اظهارات اخیر مقامات روسیه و ایران نشان می دهد که ایران در آستانه عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای SCO است. SCO  سازمانی است منطقه ای که سال 2001 توسط چین، روسیه و جمهوری های آسیای میانه –به جز ترکمنستان- با هدف مبارزه با سه چیز تشکیل شد: تروریسم، جدایی طلبی و افراط گرایی. ایران از سال 2005 که به عنوان عضو ناظر وارد این سازمان شد، منتظر چنین لحظه ای بود که به عضویت دائم درآید. پس از امضای پیمان استراتژیک جامع 25 ساله با چین و آماده شدن برای امضای توافقی مشابه با روسیه در آینده ای نزدیک، پیوستن ایران به SCO را می توان سومین گام ایران در حرکت این کشور به سوی شرق تلقی کرد.

دولت رئیسی و گردش جدید ایران به سوی شرق

رئیس جمهور جدید ایران ابراهیم رئیسی، پیشتر در صحنه سیاست خارجی ایران حضور مهم و تأثیرگذاری نداشت؛ به همین دلیل هم هست که بر خلاف سلف خود، هنوز استراتژی سیاست خارجی خویش را مشخص نکرده و روشن ننموده است که می خواهد در زمینه سیاست خارجی به چه اهدافی برسد. با این وجود اطرافیان وی کسانی هستند که در شمار منتقدین برجام قرار دارند؛ همین ها بودند که از دولت روحانی به دلیل عدم توجه کافی به روابط با روسیه و چین انتقاد می کردند و می گفتند که چرا رئیس جمهور از روابط رو به گسترش ایران با مسکو و پکن، به عنوان اهرمی در مذاکرات با آمریکا و اروپا استفاده نمی کند. هرچند هیچوقت مشخص نکردند که چگونه غرب با مشاهده روابط ایران با روسیه و چین، تشویق به رفع تحریم ها و پذیرش خواسته های ایران می شود. حالا همین منتقدین تصمیم گیران اصلی کشور هستند

آیت الله علی خامنه ای در دیداری که با روحانی و کابینه اش داشت، یکبار دیگر از روحانی بابت اعتماد به غرب انتقاد کرد و پیش بینی نمود که مذاکراتِ احیای برجام به بن بست برسد. بعد از این سخنان، دفتر رهبر انقلاب اقدام به انتشار فیلمی نمود که در آن آقای خامنه ای در دیداری خصوصی با آقای رفسنجانی در سال 2012 اصرار وی را برای ارتباط با غرب تقبیح می کرد

رهبر انقلاب مسیری را که آقای رئیسی باید در سیاست خارجی طی کند روشن کرده است: کنار گذاشتن برجام از نقطه کانونی سیاست خارجی ایران و تقویت رابطه با کشورهای غیرغربی از جمله چین و روسیه. در حاشیه مراسم تنفید ریاست جمهوری رئیسی توسط رهبر نیز، علی اکبر ولایتی مشاور آقای خامنه ای در امور بین الملل، تأکید کرد که اولویت دولت رئیسی باید «نگاه به شرق» و «همکاری و روابط راهبردی با چین، هند و روسیه» باشد؛ از این طریق است که «اقتصاد پیشرفت می کند»

SCO نیازهای ایران را برآورده نمی کند

کارکرد SCO توسعه تجارت و اقتصاد کشورهای منطقه نیست؛ هدف از ایجاد چنین سازمانی در درجه اول ایجاد بستری برای روسیه و چین در جهت حفظ امنیت منطقه و خنثی سازی تهدیدات مشترک علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی این دو کشور در مقابل سه شرارتی است که پیشتر ذکر کردیم. سال 2017 پاکستان و هند نیز به سازمان شانگهای پیوستند و به این ترتیب چهار قدرت هسته ای با برنامه ها و اهداف امنیتی متفاوت در این سازمان گرد امدند

نگرانی های ایران، با این چهار کشور هسته ای متفاوت است. عضویت کامل در SCO تعهدات و وظایف جدیدی را نسبت به موقعی که ایران عضو ناظر بود، برای کشور ایجاد می کند. با عضویت کامل، ایران مجبور است در جریان تصمیم گیری ها موضعی رسمی اتخاذ کند. به عنوان یکی از اعضای سازمان، ممکن است از تهران خواسته شود موضع خود را در قبال اختلافات ارضی هند با چین و پاکستان مشخص کند؛ حال آنکه این موضوع هیچ ارتباط مستقیمی با ایران ندارد. در چنین شرایطی پکن و دهلی نو -که هر دو شریک اصلی اقتصادی ایران هستند- انتظارات متفاوتی دارند و اتخاذ موضع می تواند باعث آزردگی خاطر هریک از آنان شود

عضویت کامل، تعهدات بیشتری را بر تهران تحمیل می کند؛ حال آنکه مزایای چندانی ندارد. SCO این ظرفیت را ندارد که در آن ایران نگرانی های امنیتی خود را در خاورمیانه دنبال کند یا از طریق عضویت در آن، از انزوای منطقه ای به در آید. برعکس، عضویت در این سازمان می تواند ایران را دست نشانده چین و روسیه نشان دهد و اختلافات بین تهران و متحدان عرب آمریکا در خاورمیانه را بیشتر کند؛ زیرا اگرچه SCO یک سازمان امنیت جمعی نیست، اما رادیکالیسم سُنی را تهدیدی مشترک می داند که باید سرکوب شود. رویکرد ایران شعیه در این موضوع می تواند حساسیت هایی را –به ویژه در آسیای میانه- ایجاد کند

گرچه گفته می شود که سازمان شانگهای، همکاری های تجاری و بانکی و پرداخت کمک های مالی اضطراری را نیز شامل می شود؛ اما تاریخچه SCO نشان داده است که تمایل کشورهای عضو بیشتر ناظر بر همکاری های امنیتی و کنار گذاشتن موضوعات مورد اختلاف است. به عنوان مثال نگرانی روسیه بابت از دست دادن نفوذش، باعث شد که با پیشنهاد چین مبنی بر ایجاد منطقه آزاد تجاری بین اعضای SCO مخالفت کند

به طور کلی سیاست امنیتی خارجی ایران، همیشه دیپلماسی اقتصادی و ایجاد فرصت های تجاری جدید را تحت الشعاع قرار داده است. حتی اگر ایران تصمیم بگیرد چندجانبه گرایی امنیتی را در پیش بگیرد، طبیعتا باید خاورمیانه و احیای روابط شکننده خود با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را از طریق گفتگوهای منطقه ای در اولویت قرار دهد؛ بنابراین SCO در این زمینه کمکی به ایران نمی کند

آشوب در خاورمیانه و دشمنی دائمی بین ایران با آمریکا و کشورهای عرب، در خدمت روسیه و چین است و نفوذ آنان را بیشتر می کند. مسکو و پکن برخلاف ژست دیپلماتیک و سخنان زیبا، هیچ وقت تلاش نکردند تا ایران و منطقه را تشویق به گفتگو و برقراری صلح و ثبات کنند. یکی از دلایلی هم که تا به حال ایران را علیرغم درخواست های مکرری که از سال 2005 برای عضویت دائم در SCO داشت نپذیرفتند، تعامل ایران با غرب و امید تهران برای گشایش اقتصادی و سیاسی با آمریکا و اروپا در مقاطع مختلف بود

روسیه و چین نمی خواهند کشوری که سیاست خارجی متمایل به غرب دارد را وارد سازمان کنند؛ زیرا عضویت کامل، به کشور اهرم قابل توجهی برای چانه زنی در سازمان می دهد. به نظر می رسد به بن بست خوردن ایران و غرب در مسئله هسته ای و اصرار تهران در رد مذاکره در مورد مسائل غیر هسته ای، انگیزه کافی برای روسیه و چین در قبول عضویت کامل ایران ایجاد کرده و موانع پذیرش این خواسته را از بین برده است.

تصور نادرست ایران درباره پیمان های اوراسیا

در طول سالهای تنش با آمریکا و اروپا، ایران همواره سعی کرده است از روابط خود با چین و روسیه به عنوان اهرمی علیه پایتخت های غربی استفاده کند و از حمایت دیپلماتیک، اقتصادی و دفاعی مسکو و پکن برخوردار شود. استراتژی تهران تا حدی مؤثر بود و به طور مثال در شرایطی که ایران تحت تحریم های فلج کننده قرار داشت، توانست با تکیه بر این استراتژی به بقای خود ادامه دهد. اما در ادامه، ایران نتوانست به شعار «نه شرقی و نه غربی» پایبند بماند و به نظر می رسد که درحال تغییر جهت خود است

تهران به امید کاهش فشار تحریم ها و اعمال فشار بر غرب، می کوشد در سازمان های اقتصادی و امنیتی اوراسیا مشارکت بیشتری داشته باشد؛ اما پشت این طرز فکر، استراتژی منسجمی وجود ندارد و با آن جنبه از سیاست خارجی ایران که بدنبال اولویت دادن به خاورمیانه و ارتباط با همسایگان است در تضاد می باشد

در سیاست خارجی ایران این تصور غلط وجود دارد که ملحق شدن به سازمان های منطقه ای می تواند به تنهایی دیوار تحریم را شکسته و در روابط خارجی ایران تنوعی ثمربخش ایجاد کند. حال آنکه به سختی می توان تصور کرد از سازمان هایی همچون SCO، اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا ابتکار کمربند و جاده، بیش از روابط دوجانبه ایران با روسیه و چین، دستاوردهایی واقعی و معناداری حاصل شود

تلاش برای کسب چنین کرسی های بی اثری، هدر دادن منابع دیپلماتیک کشور است و نفع آن صرفا به روسیه و چین می رسد. از منظر تجارت و اقتصاد نیز که برای ایران بسیار حائز اهمیت است، نه اتحادیه اقتصادی اوراسیا EAEU  (که روسیه رهبری ان را بر عهده دارد) و نه ابتکار کمربند و جاده، تحول قابل توجهی در روابط دو جانبه ایران با پکن و مسکو ایجاد نکرده است. EAEU و کمربند و جاده پروژه هایی ژئوپلیتیکی برای حفاظت از حوزه نفوذ چین و روسیه هستند. این دو کشور برای تحقق جاه طلبی های خود، از درگیری های منطقه ای و بین المللی ایران استفاده می کنند

*منبع: دیپلمات

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما