در حالي كه روز جمعه اعلام شد اصلاحطلبان و اعتداليون و صدای ملت ليست ائتلافي ارائه خواهند داد اما ساعاتي بعد علی مطهري اين موضوع را تكذيب و تاكيد كرد كه تشكل او به صورت مستقل به ارائه ليست خواهد پرداخت. چرا او چنين تصميمي گرفت؟ مگر نه آنكه دو طيف اعتداليون و اصلاحطلبان از ابتدا همكاري با چهرههايي مانند مطهري را رد نكرده بودند پس چه موضوعي در اين ميان منجر به آن شد كه فرزند شهيد مطهري در راستاي استقلال حركت کند؟ براي درك اين موضوع بايد نگاهي به اظهارات قبلي درباره مطهري و مواضع نماينده تهران در مجلس داشت.
رويكرد اصلاحطلبان به علي مطهري
علي مطهري به سبب شخصيت سياسي و مشي اعتدالياش همواره مورد حمايت اصلاحطلبان بوده هر چند برخي ديدگاههاي فرزند شهيد مطهري مورد انتقاد اين طيف است اما تفكرات مثبت او سرپوشي بر اين تفاوت ديدگاههاست. فرزند شهيد مطهري از آنجا كه آزادانديشي فارغ از ديدگاههاي سياسي را مشي سخنرانيها و نطقهاي خود در مجلس قرار داده و بارها بدين سبب مورد مواخذه تندروها قرار گرفته مورد حمايت طيف اصلاحطلب و روشنفكر جامعه است؛ به عبارتي او قدرت را با بداخلاقي سياسي و انگ زدن به سياسيون داراي ديدگاه مخالف معامله نكرد. كيانوشراد از فعالان سياسي اصلاحطلب درباره چرايي حمايت از مطهري ميگويد: «بخشي از تاثير مطهري را بدون ترديد به صراحت و شجاعت او و تا حدودي به پايگاه خانوادگياش در بهتر شنيده شدن صداي او بايد مرتبط دانست.» نبايد فراموش كرد كه مطهري تغيير كرده است و از ابتدا او داراي چنين روحيهاي نبود و اگر هم بود بروز بيروني نداشت. كيانوشراد درباره اين تغيير به صدا ميگويد: «مطهري پس از ديدن واقعيت آرامآرام تغيير كرد؛ همه افراد از نظر رواني اصرار دارند تا آنچه را كه صحيح ميدانند دنبال كنند. اما مواجهه با واقعيتها و ايجاد شك و ترديد و گذشتن از منفعتطلبيهاي مادي و حيثيتي گام اول براي تغيير است.» درباره چرايي گرايش اصلاحطلبان به علي مطهري نیز عبدا... ناصري فعال سياسي اصلاحطلب گفته است: «يكي از مهمترين ويژگيهاي مطهري اين است كه نسبت به ايفاي وظايف نمايندگي مجلس، با نگاهي ملي دغدغه دارد. بايد از علي مطهري حمايت كنيم چون او را الگويي در جهت آزادانديشي و شجاعت براي اصلاحطلباني ميدانيم كه از مجلس هفتم به بعد در پارلمان حضور داشتند.»
رويكرد اصولگرايان به علي مطهري
«اصولگرا نبودم، اصولگرا معرفيام كردند.» اين جمله علي مطهري است كه بارها بر زبان جاري كرده است. او نسبتي با اصولگرايان به معناي امروز ندارد و چندي پيش ایرادات آنها را علني بيان كرد و برخي از آنها را اينچنين بيان كرد: «برخي اصولگرايان سياست حذف رقيب خصوصا شخصيتهاي بزرگ انقلاب را در پيش گرفتند. برخي اصولگرايان فكر ميكنند براي آنچه آنها آن را راه حفظ نظام ميخوانند ميتوان بسياري از حقوق مردم را ناديده گرفت. اصولگرايان راس واحدي ندارند و هر فرد و گروهي براي خود تصميم ميگيرد و...» از همين رو است كه اصولگرايان هم با او تفاهمي ندارند و اگر سالهاي قبل بر سر گذاشتن نام او در ليست جلسه ميگذاشتند امسال به نحوي رفتار كردند كه گويي مطهري كانديداي انتخابات مجلس نيست البته اگر هم درصدي تمايل به قرار دادن نام فرزند شهيد مطهري در ليست داشتند او نميپذيرفت چنانكه پس از اعلام حضور لاريجاني در انتخابات گفت: «آقاي لاريجاني و افراد همفكر ايشان در جريان اصولگرايي، بايد زودتر از اين، راه خودشان را از بخش ديگر اصولگرا جدا ميكردند، چرا كه ائتلاف بايد براساس مباني فكري واحد باشد در حالي كه مباني فكري اين دو گروه با هم تفاوت دارد و نميتوان مثلا لاريجاني و جلالي را در كنار افرادي مانند رسايي، كوچكزاده و حسينيان و ترقي قرار داد.»
گريز مطهري از وكيلالدوله بودن
طيف دولت يا به عبارتي حزب اعتدال و توسعه هم نسبتي با مطهري ندارد چرا كه فرزند شهيد مطهري از اينكه ليست وكيلالدوله ارائه دهد چندان خشنود نيست. ائتلاف اصلاحات و اعتداليون طی اين روزها به ارائه ليست خواهد پرداخت بنابراين كانديداهاي اين طيف هم در آن ليست حضور دارند. صادق زيباكلام ميگويد: «در فاصله مجالس نهم و دهم مهمترين تحولي كه در رابطه با دكتر علي مطهري اتفاق افتاده اين است كه شكاف و فاصله ايشان با اصولگرايان بهشدت افزايش يافته است.» وي ادامه داد: «امروز ديگر به هيچ شكلي نميتوانيم آقاي مطهري را اصولگرا به معناي رايج اصولگرا در كشور بدانيم، منتها جدا شدن آقاي مطهري از اصولگرايان به اين معنا نيست كه ايشان به جريان اصلاحطلب پيوسته باشند، بلكه ايشان به صورت منظم در حال پيدا كردن سرنوشتی شبيه آقاي هاشمي هستند و آقاي سيدحسن خميني هم در حال پيمودن همين مسير هستند.» وي افزود: «ايشان اصولگرايي هستند كه سياستهاي جريان اصولگرايي برايشان غيرقابل تحمل شده است، اما اصلاحطلب هم محسوب نميشوند.»
رمز گشايي از تصميم مطهري
علی مطهري در شرايطي اعلام كرد حاضر به ائتلاف با اعتداليون و اصلاحطلبان نيست كه همگان تصورِ محور بودن او در آن ائتلاف را داشتند اما تصميم مطهري براي انتخابات چيست؟ به نظر ميرسد وی درصدد راهاندازي جريان سوم سياسي باشد، جرياني كه تصميم براي راهاندازي آن سابقه طولاني دارد چنانكه مرحوم حجتالاسلام سيداحمد خميني از ابتداي انقلاب اين خط را ترسيم كرد، خطي كه اخلاق، محور آن بود و رسيدن به قدرت در اولويتهاي بعدي قرار داشت. پس از آن هم حزب كارگزاران با رويكردي متفاوت از چپ و راست آن زمان شكل گرفت كه البته اندكي بعد خود را چپ ناميد و نتوانست راه سوم را محقق كند. حزب اعتدال و توسعه هم اين داعيه را داشت اما به سبب ناشناخته بودن آن پيش ازانتخابات 92 نتوانست تاثيرگذاري زيادي داشته باشد و حالا مطهري است كه تصور ميكند نوبت اوست كه بختش را براي راهاندازي و تثبيت جريان سوم امتحان كند.
چه كساني در خط سوم هستند؟
با بررسي رفتارهاي سياسي افراد در برهههاي مختلف ميتوان اينگونه عنوان كرد كه برخي سياسيون در اين مسير همراه با مطهري خواهند بود، سياسيوني مانند مسعود پزشكيان و شايد كاظم جلالي كه در ليستهاي رسمي دو جناح حضور ندارند. اگر مطهري بتواند ليستي با حضور اين افراد ارائه دهد شانس پيروزي ليست صداي ملت چندبرابر خواهد شد.
*روزنامه آرمان
messages.comments