلام بود و حکومت امام علی (ع) بعد از پیامبر، گام های نهایی دستیابی به این اهداف بود. از آن رو خداوند بعد از این انتخاب فرمود:« امروز دین را بر شما کامل نموده، نعمت را تمام ساختم».

آری، غدیر یک فرهنگ است، فرهنگ انسان سازی، عدالت و اخلاق مداری، ویژگی ها و خصایلی که نمونه های بارز آن را در شیوه ی حکومت داری و رفتار امام علی(ع) می توان مشاهده نمود و در نقطه مقابل، فرهنگی است که غاصبین خلافت در دوران زمامداری خود به مسلمانان ارائه نمودند.

در زمان ولایت عمر زنی باردار را به جرم زنا نزد او آوردند. زن به زنا اقرار کرد و عمر دستور داد او را سنگسار کنند. حضرت مطلع شده، به عمر گفت: این حکومت توست بر این زن ولی به طفلی که در شکم اوست چه سلطنتی داری؟ سپس فرمود: شاید تو این زن را ترسانده باشی، فریادی بر سر او زده ای و او را تهدید کرده ای، پس او از ترس اقرار کرده، عمر گفت: چنین است. حضرت فرمود: مگر نشنیدی که رسول خدا فرمود:« حد نیست بر کسی که پس از بلا و زحمت اعتراف کند. همانا هرکس را که دربند کنند یا بترسانند و حبس کنند، او را اقراری نیست».

در فرهنگ غدیر آزادی اندیشه و بیان، تحمل نظرات مخالف و گفتگو در بین پیروان عقاید گوناگون، امری است معمول و پذیرفته، به گونه ای که حتی برخی نویسندگان غربی نیز برآن صحه می گذارند و آن را مورد تقدیر و ستایش قرار می دهند.

در کتاب جعفر صادق مغز متفکر جهان شیعه آمده است:« در هیچ دینی به اندازه مذهب تشیع، آزادی بحث پیرامون اصول دین وجود نداشت. هزار سال بعد از امام صادق که قاره اروپا از ظلمات قرون وسطی رهایی یافت، اگر در کشورهای لاتین همچون فرانسه و ایتالیا شخصی، کوچک ترین ایراد به فروع مذهب کاتولیک می گرفت، محکوم به مجازاتی سخت می شد. مگر برونو کشیش ایتالیایی چه گفته بود که او را سوزاندند؟ برونو گفته بود که هرکس بعد از وصول به مرحله عقل ،راجع به دنیا و زندگی عقیده ای پیدا می کند که مطابق با عقل و استباط اوست. اما مخالفین وی معتقد بودند که یک مسیحی باید به گونه ای قضاوت کند که در کتابهای مذهبی آمده، نه مطابق عقل خود. در مقابل ابن راوندی را می بینیم ؛یک دانشمند شیعی که به تدریج نه تنها تشیع را زیر سؤال برد بلکه خدا را انکار کرد، اما او را نکشتند و عقاید او را جزء بحث های فلسفی به شمار آورده، با او به مناظره می نشستند».

اما اخلاق، آنچه که پیامبر اکرم(ص) هدف از رسالت خود را تعالی آن می داند، در فرهنگ غدیر در اوج قرار دارد و هیچ اثری از کینه، آزار و عیب جویی در آن نیست، بلکه هرچه هست رحمت است و رأفت؛ چه آنجا که حضرت در جنگ صفین در مقابل حرکت ناجوانمردانه سپاهیان معاویه در بستن آب ،از مقابله به مثل خودداری می کند و چه آنجا که در نامه ای به مأمور جمع آوری مالیات، او را به رعایت حال مردم، سخت نگرفتن بر آنها و پذیرش هرآنچه دادند، فرامی خواند.

 ولی آنگاه که ابوبکر بر جایگاه پیامبر تکیه زد و مقام جانشین به حق او را غصب کرد، آغازی بود بر ترویج فرهنگ رعب و وحشت و زور شمشیر. آنجا که خالد بن ولید از جانب ابوبکر مأمور شد برای جمع آوری زکات نزد مالک بن نویره، صحابی جلیل القدر رسول خدا رود. خالد مهمان او شد، اما نمک خورد و نمکدان شکست. شبانه سر از تن مالک جدا کرد و به همسرش تجاوز نمود.

فرهنگ غدیر نه تنها در اخلاق امام علی(ع) که در رفتار و کردار یاران با وفای ایشان نیز نمودار است.

روزی مالک اشتر فرمانده ی کل سپاهیان حضرت، از کوچه های کوفه گذر می کردی. جوانی به او سنگ پرتاب کرد؛ ایشان سکوت نموده به راه خود ادامه داد. اطرافیان جوان که ناظر این رویداد بودند، گفتند: می دانی به چه کسی بی احترامی نمودی؟ او مالک اشتر فرمانده کل سپاهیان مولا علی است. جوان ترسید؛ به دنبال مالک روانه شد و او را در مسجد یافت. پیش رفت که عذر تقصیر بخواهد، اما مالک را درحالی دید که در حق او دعا نموده، از خدا می خواهد از گناه جوان درگذرد و او را در قیامت به خاطر این گناه مورد بازخواست قرار ندهد.

اما در همان مسجدی که مالک در لوای فرهنگ غدیر، برای مخالف خود اینچنین طلب بخشایش و استغفار می کند، فردی به دور از این فرهنگ، به قدرت رسید که به جرم پرتاب سنگ شخصی ناشناس به وی برفراز منبر، دستور داد دست هشتاد تن را که انجا حضور داشتند بریدند.

این بیگانگی از فرهنگ غدیر تنها در تاریخ بسیار دور و در میان اعراب دیده نمی شد، بلکه در ایران شیعه مذهب نیز قابل مشاهده بود. آنجا که آقا محمد خان قاجار، چشم هفتادهزار تن از مردم کرمان را به جرم پناه دادن به لطفعلی خان زند، رقیب سیاسی وی، درآورد.

همچنین آنچه که امروزه در رفتار داعش و طرز حکومت داری آنان شاهد هستیم، ادامه ی راه غاصبین خلافت است و فرهنگی ،برخلاف آنچه غدیر در پی آن بود. فرهنگ غدیر بود که به ما آموخت باید قلب خود را با لباس رحم و محبت بپوشانیم، که مردم یا برادران دینی ما هستند و یا انسانی همانند ما. وقتی امیر مؤمنان برای جنگ با ناکثین وارد بصره شد، اخنف عرض کرد: قوم من می پندارند که وقتی برآنها پیروز شدی، مردان آنها را می کشی و زنانشان را به اسارت می بری. حضرت فرمود:« آیا مگر چنین چیزی درباره کسی که کافر شده، به اسلام پشت کند، حلال است و حال آنکه قوم تو مسلمانند».

آری با کنار گذاشتن این فرهنگ آنچه نصیب مسلمانان شد، انفجار بود و سر بریدن، تجاوز به نوامیس، بردگی و تکفیر این و آن.

اینکه اهمیت غدیر در چه بود ، اگر طبق فرمایش رسول اکرم عمل می شد ،چه روی می داد و اکنون شاهد چه هستیم؟ در کلام حضرت زهرا(س) نمودار می گردد، آنجا که می فرماید:« اگر از گرفتن مهاری که پیامبر به علی سپرده بود خودداری می کردند، او را چنان به آرامی سیر می داد که محل بستن مهار را زخمی نکند ، از حرکت خسته نشود و سوار آن به اضطراب نیفتد. آنان را بر سر آبی فراوان ،گوارا و زلال می برد و سیراب بیرون می آورد. اگر خلافت را به او می سپردند، برکات آسمان و زمین بر آنان گشوده می شد. ولی هم اکنون فتنه باردار شده است، پس زمان کوتاهی منتظر بمانید تا ثمره هایش ظاهر گردد، آنگاه از کاسه ای لبریز از خون تازه و سم تلخ کشنده بنوشید. پس قلب خود را برای نزول فتنه قوی کنید و بشارت باد شما را بر شمشیری برنده، قهر و غلبه، تجاوز و هرج و مرج دائمی ، زورگویی ظالمان که اموال عمومی را غارت می کنند و برای شما چیز کمی باقی می گذارند و جمع شما را درو کرده، نابود می نمایند».

بر همه گان ضروری است فرهنگ غدیر را به جهانیان برسانند زیرا که نجات جهان از این همه ظلم و بیداد در تمسک به این راه است.

برگرفته از بیانات مرجع عالی قدر ایت الله العظمی سید صادق شیرازی 1394/7/8

نظر شما