کشور آلمان در طول تاریخ خود غالباً رؤسایجمهوری پروتستان داشته و رئیسجمهور فعلی، یوآخیم گاوک نیز در گذشته یک کشیش لوتری بوده است. اما ملّت آلمان در حال حرکت به سوی عصر سکولاریته مطلق اند. حتی رئیسجمهور گفته که لزومی ندارد رئیسجمهور آتی، مسیحی یا حتّی پیرو ادیان دیگر باشد. تاکنون نام سه نفر به عنوان رؤسایجمهور احتمالی آیندۀ آلمان ذکر شده که یکی از آنها نویسندۀ مسلمان نوید کرمانی است.
با این که نقش ریاستجمهوری آلمان لزوماً کارکردی نیست، و بیشتر جنبه سنّتی دارد، کرمانی به خاطر بلاغت در گفتار و نوشتار و همچنین داشتن درکی عمیق از مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی گزینه ایدهآلی برای این منصب به شمار میرود.
نوید کرمانی سال ۱۹۶۷ در شهر زیگن آلمان متولد شد. مادر و پدر وی پس از کودتا علیه دولت دموکراتیک مصدق در سال ۱۹۵۳ به آلمان آمدند. او در رشتههای شرقشناسی، اسلامشناسی، فلسفه و تئاتر در کلن، قاهره و بن تحصیل کرد و عضو رسمیِ «آکادمیِ علوم در زمینه شعر و زبان» در هامبورگ و «آکادمیِ علوم و هنر» در نٌوردراین-وستفالن شد؛ امّا فعالیتهای وی تنها به حوزه آکادمیک محدود نگشت.
کرمانی یک فعّال سختکوش حقوق بشر است که در باب مسائل اجتماعی روز، چون نژادپرستی، جنگ و آثار مخرّب آن درگیر است و برای تهیه گزارش تا مناطق جنگزده نیز میرود. کرمانی در سالهای اخیر، پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر در امریکا و کشتار تروریستی در شارلی ابدو، تمامی تلاش خود را در صحنه اجتماعی – با برپاییِ راهپیماییهای خودجوش و مردمی و سخنرانیها و مقالهنویسی در روزنامهها – و در محیط آکادمیک – با انتشار کتاب و مقاله – وقف تبرئه کردن اسلام از اتهام خشونت و تروریسم کرده است. در جریان پناهندگان سوری نیز تلاش خود را معطوف به احقاق حقوق آنان در جامعه آلمان و حمایت از آنها نموده است.
این نویسنده در بحث های پیرامون مساله ادغام مهاجران در جامعه، بارها خواهان این شده که میان اسلام و مسلمانان آلمان، با بنیادگرایی و افراطی های اسلامگرا تمایز صورت گیرد. کتاب او در این زمینه به نام «ما کیستیم؟ آلمان و مسلمانان آن»، مورد استقبال قرار گرفت.
در راستای این تلاشها، در سال 2015 میلادی برنده جایزه صلح انجمن نشر و کتاب آلمان شد. این جایزه به پاس احترام عمیق و تلاشش در راستای بالا بردن شأن و منزلت انسانی و کمک به اعتلای فرهنگها و ادیان مختلف به وی اعطا شد. در بیانیه هیئت امنایِ این انجمن آمده: «... کرمانی یکی از صداهایِ مهّم جامعه ماست».
کرمانی به هنگام دریافت جایزه در سخنانی با شاره به اینکه بیشتر قربانیان داعش را مسلمانان تشکیل می دهند، افزود: شک نیست که اکثر قریب به اتفاق مسلمانان، ترور و قهر و سرکوب را رد میکنند. این واقعیتی است که من در طول سفرهایم به آن پی بردهام. آرزوی آزادی، برابری، زندگی مستقل و همزیستی همراه با رواداری آیینها و زبانهای گوناگون در آنجا کمتر از اروپا بیان نمیشود. برعکس؛ کسی که آزادی در حق او امر بدیهی نیست، قدر آن را بیشتر میداند. همه خیزشهای سالهای اخیر در جهان اسلام، خیزشهایی برای دستیابی به دموکراسی و حقوق بشر بوده است. نه تنها انقلابهای اکثرا شکستخورده در تمام کشورهای عرب بلکه همه جنبشهای اعتراضی در ترکیه و پاکستان همه در همین راستا بودند. در ضمن فراموش نکنیم که این خود مسلمانان هستند که در خط مقدم جبهه علیه داعش میجنگند: کردها، شیعیان، تیرههایی از سنیها و اعضای ارتش عراق. اما قضیه داعش سخن تازهای نیست و با جنگهای داخلی عراق و سوریه هم آغاز نشده است. اگر بدانیم که ۹۵ درصد کتابهای درسی و برنامههای آموزشی داعش با کتابهای درسی و برنامههای آموزشی عربستان سعودی یکی است، آنگاه پی خواهیم برد که دهها سال است که به پشتوانه میلیاردی پول نفت، این طرز فکر را از طریق مسجدها، کتابها و تلویزیونها پراکندهاند که هرکس ایمان دیگری «جز ما» دارد بلا استثنا کافر است.
در سال 2014، به مناسبت شصت و پنجمین سالگرد تأسیس قانون اساسی آلمان، کرمانی به عنوان سخنران برگزیده در پارلمان ان کشور سخنانی ایراد کرد که به عنوان «سخنرانی سال» از طرف دانشگاه توبینگن برگزیده شد. در این سخنرانی که با موج ورود پناهندگان به آلمان مصادف شده بود، کرمانی به تجلیل از نظام اداری و قانونی آلمان پرداخت و کشورهای دموکراتیک را موظف به کمک به نیازمندان و هزاران مهاجری دانست که سالانه در دریای مدیترانه غرق می شوند.
کرمانی قریب به بیست اثر دارد که از آن میان شش کتاب زیر شناخته شده تر است:
-خدا زیباست؛ تجربه زیبایی شناختی قرآن
- دینامیتِ روح؛ شهادت، اسلام و نهلیسم: درباره حملات تروریستی یازده سپتامبر و ریشهیابی چنین پدیدهای است.
-ما که هستیم؟ آلمان و مسلمانانش
-حیرتِ باورناکردنی؛ در باب مسیحیّت
-هجوم واقعیت؛ درباره سفر دور و دراز پناهجویان از طریق اروپا
-خوف الهی؛ عطّار، ایّوب و شورش متافیزیکی: این اوّلین اثر کرمانی بود که به انگلیسی ترجمه میشد
این روزنامه نگار ایرانی-آلمانی در سفری که چندی پیش به نجف داشت از نزدیک با آیت الله سیستانی دیدار کرد و مشاهدات خود را در مجله اشپيگل آلمان منتشر نمود. وی در خصوص آیت الله سیستانی چنین می نویسد:
از من در اين باره میپرسد که آلمان چگونه توانست از گذشته خود عبور کند، و از مناسبات شايسته ميان دين و دولت در آن کشور جويا میشود. او حتی میداند که در دانشگاههای آلمان کرسیهای اسلامشناسی برپا شده است. به پيرمرد روحانی که کنارش نشسته است توضيح میدهد که آلمانها اين کار را کردهاند تا جوانان مسلمان گرفتار تندروی نشوند، آهسته به من میگويد که اگر فکر میکنی چون از خانه بيرون نمیروم، چيزی نمیدانم، اشتباه کردهای.
همه کسانی که در اين خانه هستند، انديشههای روشنی در باره وضعيت بحرانزده جهان مسلمان و دين اسلام دارند. تحليلهای سياسی آنان دقيق و سنجيده و مستدل است.
از آيتالله درباره کوچ دادن مسيحيان عراق پرسيدم. پاسخ داد: مرجعيت و من، پيوسته با نمايندگان کليساهای مختلف در تماس هستيم. آنها غالباً به ديدار ما میآيند. کليسا بهخوبی میداند که مرجعيت در عراق کنار آنها ايستاده است. گفتم: البته شايد نمايندگان کليسا اين را بدانند، اما اين بدان معنا نيست که کليت غرب هم با اين موضوع آشنايی دارد. پرسيد: پيشنهاد شما چيست؟ گفتم: چرا پيامی خطاب به مسيحيان جهان نمیدهيد؟ آقای سيستانی گفت: به اظهارنظرهای کلی اعتقادی ندارم. هر روز يک نفر حرفی میزند؛ سازمان ملل، پاپ يا سازمان کنفرانس اسلامی؛ اما اينها فقط در حد حرف است. من کاملاً باور دارم که تنها رفتار ما ثمربخش خواهد بود. اگر کار درست باشد و مردم هم ياری کنند، اين پيام گسترش خواهد يافت.
*دین آنلاین
messages.comments