twitter share facebook share ۱۳۹۵ شهریور ۱۱ 651

فرهنگ اسلامی فرهنگی است عمیق که اساس آن بر خردورزی و کسب دانش قرار گرفته است، از این روست که اسلام بر طلب علم ـ گرچه در اقصى نقاط زمين، بلكه در آسمان باشد ـ تأكيد مى كند و آن را بر همگان واجب می شمارد. رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) در اين باره فرموده اند: «به دنبال علم باشيد اگرچه در چين باشد، چرا كه آموختن دانش بر همه مسلمانان واجب است»؛ همچنين فرمودند: «طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است».

نيز اميرالمؤمنين على(عليه السلام) فرموده اند: «تلاش كننده در راه طلب علم همانند مجاهد راه خداست. دانش جويى بر هر مسلمان واجب است، وچه بسيار مؤمنانى که از خانه خود براى آموختن خارج مى شوند و به هنگام بازگشتن گناهان شان بخشوده شده است».

اسلام آزادى فرهنگ و دانش با مقدمات مشروع آن را پذيرفته است. بنابراين، هر شخص حقيقى يا حقوقى مى تواند رسانه هاى ديدارى و شنيدارى تأسيس كند؛ روزنامه، هفته نامه و كتاب منتشر كند و دانش سرا، دانشگاه، مدرسه، كودكستان و... ايجاد كند. تمام اينها از آن جهت است كه علم و آگاهى و فرهنگ در جامعه توسعه يابد.

امام صادق(عليه السلام) فرموده است: «هرچيزى (كارى) آزادست، مگر اين كه نصى بر خلاف آن وارد شود».

حضرت رسول اكرم نیز فرمود: «به يقين مردم بر اموال خويش حاكم و مسلط هستند».

تأسيس مدارس وآموزشگاه هاى علمى ودانشگاه هاى تخصصى در علوم مختلف، از سياست واقتصاد گرفته تا نجوم وطب وكشاورزى وصنعت و مهندسى و هر آنچه كه مورد نياز جامعه بشرى است واجب است و با گسترش علم است كه اسلام وقوانين قرآن وسيره پيامبر واهل بيت(عليهم السلام) احيا مى شود.

محمد بن عيسى حديثى مرفوع از يونس نقل مى كند كه لقمان به فرزندش گفت: «پسرم، مجالس را خود ببين آن گاه برگزين. اگر كسانى را ديدى كه خداى ـ عزوجل ـ را ياد مى كنند، با آنان همنشين شو، چرا كه اگر عالم باشى دانشت (در چنين مجلس) تو را سود بخشد و اگر جاهل باشى تو را مى آموزند و اگر خداى ـ عزوجل ـ آنان را مشمول رحمت خود كند تو نيز در شمار آنان خواهى بود. (پسرم،) اگر قومى را ديدى كه به ياد خدا نيستند، در مجلس آنان منشين، زيرا اگر عالم باشى از دانش خود سودى نخواهى برد و اگر جاهل و نادان باشى بر نادانى و جهالتت افزوده مى شود و اگر خداى بر آنان خشم گيرد، تو را نيز در بر خواهد گرفت».

روايت است از حضرت على بن حسين(عليهما السلام) كه هرگاه طالب علمى بر ايشان وارد مى شد مى فرمودند: «مرحبا به سفارش شده پيامبر، سپس مى فرمودند: «وقتى كه طالب علم از منزل خود خارج مى شود هيچ قدمى بر روى تر وخشك زمين بر نمى دارد مگر اين كه تا زمين هاى هفتگانه همه او را تسبيح مى گويند».

آداب تعليم وتربيت

بر آموزگار و استاد در هر مكانى كه باشند و هر علمى را كه مى خواهند تدريس كنند، لازم است آن را به نيكى بدانند و شايستگى اين كار را داشته باشند، و اين كه عامل به علم خود باشند. همچنين بر معلم واجب است كه به شاگردان خود آداب نيكو و والا را بياموزد، كه نخستين آن اين است كه ايشان را به اخلاص ودر نظر داشتن خداى تعالى در همه لحظات و زهد در دنيا و رغبت به علم تشويق كند.

امام جعفر صادق(عليه السلام) درباره اين سخن خداوند كه مى فرمايد: «إِنَّما يَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ از ميان بندگان، عالمان از خداوند مى ترسند» فرمود: «عالم كسى است كه كار او سخن او را تصديق كند واگر كسى عملش گواه بر صحت سخنش نباشد، عالم نيست».

حضرت عيسى بن مريم(عليه السلام) فرمود: «اى حواريون، من از شما درخواستى دارم.

حواريون گفتند: براى انجام دادن درخواست تو آماده ايم.

آن گاه حضرت عيسى برخاست و پاى آنان را شست. حواريون گفتند: ما بر اين كار (شستن پاى شما؟) سزاوارتريم، اى روح خدا.

عيسى(عليه السلام) به آنان فرمود: خدمت به مردم بر علما، از همه سزاوارتر است. من از سر تواضع و فروتنى اين كار را كردم تا آن چنان كه من با شما تواضع نمودم، شما نيز پس از من، در بين مردم متواضع باشيد. سپس فرمود: با تواضع است كه علم وحكمت آباد مى شود، نه با تكبر. دانه در زمين نرم مى رويد ونه در كوهِ سنگى».

از امام جعفر صادق(عليه السلام) نقل است كه فرمودند: «در كتاب على(عليه السلام)خواندم: خداوند از جاهلان بر طلب علم پيمانى نگرفت مگر آن كه پيش تر، از عالمان بر بخشش علم خويش به جاهلان پيمان گرفت، چرا كه علم مقدم بر جهل است».

آموزش مسائل اخلاقى

بر معلمان لازم است كه دانش پژوهان را از ارتكاب زشتى هاى اخلاقى و ارتكاب محرمات ومكروهات ونشست وبرخاست ومجالست با سفلگان وفاسقان پرهيز دهند و آنان را در طلب آخرت تشويق كنند ومصالح دين ودنيا را به آنان بياموزند.

از امام صادق(عليه السلام) نقل است كه فرمودند: «جويندگان علم سه گروه اند، پس آن ها را به صفات شان بشناس: گروهى دانش را براى جهل وجدل به باطل مى خواهند ودسته اى در پى خودنمايى وتظاهر وگروهى نيز در پى دانش وانديشه اند. آنان كه در پى نادانى وجدل به باطل اند كسانى هستند كه در هر گذرى آزار دهنده اند و بر هر مجمعى كه وارد مى شوند با سخن خويش متعرض آنان مى گردند، ظاهر خويش را به خشوع مى آرايند در حالى كه از تقوا بى بهره اند؛ خدا بينى شان را در هم شكند و دو نيم شان كند.

كسانى كه در پى تظاهر وخودنمايى اند اهل پنهان كارى و تملق اند. در مقابلِ كسانى كه همچون خود آنان هستند تكبر مى ورزند ودر مقابل ثروتمندان فرودست تر از خود تواضع به خرج مى دهند تا از سفره چرب وشيرين آن ها بهره ببرند. در اين راه دين خود را نابود مى كنند وخدا بدين دليل چشمان آنان را كور مى كند و نام و يادشان را از ميان عالمان راستين مى زدايد.

اما اهل دانش وژرف انديشان، پيوسته در خود فرورفته اند، غمگين اند وشب زنده دار ودر ميانه تاريكى هاى شب به پا مى خيزند. آنان در عين ترس از عمل خود، خدا را مى خوانند وبه او اميد بسته اند. به مردم زمان خويش آگاهند وحتى از محرم ترين دوستان خود نيز برحذرند. پس خداوند چنين كسى را مستحكم وپا برجاى دارد وروز قيامت امانش دهد».

امام صادق(عليه السلام) فرمودند: «آن كس كه براى جلب منافع دنيايى حديثى بياموزد، هيچ بهره اى در آخرت نخواهد داشت وكسى كه با آموختن حديثى خير ونيكى آخرت را بخواهد، خداوند خير دنيا وآخرت را به او عطا خواهد كرد».

پاسخ آگاهانه

جايز نيست كسى كه چيزى را نمى داند با ناآگاهى جواب دهد؛ لذا اگر از او سؤالى شد كه جواب آن را نمى دانست، بايد بگويد نمى دانم. اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمودند: «اگر از تو در مورد آنچه نمى دانى سؤال شد بگريز، گفتند چگونه بگريزيم؟

حضرت فرمودند: بگوييد خداوند آگاه تر است».

از امام باقر(عليه السلام) نقل است كه فرمودند: «آنچه را مى دانيد بگوييد، وآنچه را نمى دانيد بگوييد خدا آگاه تر است. اگر كسى بدون علم در مورد آيه اى از قرآن، چيزى بگويد چنان سقوط مى كند كه گويى از فاصله اى فراتر از فاصله آسمان وزمين سرنگون شده است».

از زرارة بن اعين نقل است كه گفت: «از امام باقر(عليه السلام)پرسيدم: حق خداوند بر بندگان چيست؟

ايشان فرمودند: اين است كه در مورد آنچه مى دانى سخن بگويى ودر موضعى كه علم بدان ندارى بايستى».

از امام صادق(عليه السلام) روايت است كه فرمودند: «خداوند دو آيه را براى بندگان خود به صورت خاص فرموده است و آن اين كه: سخن نگويند تا زمانى كه علم حاصل كنند و در حيطه اى كه بدان عالم نيستند وارد نشوند. خداى ـ عزوجل ـ فرموده است: «أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلاَّ الْحَقَّ؛ آيا از آنان پيمان كتاب (آسمانى )گرفته نشده كه جز به حق نسبت به خدا سخن نگويند». همچنين خداوند فرموده است: «بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ؛ بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تأويل آن برايشان نيامده است».

حسن نيت

بر دانش پژوه لازم است كه هرگاه ودر هر جا كه علم مى آموزد نيت خود را پاك و خالص گرداند وقلب خود را پاكيزه دارد ودر جوانى كه فراغ بال وسلامتى حواس وجود دارد با همت عالى به تحصيل علم بپردازد وبا كم كارى وبه آينده موكول كردن، فرصت ها را از دست ندهد و تحصيل را با گزينش موضوعات مهم تر آغاز كند.

در حديث آمده است: «آن كس كه در خردسالى دانش بياموزد، به آن ماند كه نقشى بر سنگ باشد و هر كس علمى را در بزرگسالى بياموزد همانند نوشتن بر آب خواهد بود».

از ابن عباس نقل است كه: «به عالمى علمى داده نشد مگر در جوانى».

برگرفته از کتاب اسلام و جهانی شدن، نوشته آیت الله سید محمد شیرازی

 

نظر شما