twitter share facebook share ۱۳۹۴ آذر ۰۴ 1346

رسول اکرم صلی الله علیه وآله خطاب به ابوذر می فرماید:« بدترین مردم در روز قیامت، دانشمندی است که از دانش خویش بهره ای نبرده است، هرکس دانشی را تحصیل کند تنها برای اینکه توجه مردم را به خود جلب نماید، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و اگر دانشی را بیاموزد تا دیگران را به وسیله آن فریب دهد، او نیز از بوی بهشت محروم است».

انسانی که بدی و خوبی را می شناسد ولی همچنان بدی می کند و شناخت خویش را بکار نمی بندد، راه خود را گم کرده و نمی تواند دیگران را هدایت نماید.

علم آموزی برای کسب مقام

حضرت در سخن خود به علم آموزی برای کسب مقام اشاره دارد. اغلب عالمان به مناصب دنیایی و ظاهری می رسند و در هر جامعه ای جایگاه علم و عالم ارزشمند و والاست، اما نیت و انگیزه برای ورود به جرگه دانشمندان گوناگون است و هرکس به نیتی، سختی تحصیل علم را به جان می خرد. این تفاوت در انگیزه ها در کسب و کار نیز قابل مشاهده است. یکی کار می کند تا زندگی اش تأمین شود، دیگری تجارت می کند چون می داند خدا کاسب را دوست دارد. هر دو گروه به منافع خود می رسند و زندگی خود را اداره می کنند، اما آنکه برای خدا به بازار رفته، عملش ثواب است و نزد خدا محبوب تر از کسی است که تنها برای امرار معاش به کسب و کار مشغول است.

علم آموزی و فریب مردم

دسته دیگری از عالمان که رنگ بهشت را نخواهند دید، کسانی هستند که به دنبال دانش می روند اما هدفشان این است که بتوانند مردم را فریب دهند، حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند، بر اذهان مردم مسلط شوند و بتوانند آنان را به جایی که خود می خواهند بکشانند.

ملاک ارزش عمل

خیلی ها درس می خوانند، می نویسند و مردم را به راه راست هدایت می کنند. در ظاهر تمام اینها مانند یکدیگر است، اما متمایز کننده ای به نام نیت وجود دارد که میان عمل نیک و پلید فرق می گذارد.

چهار عنصر ملاک ارزش گذاری عمل و رفتار انسان هاست:

- نیت

-کیفیت عمل

-کمیت عمل

-نتایج عمل

تمامی این عوامل در ارزشمند شدن عمل مؤثر است، اما نیت حرف اول را می زند.

نمونه ای از تاثیر نیت بر رفتار و شخصت انسان ها، سرگذشت دو برادر است بنام های محمد و عمر که در زمان امام جواد می زیستند. هر دو در یک محیط رشد کردند، اما در همان زمان که محمد جزء یاران حضرت بود و روز و شب مشغول ضبط و نقل حدیث و معارف الهی، برادرش به ظلم بر شیعیان مشغول بود و آنان را نابود می ساخت.

زندگی صحابه رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز بهترین مثال برای فهم مطلب است. همه اصحاب خدمت رسول اکرم بودند و از محضر ایشان بهره می بردند، اما نیات خالص یا ناخالص آنان، هرکدام را به راهی کشاند. یکی سلمان شد که رسول الله در وصف او فرمود:« تو از ما اهل بیت هستی» و دیگری همچون «قعقاع» که با استفاده از قدرتی که از اسلام و پیامبر کسب کرده بود، برخورد بسیار افراطی و خشنی با مردم یکی از روستاهای غیر مسلمان کرد. او مردم آن دیار را به چند دسته تقسیم کرد: دسته ای را آتش زد، دسته ای دیگر را از بالای کوه به پایین انداخت، گروهی را سنگسار نمود و برخی را نیز با سر به درون چاه پرتاب کرد.

اگر آثار وجودی صحابه ای همچون ابوذر را با این شخص مقایسه کنیم، تاثیر نیت معلوم می شود. ابوذر بدون هیچگونه قدرت و ثروتی و تنها با رفتار و گفتار خود، تمامی ساکنان منطقه ای به وسعت جنوب لبنان را به آیین تشیع درآورد؛ درصورتیکه نتیجه وحشی گری های قعقاع و صدها تن مانند او در طول تاریخ، جز دشمنی شمار بسیاری با دین اسلام نبوده است.

 اساساً جایگاه قهر و خشونت در دین باید معلوم باشد، محل استفاده از شمشیر و قدرت تنها هنگام دفاع در برابر تجاوز و حمله دیگران است.

جایگاه ابوسفیان در تاریخ معلوم است. او کسی است که از همان آغاز پیدایش اسلام، با آن به مخالفت برخاست و زندگی خود را وقف مبارزه با پیامبر کرد؛ اما پیامبر بعد از فتح مکه، خانه او را محل امن قرار داد و فرمود:« هرکس داخل خانه ابوسفیان شود در امان است».

آری، خشونت چیزی جز تنفر، خصومت و کینه ورزی از خود به جای نمی گذارد. اهل بیت همواره از ما خواسته اند که مایه خوشنامی و زینت آنان باشیم نه بدنامی شان، و می بینیم که خود نیز عالی ترین جلوه اخلاق نیک و کمالات نفسانی بودند.

برگرفته از کتاب «ای اباذر! اینگونه باش» نوشته مرجع عالیقدر آیت الله سید صادق حسینی شیرازی

 

نظر شما