به نوشته پاتریک کاکبرن مقاله نویس روزنامه ایندپندنت، مصاحبه کننده های تلویزیونی و مطبوعاتی وقتی ترامپ با لحنی مثبت درباره مداخله روسیه در سوریه، نیاز به مقابله با داعش، و وضعیت فاجعه بار عراق و لیبی صحبت می کند، عموماً با او برخوردی خصمانه یا دست کم موضعی از بالا به پایین و توام با ناباوری دارند. بیشتر آنچه که ترامپ می گوید مطابق با درک عمومی است، اما شعارهای تبلیغاتی جایگزین بحث های واقعی در این باره شدهاند و از این رو اظهارات ترامپ فورا رد شده یا از سوی سیاستمداران و رسانه ها مورد تمسخر قرار میگیرد. یک مجری خبری شبکه ان.بی.سی از ترامپ پرسید، آیا عراق و لیبی وقتی صدام حسین و معمر قذافی در قدرت بودند وضعیت بهتری داشتند؟ که ترامپ در پاسخ به چنین پرسشی که بیشتر سیاستمداران از آن طفره می روند، گفت "عراق یک فاجعه است ... لیبی حتی یک کشور نیست. اگر به لیبی و آنچه ما آنجا انجام دادیم نگاه کنید، میتوانید بگویید یک افتضاح است. اگر به عراق دوره صدام حسین و آنچه ما آنجا انجام دادیم نگاه کنید، یک افتضاح است." بسیاری از مردم عراق و لیبی از این که از شر دیکتاتورهایشان خلاص شدند خوشحال هستند، اما درباره مصیبت هایی که از زمان تغییر رژیم بر کشورهایشان گذشته است، تردیدی ندارند. ترامپ درباره سیاست کاخ سفید در حمایت از مخالفان مسلح سوری گفت حقیقتا دولت "نمی داند آنها چه کسانی هستند؛ ممکن است داعش باشند. اسد بد است؛ دیگران ممکن است بدتر باشند». او گفت با "مفهوم حمایت از افرادی که مطلقا نمی دانیم که هستند" مشکل دارد. مقامات آمریکا اذعان دارند شماری از جنگجویان اپوزیسیون را که آموزش داده اند هنگام ورود به سوریه سریع سلاح هایشان را در اختیار جبهه النصرت، گروه وابسته به القاعده، گذاشته اند. ترامپ میافزاید "من دو روز پیش با یک ژنرال صحبت می کردم، او گفت: ما هیچ نمی دانیم آنها که هستند." آنچه که درباره این مصاحبه ها جالب است، اعتماد به نفس مصاحبه کننده های آمریکایی و بریتانیایی در تکرار پروپاگاندای دولتی و ابراز تعجب در زمانی است که ترامپ با آنها مخالفت می کند. ژورنالیستهایی که از ترامپ سوال میکنند، به نظر بدون تفکر و برخلاف تمام شواهد، پذیرفته اند که جبهه النصرت و احرار الشام – اسلامگرایان افراطی نزدیک به اخوان المسلمین – به محض حمله هواپیماها و موشک های روسی به آنها به عنوان "میانه روهای" مخالف اسد بازتعریف شوند. ترامپ این باور عمومی که پوتین خواهان نابودی این میانه روها است و به دلایلی غیرقابل توضیح به داعش حمله نکرده است را رد می کند. او قویا مخالف راه حلهایی چون "کشورسازی" است. این مصاحبه ها با ترامپ ارزش دیدن و خواندن و جدی گرفته شدن دارند، زیرا در بریتانیا و بیشتر ایالات متحده، دونالد ترامپ به عنوان یک چهره سرشناس رسانه ای که درکی از رخدادها در آمریکا ندارد نمایش داده می شود. آنچه که قابل توجه است میزان تأسف بار تکرار طوطی وار خط رسانه ای تحولات در عراق، لیبی و سوریه است و مانع این می شود که از فجایع قبلی درس بگیریم. بسیاری از سیاستمداران از این ترس دارند که چنانچه از خط رسمی منحرف شوند، میهن پرست خوانده نخواهند شد. دیگر باید روشن شده باشد که شکست داعش و پایان دادن به جنگ های داخلی در سوریه و عراق، تنها با توافق میان قدرتهای خارجی درگیر امکان پذیر است: آمریکا، روسیه، عربستان سعودی، ایران، و ترکیه. تنها این کشورها بر روی متحدان و نیروهای وابسته در سوریه و عراق نفوذ دارند و می توانند آنها را برای مذاکره جدی تحت فشار بگذارند. تا زمانی که تمام طرفین درگیر در داخل و خارج سوریه معتقدند جنگ بهترین امکان آنها برای نجات و پیروزی است، بسیار بعید است اتفاقی رخ بدهد.این معیارسنجش شکست رهبران غرب در درک بحران در خاورمیانه است و در صحبت از این بحران هیچکس به اندازه دونالد ترامپ، وضوحی درنگرش خودنشان نداده است.
messages.comments