twitter share facebook share ۱۴۰۲ آذر ۰۴ 550

پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر، حامیان اسرائیل و گروههای راست افراطی در آمریکا انگشت اتهام خود را به سوی ایران به عنوان عامل پشت پرده این حمله نشانه گرفتند و هدفشان این بود که به ایران حمله نظامی شود

همه می دانند که جمهوری اسلامی چند دهه است از حماس حمایت می کند ولی حماس دست نشانده ایران نیست. در جنگ داخلی سوریه حماس از مخالفان مسلح بشار اسد حمایت می کرد و خشم رهبران ایران را برانگیخت. در جنگ کنونی نیز به نظر می رسد حماس از اینکه ایران و متحدانش کمک مستقیمی به آن نکرده اند، عصبانی است

رهبری ایران و حزب الله از حمله حماس غافلگیر شدند و حسن نصرالله در یک سخنرانی تأکید کرد که به حزب الله بابت این حمله اطلاع قبلی داده نشده بود. آقای خامنه ای هم صراحتا مشارکت ایران در طراحی یا اجرای این حمله و همچنین اطلاع قبلی از آن را تکذیب کرد. مقامات اسرائیل و آمریکا اعلام کردند که هیچ مدرکی دال بر مشارکت مستقیم ایران در طراحی این حمله وجود ندارد

آقای خامنه ای اعلام کرد که ایران به نمایندگی از حماس وارد جنگ نخواهد شد. او در دیدار با اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس، از حمله این گروه به اسرائیل انتقاد کرد و آن را یک اشتباه راهبردی خواند که سبب اعزام مجدد نیروهای آمریکا به خاورمیانه و حمایت کامل واشنگتن از اسرائیل شده است

عمر مناقشه اسرائیل و فلسطین به سی سال قبل از انقلاب اسلامی ایران برمی گردد و تا زمانی که فلسطینی ها کشور خود را نداشته باشند –حتی اگر جمهوری اسلامی فردا از بین برود- این مناقشه ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر پویایی سیاسی داخلی در ایران پیچیده است و جناح های مختلف سیاسی درباره سیاست ایران در قبال خاورمیانه، مناقشه اسرائیل و فلسطین و جنگ اخیر متحد نیستند. به عبارت دیگر در موضوع سیاست خارجی ایران به ویژه سیاست این کشور در خاورمیانه، شکاف عمیقی بین سیاستمداران ایرانی وجود دارد

همه جناح های سیاسی در ایران بر سر این امور توافق دارند: 1. لزوم خروج ارتش آمریکا از خاورمیانه، 2. افزایش هزینه های سیاست فشار حداکثری که با دولت ترامپ آغاز شد و در دولت بایدن ادامه یافت، 3. اهمیت بازدارندگی در برابر حملات نظامی احتمالی آمریکا و اسرائیل، 4. حمایت از حقوق مردم فلسطین

ولی در مورد چگونگی اجرای این سیاست ها توافقی وجود ندارد. تندروها بر این باور هستند که برای تنبیه آمریکا به دلیل اتخاذ سیاست فشار حداکثری و وادار کردن ارتش این کشور به ترک خاورمیانه، بهترین رویکرد اتحاد با چین، روسیه و سایر کشورهایی است که با مداخلات آمریکا در سراسر جهان مخالف هستند. از سوی دیگر عمل گرایان و میانه روها از روابط نزدیک با همسایگان و کشورهای عرب خلیج فارس و نیز با اروپا برای کاهش تنش حمایت می کنند

تندروها معتقدند که مؤثرترین عامل بازدارنده، تسلیح کشور و نیروهای نیابتی ایران به سلاح های پیشرفته است؛ درحالی که میانه روها ضمن حمایت از تقویت نظامی، بر این باور هستند که کسب اعتماد مردم با بازکردن فضای سیاسی، برگزاری انتخابات آزاد و اصلاحات عمیق و برگشت ناپذیر، مؤثرترین عامل بازدارنده می باشد. در این خصوص جواد ظریف وزیر امور خارجه سابق ایران اخیرا گفته بود: «انچه ایران را حفظ کرده است نه سلاح های آن که مردم ایران هستند»

تندروها حمایت از مردم فلسطین را مساوی با تسلیح آنها می دانند ولی میانه روها و عمل گرایان معتقدند ایران باید کمک های خود را به حمایت دیپلماتیک و کمک های بشردوستانه محدود کند

نقاط اصلی اختلاف جناح های سیاسی در ایران در خصوص رویکرد سیاست خارجی را، می توان در این سه مورد خلاصه کرد: 1. تندروها طرفدار سیاست خارجی مبتنی بر ایدئولوژی هستند درحالی که میانه روها، اصلاح طلبان و محافظه کارانِ عملگرا ترجیح می دهند منافع ملی در رأس اولویت های ایران قرار گیرد، 2. تندروها مخالف نزدیکی با آمریکا هستند درحالی که این سیاست مورد حمایت همه جناح های دیگر است، 3. تندروها تسلیح نیروهای نیابتی ایران را بهترین راه برای مجازات اسرائیل -بدلیل ترورها، حمایت از گروههای تجزیه طلب و عملیات های خرابکارانه اش در ایران- می دانند و معتقدند از این طریق اسرائیلل مجبور می شود تمام تمرکز و منابع خود را صرف حفاظت از مرزهایش کند؛ این درحالی است که دیگر جناح ها در ایران، دیپلماسی را بهترین رویکرد برای مقابله با اسرائیل می دانند

در جنگ کنونی بین حماس و اسرائیل همه جناح های سیاسی در ایران حملات اسرائیل به غیرنظامیان غزه را محکوم کردند ولی میانه روها حمله 7 اکتبر حماس به غیرنظامیان اسرائیلی را نیز محکوم نمودند

در آغاز جنگ برخی از تندروها گفتند که ایران باید به جنگ بپیوندد ولی هدف کسانی که این ژست توخالی را گرفتند، صرفا پیشی گرفتن از رقیبان درون جناحی خودشان بود. حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران که به سپاه نزدیک است، حتی هشدار داد که نیروهای نیابتی ایران انگشت خود را روی ماشه گرفته اند و ممکن است وارد جنگ شوند

درحالی که زدوخوردهایی بین حزب الله و نیروهای اسرائیلی وجود دارد، به نظر می رسد که این درگیری ها به دقت تحت کنترل است و برای تهران راهی است برای کاهش فشار بر حماس، نه مقدمه ای برای شروع جنگی تمام عیار. بنابراین اظهارات امیرعبداللهیان را باید تلاشی در راستای ارتقای خود در اردوگاه تندروها تلقی کرد زیرا او در دوران تصدی مقام وزارت خارجه، هیچ دستاوردی نداشته است

همچنین مواضع سختگیرانه ای که ابراهیم رئیسی در مورد جنگ غزه اتخاذ کرده را می توان تلاشی برای منحرف کردن توجه ها از شکست دولتش در بهبود اقتصاد و کاهش تورم دانست

این امر در مورد سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه نیز صدق می کند. او اخیرا اعلام کرد: «در این نبرد تاریخی هرکاری لازم باشد انجام خواهیم داد»؛ این درحالی است که آقای خامنه ای پیشتر ورود ایران به جنگ را رد کرده بود. قاانی در تلاش است تا از جنگ غزه برای کنترل کامل سیاست خارجی ایران در خاورمیانه و ارتقای وجهه و جایگاه خود در سطح سردار سلیمانی استفاده کند

اما حتی در داخل سپاه نیز صداهایی در مخالفت با ورود ایران به جنگ آمریکا و اسرائیل شنیده می شود. سرتیپ امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه که کار نظارت بر برنامه موشکی سپاه را برعهده دارد، اخیرا گفت که پس از ترور سلیمانی، ایران به تمام پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه حمله نکرد زیرا این کار باعث کشته شدن ده الی پانزده هزار غیرنظامی می شد و توسعه کشور را بیست سال به عقب می انداخت

میانه روها و عملگرایان به دلیل ترس از گسترده تر شدن جنگ در خاورمیانه و کشیده شدن پای ایران، خواستار خویشتن داری شده اند. ظریف چند روز پیش در این خصوص گفت: «حمایت از مردم فلسطین به این معنا نیست که ما باید برای آنها بجنگیم؛ بهترین دفاع از مردم فلسطین، ایجاد شرایطی است که اسرائیل آنها را نیروی نیابتی ایران نخواند. مردم ایران از پرداخت بها بابت تسلیح فلسطینیان خسته شده اند»

محمد خاتمی رئیس جمهور سابق نیز در مورد لزوم خویشتن داری صحبت کرد. وی اخیرا با تأکید بر اینکه تهران باید باتوجه به منافع ملی خود بر ابتکارات دیپلماتیک تکیه کند و از موضعگیری بر اساس سیاست جناحی بپرهیزد، گفت: «دوران اشغال سرزمین های دیگران به پایان رسیده است»

بنابراین به نظر می رسد که مهمترین جناح های سیاسی در ایران مخالف جنگ با اسرائیل و آمریکا هستند و از سیاست خویشتنداری در جنگ کنونی حمایت می کنند

ولی تا زمانی که فلسطینیان نتوانند به آرزوی خود برای برخورداری از یک کشور مستقل برسند، تندروهای ایران و دیگر بازیگران غیردولتی از جمله اسلام گرایان تندرو همچون حماس، از این وضعیت سوء استفاده سیاسی می کنند. مؤثرترین راه برای خنثی کردن توطئه تندروها و کاهش عوامل بی ثباتی و تنش منطقه ای، این است که آمریکا، غرب، جهان عرب و اسرائیل تنها گزینه موجود را درک کرده و برای تحقق هدف فلسطینیان در ایجاد کشوری مستقل تلاش کنند

منبع: responsiblestatecraft

مترجم: فاطمه رادمهر

درج این مطلب به معنی تأیید اظهارات مطرح شده نبوده و صرفا به منظور آشنایی خوانندگان با دیدگاه های مختلف صورت گرفته است

نظر شما