twitter share facebook share ۱۳۹۵ مهر ۲۸ 865

پیش از شروع چرایی جدی بودن بحران آب در ایران، باید پرسید آیا مردم و مسئولان ما آگاهی یا درک لازمی از بحران آب در ایران دارند یا خیر؟ بدون شک بسیاری از مردم  به غیر از مردمی که با این مسئله درگیر شده اند(آنهم در سطح بسیار محدود) از بلایی که قرار است بر سرشان بیایید و یا بلایی که سرشان آمده، اطلاع چندانی ندارند. اما در سطح دولتمردان و حاکمان چطور؟ این ها نیز دو دسته هستند. دسته ای از مسئولین و به ویژه نمایندگان مجلس که اصلا درکی از بحران آب در کشور ندارند و تصور می کنند که در کشور ما بحرانی به نام بحران آب وجود ندارد. دسته ای دیگر از مسئولین که اطلاعات کافی و یا اولیه در مورد این بحران و تبعات آن دارند نیز بنابه دلایل مختلف اراده ای برای مقابله با این بحران ندارند.

یکی از این دلایل این است که بسیاری از مسئولان ما نگاه بلندمدت در برنامه‌ریزی‌هایشان ندارند. نداشتن چنین نگاهی واقعا یک معضل است؛زیرا باعث می‌شود برنامه‌ریزی‌ها برای خوشامد امروزمان باشد و نه برای فردای خود و فرزندانمان. مردم هم معمولا برای کسی یا چیزی ابراز احساسات می‌کنند یا به طرفداری از آن می‌پردازند که به وضع فعلی‌شان مرتبط شود.

مردم ما باید بدانند که یکی از  بزرگ‌ترین مسائل امروز ما آب است. مسئله٣٠سال آینده‌مان هم بر سر آب است اما  شوربختانه هنوز هیچ سیاستی در زمینه آب نداریم.

در طول 12 سال، دولتمردان و مجموعه حاکمیت چندین مرتبه پای میز مذاکرات هسته ای نشستند و شاید یکی از دستاوردهای حداکثری این مذاکرات که منتج به حصول «برجام» شد، جلوگیری از تحمیل یک جنگ خارجی بر کشور بود. اما آیا مسئولین و دولتمردان اراده ای برای جلوگیری از وقوع یک جنگ داخلی را دارند؟ از سوی دیگر مردم اراده ای برای جلوگیری از تحمیل خشونت بر خودشان را دارند؟

سوریه را ببینید... بیش از 300 هزار کشته و 6 میلیون آواره و زیرساخت های اقتصادی نابود شده و جامعه تکه تکه شده... آیا می دانید بحران سوریه از کجا و از کدام نواحی و بر سر چه چیزی شروع شد؟ بحران سوریه اگرچه ریشه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زیادی دارد اما جرقه نهایی شروع بحران بر سر آب بود... جایی که عده ای در شهر «درعا» به خاطر کمبود آب و خشکسالی و از بین رفتن کشاورزی و زراعتشان اعتراض کردند و بحرانی شروع شد که یکی از ویرانگرترین و پیچیده ترین بحران های بعد از جنگ دوم جهانی است. بحرانی که همچنان ادامه دارد و هیچ دورنمای مشخصی برای حل آن وجود ندارد.

شاید درگیری چند ماه پیش بلداجی در استان چهارمحال بختیاری را یادمان باشد. درگیری هایی که منجر به زد‌ و خورد میان مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی شد و چند قربانی بر جای گذاشت؟ آیا این نزاعی نبود که مسئولین را به فکر وادارد؟

 ﺍﻣﺮﻭﺯ « ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺟﻨﮓ » ﺩﺭ« ﺣﻮﺯﻩ ﺁﺏ » ﺍﺳﺖ.دشمنی ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻭ انرژی ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﻭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﯾﻤﻦ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎً « ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ » ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. بدون شک اگر دشمنان ایران هوشیار باشند(که امیدوارم نباشند) و بر روی تشدید اختلافات آبی در ایران برنامه ریزی کنند، نه تنها امنیت ملی بلکه تمامیت ارضی کشور با خطر جدی مواجه خواهد شد. اگرچه باید گفت تشدید اختلافات آبی به صورت خواسته و یا ناخواسته توسط مقامات خودمان در حال اجرا شدن است و نیازی به برنامه ریزی دشمنان ندارد.

 ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ  جنگ آب ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺭﺥ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ اگر این شرایط به همین صورت تداوم یابد، ﺗﺎ ده سال ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺷﺎﻫﺪ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻭ ﺍﺳﺘﺎﻧ ﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ و تمامیت ارضی ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻭ بسیاری از ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪﺍﺭﺍﻥ و حتی نخبگان فکری و دانشگاهی ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ و یا نسبت بدان بی تفاوت هستند.

دولتمردان و مردم اگر تصور می کنند با دعا و راز و نیاز مشکلات و کمبودهای آبی کشور حل می شود، باید منتظر باشند تا مادر طبیعت تمامشان را نابود کند. ما در حال بازی با آتش هستیم. آتشی به نام آب!!! در کشور ما هم اکنون بر سر این که چه کسی اصلاح طلب یا اصول گرا است، چه کسی برای انتخابات ثبت نام می کند و چه کسی تایید صلاحیت یا رد صلاحیت می شود بحث و جدل وجود دارد اما کسی در مورد این مسئله فکر نمی کند که  مادر طبیعت بی‌کار ننشسته است. به قول توماس فریدمن، ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز، «طبیعت» اهل سیاست نیست. فقط قوانین فیزیک، زیست و شیمی را می‌داند و اگر این مردم مسیرشان را اصلاح نکنند، تمام‌شان را نابود می‌کند.

تنها «گرا»ی ناجی مردم و مسئولین ما در شرایط کنونی و در آینده نزدیک  «محیط‌زیست‌گرایی» است و اگر مردم و مسئولین در همکاری در مدیریت و حفظ منابع آبی  اهتمام مشترکی نداشته باشند بحران آب به انتظار مرگ تمام آن‌ها خواهد نشست.

مصطفی نجفی

نظر شما