دوست و همنشین در زندگى انسان تأثیر فراوانى داشته و نقش مهمى را بازى مى کند، برای مثال مجالست با علما و اولیاء الهی و افراد با تقوا انسان را جذب علم و تقوا می کند و بر عکس اگر انسان با افراد ناباب و شرور همنشین گردد کم کم آن شرارت ها به وی نیز منتقل می شود.
به همین دلیل اسلام تأکید فراوانى روى شناخت دوست و همنشین دارد. از منظر اسلام، دوست در سرنوشت انسان تاثیر گذار است و پیامبر اکرم (ص) در این خصوص می فرمایند: «آدمی بر دینِ دوست خود است، پس همه باید بنگرند که با چه کسی دوستی می کنند.»
روشن است که انسان خواه ناخواه از دیگران تأثیر می پذیرد و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش کسب میکند. این مطلب هم از نظر عقل و هم از طریق تجربه به اثبات رسیده است. نقش دوست در زندگی به قدری زیاد و برجسته است که حضرت علی علیه السلام میفرماید: «مَنْ إِشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دینَهُ فَانْظُرُوا إلی خُلَطائِهِ فَإِنْ کانُوا أَهْلَ دینِ اللَّهِ فَهُوَ عَلی دینِ اللَّهِ وَ إِنْ کانُوا عَلی غَیْرِ دینِ اللَّهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دینِ اللَّه؛ هرگاه وضع کسی برای شما نامعلوم بود و دین او را نشناختید، به دوستانش نظر کنید. پس اگر آنها اهل دین و آیین خدا باشند او نیز پیرو آیین خداست و اگر بر آیین خدا نباشند او نیز بهره ای از آیین حق ندارد».
آری انسان در سایه دوستان وفادار و صمیمی است که میتواند پلکان ترقی و تعالی را یکی پس از دیگری طی نماید و این دوست است که گاه تا اوج افتخار و عظمتْ بشر را رهنمون میشود و منشأ خیرات و برکات اجتماعی میگردد. از سوی دیگر دوستان ناشایست و شرور هستند که بشر را به منجلاب فساد انداخته و او را تا سر حدّ فنا و نیستی پیش میبرند.
رسول خاتم (صلى الله عليه وآله) معیارهای دوست و همنشین خوب را از زبان حضرت مسيح (عليه السلام) خطاب به حواريون چنین نقل مىكنند: «قالَتِ الحَواريّونَ لِعيسى يا رُوحَ اللّهِ مَنْ نُجالِسُ؟ قال: مَنْ يُذَّكِرُكُمُ اللّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزيدُ فِى عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَّغِبُكُمْ فى الآخِرَةِ عَمَلُه؛ حواريون حضرت عيسى به ايشان عرض كردند يا روح الله با كه همنشينى نماييم و دوستى كنيم؟ حضرت در جواب فرمودند با شخصى همنشينى نما كه سه صفت داشته باشد:
1. ديدن او تو را به ياد خدا آورد؛
2. سخن او به علم تو بيفزايد؛
3. عمل او تو را به آخرت ترغيب كند.»
اولين ويژگى يك رفيق خوب در مكتب اسلام آن است كه معاشرت با او ياد خداوند را در دل زنده سازد؛ كسى كه در حرفها، عمل و رفتارش اخلاص مى ورزد و تقوا را رعايت مىكند و چنان در انجام وظيفهاش دقت دارد كه وقتى او را مىبينيد ياد خدا در دل شما تجلى مىكند. ويژگى دوم يك دوست خوب آن است كه با هر كلامى كه بر زبان جارى مىسازد، حكمت مىآموزد و دردى از دردها و نيازهاى شما را برآورده مىسازد و يا به معلومات و دانش شما مىافزايد. معاشرت با عالم، در درجه اول، انسان را از مضراتى، که همنشینى با نادان در بردارد، مصون مى دارد، و علاوه بر این مایه آشنایى انسان با علم و ادب است. امام على (ع) در نامه اى به مالک اشتر مى نویسد: «با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با اندیشمندان بسیار به بحث بپرداز.»
به بيان ديگر، آدمى از سه طريق با ديگران ارتباط برقرار مىسازد: از طريق گفتار؛ از طريق چهره؛ از طريق رفتار و كردار. حضرت على (عليه السلام) در تأثير رفتار و كردار مىفرمايند: «دوست خوب بايد كردارش بهگونهاى باشد كه شما را به كارهاى اخروى ترغيب كند». اگر كسى دايماً در فكر آخرت باشد، اين طرز تفكر باعث مىشود كه رفتار خودش را به سوى آخرت و سعادت ابدى جهت دهد. از اينرو ديگران عقايد او را در رفتارش منعكس مىبينند و رفاقت با او باعث مىشود كه شما هم به همان سو كشيده شويد.
کسی که وقت خود را به غيبت و عيبجويى از دیگران سپری می کند یا بدنبال زرق و برق دنیاست و همواره می کوشد تا بر تجملات و لذايذ مادى زندگی خود بیفزاید، به تدریج بر دوستان و همنشینان خود نیز تأثیر می گذارد و امیال و افکار انان را به سمت امور پوچ و واهی این جهان فانی جهت می دهد.
در کلامی دیگر امام صادق (ع) چند ویژگی را برای دوست بر می شمارند و چنین می فرمایند: «دوستی حد و مرزی دارد. هر کس آنها را مراعات کرد، دوست حقیقی است و گرنه نسبت دوستی به او ندهید. حدود دوستی عبارتند از:
اول آنکه نهان و آشکارش برای تو یکسان باشد. (یعنی صداقت را در دوستی رعایت کند)
دوم آنکه حسن تو را حسن خود و عیب تو را عیب خویش بشمارد.
سوم آنکه اگر به ریاست و ثروت و پست و مقام برسد، رفتارش عوض نشود.
چهارم آنکه اگر تمکن (ثروت و مال) پیدا کرد، از آن چه دارد، نسبت به تو دریغ نورزد.
پنجم آنکه تو را در گرفتاریها رها نکند و تنها نگذارد.»
روایات در باب معیارهای انتخاب دوست بسیار است و مجال برای اشاره به همه آنها اندک؛ لذا در ادامه تنها به برخی از این ملاک ها اشاره می کنیم:
1. برخورداری از روح اجتماعی
یکی از معیارهای دوست خوب برخورداری از روح اجتماعی است. امـام صـادق(ع) می فرماید: «لاخیر فی صحبه من لم یر لک مثل الذی یـری لنفسه؛ هیچ ارزش و بهایی ندارد رفاقت و دوستی با کسی که آن چه برای خود می خواهد، برای تو نخواهد.»
شـهـیـد مطهری با اشاره به حدیثی از پیامبر اکـرم(ص) مـی نـویـسد: «مَثَل اهل ایمان در دوستی متبادل و عاطفه مـشـترک، همانا مثل یک پیکر است که چون عضوی درد می گیرد، سایر اعـضای جسد بی قراری و هم دردی می کنند، درجه حرارت بدن بالا می رود و تـب عارض می گردد، استراحت و آسایش از تمام بدن رخت برمی بندد، بی خوابی پیدا می شود.»
در حـقـیـقت، انسان برخوردار از روح اجتماعی، انحصارگر و منفعت طـلـب نـیـست که همه خوب ها را منحصرا برای خود بخواهد و با در نـظـر گـرفـتـن منافع خود همانند مگس تا زمانی به رابطه خود با دیـگـران ادامه دهد که منافعش ایجاب می کند.
نـوع دوسـتـی و نـوع گـرایـی ایـن قـبیل دوستان، مهم ترین عامل بـازدارنـده ای است که آنان را از هر نوع خیانت و خسارت و زیان رسـانـدن بـه دوسـتـان خـود باز می دارد. قلب چنین افرادی برای دوسـتانشان می تپد و دست و پا و گوش و زبان و تمام وجود آنان در راسـتـای مـنافع دوستانشان در تکاپو و فعالیت است.
2. خیرخواهی و انصاف
طبع هر انسان طوری است که نسبت به افراد هم فکر و هم عقیده خود و کـسـانی که دیدگاه و نظر او را در مسائل مختلف زندگی بپذیرند و تـایـیـد کـنند، علاقه نشان می دهد و از آن ها بیش تر خوشش می آیـد. فـرق نمی کند مسئله مورد توافق، موضوعی کم ارزش و پیش پا افتاده باشد یا مسئله ای مهم و قابل توجه. بـه طـور کـلـی تعریف و تمجید و طرف داری کـردن دیـگران از آن چه ما پذیرفته ایم، برای هریک از ما ذاتا مسرت بخش و امری طبیعی است.
افـراد سـطحی نگر و کوته فکر از این قبیل تعریف و تـمـجیدها بسیار مسرورند و دوستان خود را از مـیـان کسانی برمی گزینند که با هر فعل و هر حرکتی که از آنـان صادر می شود موافق و هم ساز باشند و برخلاف کاری های آنان مـهر تایید زنند و در مقابل خطاها و انحرافات و گناهان آنان دم فـرو بـرند و لب به اعتراض و انتقاد نگشایند. اما افراد خردمند و تیزبین که با توجه به معیار خیرخواهی و انصاف، دوستان خود را بـرمی گزینند در این مسئله رای و نظری دیگر دارند. آنان در صدد اصـلاح و رشـد و تـعالی خویش اند و انتقاد سازنده را بر تعریف و تـمـجـیدهای نابه جا و چاپلوسانه ترجیح می دهند و با آغوشی باز بـه اسـتـقـبال امر و نهی و تذکرات سازنده دوستان خود می روند.
آنـان در مـکـتـبـی تـربیت شده اند که معتقد است « الصدیق الصدوق من نـصـحک فی عیبک وحفظک فی غیبک وآثرک علی نفسه؛ دوست واقعی تو کـسـی است که تو را در عیبت نصیحت کند و در غیابت حفظ کند و تو را بر خود مقدم دارد.»
امـام صـادق(ع) مـی فـرماید: «من رای اخاه علی امر یکرهه فلم یـرده عـنـه وهو یقدر علیه فقد خانه؛ کسی که برادر خود را بر کـاری زشـت و نـاپسند دید و او را در حالی که قدرت داشت از کار زشتش باز نداشت، به او خیانت کرده است.»
3. عقل و خرد
یکی از ویژگی های دوست خوب، داشتن عقل و خرد و بکار بستن آن در امور مختلف است. چنین دوستی، مشاوری مطمئن و تکیه گاهی قابل اعتماد است که انسان را از خطا و اشتباه بازمی دارد. در روایات متعدد بر هم نشینی با دوستان خردمند تأکید شده است. امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «اکثر الصلاح والصواب فی صحبة اولی النهی والالباب؛ بیش تر خوبی و درستی در هم نشینی با صاحبان خرد و اندیشه است» هم نشینی با دوستان خردمند، نیروی عقل انسان را پرورش داده، استعدادهای نهفته درونش را بیدار می کند و زحمت پیمودن راه های طی شده و آزمودن راه های تجربه شده را از دوش او برمی دارد و سبب پیش رفت و منشأ تحولاتی عظیم می شود.
دوست عاقل بر علم انسان می افزاید و انسان را از لغزشها نجات می دهد. در مقابل، دوست نادان و جاهل، نه تنها نفعی برای کسی ندارد، بلکه با گفتار و کردار خود مایه دردسر و سرافکندگی دیگران می شود. امام سجاد(ع) می فرماید: «از رفاقت با نادان بپرهیز که او میخواهد به تو نفع رساند اما ضرر میرساند.»
بنابراین سودمندترین روش آن است که با پیوند دوستی با خردمندان، بر عقل و اندیشه و قدرت تجزیه و تحلیل خود بیفزاییم و زمینه تحقق این سخن امیرمؤمنان علی(ع) را فراهم سازیم که فرمود: «حق علی العاقل اَن یُضیفَ الی رأیه رأیَ العُقلاء ویضم الی علمه علوم الحکماء؛ خردمند را شایسته است که رأی و نظر عاقلان را بر اندیشه خود بیفزاید و علم حکیمان و دانشمندان را به علم خود پیوند زند».
4. راستگویی
یکی از مصادیق مهم اخلاق در زندگی انسان، صداقت و راستگویی است؛ چرا که در حقیقت دروغ خود نوعی نفاق است و در ایات و روایات بسیار مذموم شمرده شده است و حتی در برخی از روایات کلید تمامی گناهان، دروغ بیان شده است. در رفاقت و دوستی نیز انسان یکی از ملاکهایی که باید در نظر داشته باشد، صداقت و راستی دوست است: «یا ایهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ* توبه/ 119؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.» چراکه به فرموده امام سجاد (ع): «دروغگو مثل سراب است و تو را با دروغهاى خود فریب مى دهد.»
5. دوری از مفاسد و رذایل اخلاقی
در آموزه های اسلام ، دوست خوب کسی است که از رذایل اخلاقی و شرارت باطنی به دور باشد؛ چراکه دوست فاسد سرانجام انسان را به کارهای شر و نادرست می کشاند. خداوند در آیات نورانی قرآن، انسانها را از انتخاب دوستان شرور، منحرف و گناهکار باز می دارد. در سوره فرقان، آیات 28 و 29 آمده است: «ای وای بر من، کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم، او بود که مرا پس از آن که یاد حق به من رسیده بود به گمراهی کشانید و شیطان همواره خوار کننده انسان است.»
افرادی که با دوستان نااهل رفت و آمد میکنند، هر چند بتوانند مراقب خویش باشند، اما در معرض پیامدهایی چون ننگ و بدنامی اجتماعی قرار می گیرند. اینکه برخی می گویند که ما با افراد بدکردار همنشین می شویم اما مراقبیم که خود به افکار و اعمال آنها دچار نشویم، صرفاً یک ادعا است، زیرا انسان همچون سنگ و چوب نیست که از اخلاق و رفتار و سخنان دیگران تاثیر نپذیرد.
امام صادق (ع) مى فرماید: «على (ع) هر وقت بالاى منبر مى رفت مردم را از همنشینى با فاسق بر حذر مى داشت و در بیان علت مى فرمود: او دوست دارد مثل او باشى، و ترا در امر دینت کمک نمى کند، نزدیک شدن به او جفا، قساوت قلب و ننگ است براى تو.»
ضمن اینکه کمترین اثر معاشرت با گناهکار، این است که قبح گناه در نظر انسان شکسته مى شود و در دام گناه گرفتار مى آید.
شهید مطهری در توضیح جمله ای از حضرت علی(ع) که فرمود: «مجالسة اهل الهوی منسأة للایمان؛ هم نشینی با هواپرستان فراموش خانه ایمان است»، می فرماید: «تعبیر بسیار رسا و کامل همین است که علی(ع) فرمود: فراموش خانه، یعنی انسان آن قدر تحت تأثیر دوستان و معاشران بد هست که تا وقتی که با آنان هست، مثل این است که او را در فراموش خانه برده اند، افکار و عقاید پاک خود را موقتاً از یاد می برد؛ مثل این است که در آن وقت، هم چو افکار و عقایدی نداشته است»
7. صبر و بردباری
از دیگر ویژگی های دوست خوب بردباری و صبوری است. امام علی (ع) فرمود: « با بردباران همنشینی کن و حلم و بردباری خود را زیاد نما.» شخص بردبار، در مشکلاتی که در روابط میان دو دوست پیش می آید، صبر را پیشه می کند و لغزشهای دوست خود را در مناسبات دوستانه تاثیر نمی دهد.
اما فرد شکیبا را چگونه بشناسیم؟ امام صادق (ع) در این مورد رهنمود جالبی دارد و می فرماید: «هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به تو سخن زشتی نگفت، او را براى خود به دوستى انتخاب كن.»
messages.comments