در روزهای بعد از حملات تروریستی ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس علیه اسرائیل، ساختمان امپایر استیت در نیویورک، برج ایفل در پاریس و دروازه براندنبورگ در برلین با نور آبی و سفید پرچم اسرائیل روشن شدند؛ نمادی از همبستگی گسترده کشورهای غربی با اسرائیل پس از سنگینترین کشتار یهودیان از زمان هولوکاست.
اما در نزدیک به دو سالی که از آن روز گذشته، عملیات نظامی مداوم اسرائیل در غزه باعث شده است آن موج همدلی رو به افول برود و این کشور حتی در میان متحدان دیرینهاش، به سمت تبدیل شدن به «کشوری منفور و مطرود» پیش برود. حملات پیاپی ارتش اسرائیل در غزه، دهها هزار غیرنظامی را کشته، صدها هزار نفر را آواره کرده و مردم را با قحطی و گرسنگی گسترده روبهرو ساخته است. همه اینها در عصر شبکههای اجتماعی رخ میدهد؛ جایی که تصاویر این ویرانیها هر روز، روی میلیاردها گوشی موبایل دیده میشود.
«اسرائیل جنگ بر سر کسب قلبها و ذهنها را باخته است.» این جملهای است که هاوارد وولفسون، استراتژیست باسابقه حزب دموکرات آمریکا، اخیراً در یک پادکست گفت. او تأکید کرد افکار عمومی جهان با سرعتی بیسابقه در حال فاصله گرفتن از اسرائیل است.
حمله جنجالی در قطر
تازهترین اقدام بحثبرانگیز دولت نتانیاهو، حمله به رهبران سیاسی حماس در قطر بود. اسرائیل در گذشته در کشورهایی مثل لبنان و ایران ترورهای هدفمند انجام داده بود، اما این بار در خاک یک متحد آمریکا دست به چنین اقدامی زد، آن هم زمانی که رهبران حماس برای بررسی طرح آتشبس پیشنهادی آمریکا گردهم آمده بودند. پیام این اقدام روشن بود: اسرائیل فعلاً قصد مذاکره ندارد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، هرچند با حذف حماس همدلی نشان داد، اما این حمله را «به زیان منافع آمریکا و اسرائیل» دانست. آلمان و بریتانیا نیز آن را محکوم کردند و کانادا گفت «روابطش با اسرائیل را مورد بازنگری قرار خواهد داد».
حتی دوستان دیرینه اسرائیل هشدار میدهند که این کشور دارد به اعتبار خود به عنوان تنها دموکراسی خاورمیانه لطمه میزند. ترامپ در مورد اسرائیلی ها گفت: «شاید در جنگ پیروز باشند، اما در عرصه افکار عمومی جهان بازندهاند و این به ضررشان تمام میشود.»
تغییر افکار عمومی
امروز ۶۰ درصد آمریکاییها میگویند از عملیات نظامی اسرائیل در غزه ناراضیاند و تنها ۳۲ درصد از آن حمایت میکنند؛ در حالیکه درست پس از ۷ اکتبر این رقم بالای ۵۰ درصد بود. برای نخستین بار از سال ۲۰۰۱، آمریکاییهای بیشتری با فلسطینیها ابراز همدلی میکنند تا با اسرائیل (۳۷ درصد در برابر ۳۶ درصد). حتی نیمی از جمهوریخواهان جوانتر از ۵۰ سال هم اکنون نظر منفی نسبت به اسرائیل دارند.
در اروپا، محبوبیت اسرائیل به پایینترین سطح تاریخی رسیده است. تقریباً نیمی از بریتانیاییها میگویند رفتار اسرائیل با فلسطینیها شبیه رفتار نازیها با یهودیان در جنگ جهانی است. در پنج سال اخیر، گرایشهای ضدیهودی در بریتانیا دو برابر شده است. این جنگ عملاً موج جدیدی از یهودستیزی در سراسر جهان به راه انداخته و پرسش دشواری را مطرح کرده است: آیا حفاظت از یهودیان در اسرائیل باید به بهای به خطر انداختن یهودیان در دیگر کشورها تمام شود؟
پیروزی نظامی، شکست استراتژیک
در کوتاهمدت، اسرائیل توانسته حماس در غزه و حزبالله در لبنان را تضعیف کند و برنامه هستهای ایران را عقب بیندازد. اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند این دو سال جنگ، با افزایش دشمنی در جهان عرب و اسلام—حتی در میان کشورهای میانهرو خلیج فارس—و کاهش حمایت متحدان کلیدی مثل آمریکا، بریتانیا و آلمان، در بلندمدت امنیت اسرائیل را تضعیف میکند.
مایکل کاپلو از اندیشکده «فوروم سیاست اسرائیل» میگوید: «وقتی جنگ تمام شود، همهچیز به حالت قبل برنمیگردد. تصویر اسرائیل در اذهان جهان به شکل ماندگاری تغییر کرده و این پیامدهای اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی در پی خواهد داشت.»
این تغییر حتی میتواند سیاست داخلی آمریکا را زیر و رو کند. کاپلو معتقد است مسئله اسرائیل و فلسطین در انتخابات آینده مهمترین موضوع سیاست خارجی دموکراتها خواهد بود و شاید دولت بعدی دموکرات محدودیتهایی برای فروش سلاح به اسرائیل اعمال کند. استراتژیستهای دموکرات حتی نگرانند محبوبیت پایین اسرائیل به ضرر سیاستمدارانی چون «جاش شاپیرو»، فرماندار یهودی پنسیلوانیا و حامی دیرین اسرائیل، تمام شود اگر برای انتخابات ۲۰۲۸ کاندیدا شود.
در عین حال، این شرایط به صعود چهرههایی چون «ظفران ممدانی» کمک کرده است؛ سوسیالیست ۳۳ ساله و منتقد سرسخت اسرائیل که بخت زیادی برای پیروزی در انتخابات شهرداری نیویورک دارد. انتخاب او، یعنی نخستین شهردار مسلمان شهری با دومین جمعیت بزرگ یهودی در جهان (بعد از تلآویو). یک استراتژیست دموکرات گفت: «اگر نتانیاهو نبود، ممدانی هم نبود.» حتی در جریان راستگرای ترامپ هم چهرههایی مثل تاکر کارلسون و استیو بنن علیه اسرائیل موضع گرفتهاند.
از «داوود» به «جالوت»
اسرائیل همواره نگاهی حساس به افکار عمومی جهان داشته است؛ هم به دلیل اینکه به عنوان کشوری کوچک در محیطی پرتنش و خصمانه، ناگزیر به داشتن متحدانی قدرتمند است، و هم به خاطر اهمیت نمادین جایگاهش به عنوان تنها دولت یهودی دنیا. اما جنگ کنونی هر دو بُعد را در حال نابود کردن است.
اکنون کشورهایی مانند فرانسه، بریتانیا، کانادا، استرالیا و بلژیک در آستانه به رسمیت شناختن کشور فلسطین هستند؛ اقدامی که پیشتر در برابر آن مقاومت میکردند. اسرائیل میگوید این کار پاداشی برای حمله حماس خواهد بود. آلمان هم صادرات بخشی از تسلیحات به اسرائیل را متوقف کرده است.
ایتالیا که همیشه از دوستان اسرائیل بوده است، حالا نخستوزیرش جورجیا ملونی اعلام می کند: «ما در دفاع از اسرائیل تردید نکردیم، اما اکنون نمیتوانیم در برابر واکنشی که از حد تناسب بسیار فراتر است، سکوت کنیم.»
دانشگاهها و انجمنهای علمی بسیاری در اروپا همکاری خود با اسرائیل را قطع کردهاند. حتی در عرصه پزشکی هم محدودیتهایی علیه پزشکان اسرائیلی اعمال شده است.
در سال ۲۰۱۹، اسرائیل میزبان مسابقه یوروویژن بود و به عنوان کشوری پرجاذبه برای گردشگری معرفی میشد. اما امروز، همانطور که یک روزنامهنگار اسرائیلی گفته: « اسرائیل دیگر تصویر تلآویو و اورشلیم را به ذهن نمیآورد؛ امروز بیش از هر چیز با غزه، قحطی و گرسنگی شناخته میشود.» حتی احتمال اخراج اسرائیل از یوروویژن و تعلیق آن از فیفا مطرح شده است.
برای نسلهای قدیمیتر، اسرائیل کشوری کوچک و آسیبپذیر بود که برای بقا در برابر همسایگان خصمانه و تروریسم فلسطینی میجنگید. اما نسل جوانتر امروز آن را به چشم اشغالگری میبینند که با خشونت سرزمین فلسطینیها را کنترل میکند. سیاست داخلی اسرائیل هم به راست چرخیده و ایده الحاق کامل کرانه باختری، از حاشیه به جریان اصلی آمده است. به عبارت دیگر اسرائیل دیگر شبیه «داوود» نیست؛ بلکه بیشتر به «جالوت» شباهت دارد.
باخت جنگ رسانهای
نتانیاهو معمولاً استدلال میکرد که افکار عمومی جهان پس از پایان جنگها دوباره به نفع اسرائیل برمیگردد. اما این جنگ بسیار طولانیتر از درگیریهای گذشته شده است.
واقعیت این است که جنگها دو جبهه دارند: میدان نبرد واقعی و میدان جنگ رسانهای. اسرائیل در میدان نظامی دست بالا را دارد، اما در عرصه افکار عمومی شکست خورده است. تصاویر کشتار غزه تقریباً دو سال است که هر روز منتشر میشوند و خاطره یکروزه حمله ۷ اکتبر را از ذهنها پاک کردهاند.
شلومو بنعمی، وزیر خارجه پیشین اسرائیل، نوشت: «اسرائیل درک نکرده که میدان جنگ امروز شامل شبکههای اجتماعی و افکار عمومی جهانی است؛ جایی که حتی گروهی چون حماس، با وجود جنایاتش، به نماد مقاومت قهرمانانه تبدیل شده است.»
فاصله نگاه داخل و خارج
اسرائیلیها تصاویر قربانیان غزه را در رسانههای داخلی خود کمتر میبینند و تمرکز اصلیشان روی سرنوشت گروگانهاست. به همین دلیل درک نمیکنند چرا جهان تا این حد از آنها خشمگین است.
اما سخنان تند و بیمحابای رهبران اسرائیل (مانند مقایسه فلسطینیها با حیوان یا فراخوان به نابودی همهچیز) به پرونده جنایت نسلکشی علیه اسرائیل در دادگاه بینالمللی اعتبار بخشیده است.
از نگاه برخی کارشناسان، مشکل اصلی اسرائیل فقدان یک راهبرد روشن و هدف قابلدستیابی در جنگ است. نبودِ «نقشه راه» باعث شده پیامهای ضدونقیضی از مقامات شنیده شود و همین موضوع متحدان را بیاعتماد کرده است.
انزوا، تهدید بزرگتر از حماس
برآوردها نشان میدهد این جنگ حدود ۸۹ میلیارد دلار برای اسرائیل هزینه داشته است، اما کمتر از یک میلیارد دلار برای دیپلماسی عمومی و تلاش جهت بهبود چهره بینالمللی صرف شده است.
الیاهو استرن، استاد تاریخ یهود در دانشگاه ییل، میگوید اسرائیل در گذشته هوشمندانه عمل میکرد و با وجود میل بیشتر، به سازشهای لازم تن میداد. اما هدف اعلامشده کنونی یعنی «نابودی کامل حماس» برخلاف آن سنت عملگرایی است. به گفته او: «نمیتوان همه دشمنان را حذف کرد، باید آنها را مدیریت کرد.»
او هشدار میدهد که اگر دادگاه بینالمللی اسرائیل را به نسلکشی محکوم کند، حتی اگر اسرائیلیها آن را نادیده بگیرند، تبعاتش برای سفر و تجارت و روابط جهانی اجتنابناپذیر خواهد بود.
او میگوید: «اسرائیل کشوری کوچک است؛ انزوا برایش مرگبار است. درست است که باید حماس ریشهکن شود، اما اگر در پایان، تنها و منزوی بمانی، چه ارزشی دارد که حق با تو باشد؟»
یک سخنگوی پیشین ارتش اسرائیل هم چنین جمعبندی میکند: «امروز حماس تهدید راهبردی علیه اسرائیل نیست. تنها چیزی که میتواند به نفع حماس تمام شود، ادامه جنگی است که اسرائیل را بیش از پیش منزوی میکند و روند عادیسازی روابط با کشورهای عربی مثل عربستان را نابود میسازد. از این منظر، حماس به هدف راهبردی خود رسیده است.»


نظر شما