twitter share facebook share ۱۴۰۰ مرداد ۱۲ 776

سیاست ایران در خصوص طالبان باعث بروز اختلاف نظر و تنش های جدیدی در محافل دولتی ایران شده است؛ این تنش ها اخیرا با تلاش رسانه های محافظه کار برای تلطیف چهره طالبان شدت گرفت.

در یکی از بحث برانگیز ترین این تلاش ها، روزنامه کیهان در 25 ژوئن نوشت که «طالبان با آنچه قبلا از این گروه می شناختیم -که سرها را از بدن جدا می کرد- تفاوت زیادی پیدا کرده است». کیهان مدعی شد که در پیشروی های اخیر طالبان در افغانستان «هیچ گزارشی مبنی بر جنایاتی از سوی این گروه مشابه با آنچه داعش در عراق انجام می داد منتشر نشده است» و خود طالبان گفته است که «به شیعیان آسیب نخواهند رساند»

26 ژوئن مدیر ارشد خبرگزاری تسنیم در تلویزیون، در اظهارات مشابهی عنوان کرد «نباید تصور شود که شیعیان در افغانستان کشته می شوند، جنگی بین شیعیان و طالبان نیست». حسام رضوی رئیس بخش خارجی تسنیم هم از آنچه نبرد بین شیعیان افغان و طالبان عنوان می شود، انتقاد کرد و انتشار چنین خبرهایی را در راستای منافع آمریکا خواند. تسنیم در مصاحبه اختصاصی با ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان، بر این موضع خود که «شیعیان مطمئن باشند هیچ اقدام تبعیض آمیزی علیه آنها انجام نمی شود» تأکید کرد

روز 6 ژوئیه روزنامه جوان سرمقاله خود را با عکس بزرگی از ستیزه جویان طالبان، به این مطلب اختصاص داد «طالبان: ما اصلاح شده ایم» و نوشته بود «این گروه اصلاح شده است، رهبرانش پخته تر رفتار می کنند، به دنبال اشغال نظامی کابل نیستند و به دیپلمات ها و غیرنظامیان خارجی آسیب نمی رسانند»

اختلافات عمیق

اما حمایت صریح رسانه های اصولگرا از طالبان، با واکنش های زیادی در محافل دولتی ایران روبرو شد؛ امری که نشان دهنده اختلافات عمیق در این زمینه بود

این واکنش ها بعد از پیشروی طالبان به سوی مرزهای ایران شدیدتر شد. 8 ژوئیه طالبان شهر مرزی اسلام قلعه در ولایت هرات را تصرف کردند و ویدئوهایی از جنگجویان طالبان درحالی که در کنار مرزبانان ایران ایستاده بودند منتشر شد. چند روز بعد سرلشکر «عبدالرحیم موسوی» فرمانده کل ارتش ایران، از مرز دو کشور دیدار کرد و هشدار داد «نیروهای مسلح ما همیشه آماده مقابله با تهدیدات بزرگ است»

با تغییر شرایط، روزنامه کیهان در سرمقاله 10 ژوئیه خود درباره طالبان موضعی کاملا متفاوت از موضع قبلی خود گرفت. «سعدالله زارعی» از چهره های نزدیک به دفتر رهبری، گفت «جمهوری اسلامی اجازه کوچک ترین تجاوزی به مرزهای خود را نمی دهد» و افزود «روش طالبان در استفاده از زور برای بدست گرفتن کنترل افغانستان، نگرانی هایی در مورد آینده شیعیان و مرزهای کشور ایجاد کرده است»

در همین زمان یک روزنامه نگار نزدیک به دولت حسن روحانی گزارش داد که برخی از مقامات به رسانه های خاصی توصیه کرده اند «دست از تطهیر چهره طالبان و موجه جلوه دادن این گروه بردارند». نامی از اینکه کدام یک از مقامات چنین موضعی گرفتند، برده نشده است؛ اما شورای عالی امنیت ملی که شامل رؤسای سه قوه و سایر مقامات ارشد سیاسی، امنیتی و نظامی می شود، معمولا مسئولیت ارتباط با رسانه ها در موضوعات مرتبط به امنیت ملی را بر عهده دارد

اما افزایش نگرانی ها در مورد طالبان، تنها بدلیل تهدید بالقوه این گروه در مرزهای ایران نیست و عوامل مذهبی نیز در این نگرانی نقش ایفا می کند. برخی از روحانیون شیعه به تازگی نگرانی خود را بابت اقدامات ضد شیعه طالبان در افغانستان و رویکرد جمهوی اسلامی به این گروه سنی جهادی، ابراز کردند

از برجسته ترین این روحانیون آیت لله صافی گلپایگانی است که در بیانیه روز 15 ژوئیه خود گفت «اعتماد به این گروه (طالبان) با توجه به تاریخچه ای که دارد، خطایی است بزرگ و جبران ناپذیر». وی با خطاب قرار دادن جامعه بین الملل و دولت جمهوری اسلامی، هشدار داد که اگر در مقابل طالبان ساکت بمانند، در اینده پشیمان خواهند شد

لشکر فاطمیون

رویکرد جدید ایران در قبال طالبان، اسباب ناامیدی برخی از اعضای لشکر فاطمیون را فراهم ساخته است. نیروی قدس (شاخه برون مرزی سپاه) در دوران جنگ داخلی سوریه، این نیروی شبه نظامی را که متشکل از شیعیان افغان است، سازمان داد تا در کنار نیروهای اسد بجنگند. با توجه به روابط نزدیکی که در سالهای اخیر بین طالبان و نیروی قدس ایجاد شده است، جمهوری اسلامی تاکنون علاقه ای به استفاده از لشکر فاطمیون برای دفاع از شیعیان افغانستان از خود نشان نداده است؛ با این وجود طبق گزارش برخی از رسانه ها، گروهی از اعضای این لشکر، داوطلب جنگ با طالبان شده اند

گفته می شود «زهیر مجاهد» مسئول فرهنگی لشکر فاطمیون، یکی از این داوطلبان است. وی در مصاحبه ای که 15 ژوئیه انجام داد، از کسانی که «مرتکب این خطای استراتژیک شده و همه تخم مرغ های خود را در سبد طالبان گذاشته اند و تصویر این گروه را تطهیر می کنند» انتقاد کرد. او مدافعان طالبان را متهم کرد که به خاطر همکاری با این گروه حاضر شده اند «خون هزاران شهید شیعه افغان» را زیر پا بگذارند.

در واکنش به این خبرها و مصاحبه ها، 20 ژوئیه لشکر فاطمیون در بیانیه ای رسمی، رسانه های آمریکایی-صهیونیستی را متهم به ارائه گزارش هایی مبنی بر حضور اعضای این ارتش در جبه های جنگ افغانستان کرد و افزود «کسانی که این راه را خواسته یا ناخواسته در پیش گرفته اند، دارند در زمین دشمن بازی می کنند»

در همین بیانیه لشکر فاطمیون بر تعهد خود به «پیروی از دستورات آیت الله خامنه ای» -که دلالت بر عدم مشارکت فاطمیون در جنگ با طالبان دارد- تأکید کرد.

موضع فاطمیون در راستای سخنان روز قبل آیت الله خامنه ای بود که بدون اشاره به اعمال طالبان علیه شیعیان، مردم افغان را به «هوشیاری در برابر آمریکا» فرا می خواند. وی در اظهارات 19 ژوئیه خود، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را «تحقیر آمریکا در افغانستان» توصیف کرد

در سالهای منتهی به حمله آمریکا به افغانستان، طالبان روابط تیره ای با ایران داشت؛ تنش ها بین دو طرف به حدی بود که دولت ایران و نیروی قدس به کمک نیروهای آمریکایی در حمله به افغانستان آمد

بخشی از این همکاری، به دشمنی طالبان و ایران بر می گشت و بخشی دیگر به دلیل ترسی بود که تهران از رویارویی با آمریکا در ماههای پس از حملات یازده سپتامبر داشت و احتمال می داد که واشنگتن عدم همکاری ایران را اقدامی خصمانه تلقی کند. اما بعد از اینکه ایران محور شرارت لقب گرفت و آمریکا به عراق حمله کرد، استراتژی تهران در منطقه به تدریج تغییر کرد. اساس این استراتژی این بود که اگر آمریکایی ها در مرزهای شرقی و غربی ایران آسوده خاطر باشند، ممکن است حمله به تهران را در دستور کار قرار دهند. برای جلوگیری از این اتفاق، نیروی قدس مأموریت یافت تا به نیروهای شبه نظامی مخالف آمریکا کمک کند تا برای سربازان آن کشور در عراق و تا حدودی در افغانستان مشکل ایجاد کنند و فشارها را بر ایالات متحده افزایش دهند. این استراتژی در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد هواداران بیشتری پیدا کرد

دلیل همکاری

در پی ظهور امارت اسلامی خراسان در سال 2015 در افغانستان، تهران توجیه دیگری برای همکاری با طالبان یافت: مهار جهادی های امارت اسلامی که ایران آنان را تهدیدی علیه مرزهای خود می دید. به دنبال این همکاری، سخنگوی طالبان ذبیح الله مجاهد در ژوئیه 2016 گفت که این گروه «در حال ایجاد روابط جدیدی با تهران است»

اواخر سال 2018 ایران برای نخستین بار تأیید کرد که میزبان هیأتی از طالبان برای انجام گفتگوهای دوجانبه بوده است؛ اما تأکید نمود که دولت افغانستان از این دیدار آگاه بوده و هدف از این دیدار «حل مشکلات امنیتی افغانستان» می باشد. اواخر ژانویه 2021 هیأت دیگری از طالبان به رهبری «ملا برادر آخوند» معاون سیاسی و رئیس هیأت دیپلماتیک طالبان در قطر، به تهران رفت که بازتاب فراوانی در رسانه های ایران داشت

آخرین دیدار رسمی هیأت بلندپایه طالبان از تهران در 7 ژوئیه 2021 رخ داد و وزیر امور خارجه ایران میزبان گفتگوهایی با موضوعیت آینده افغانستان بود. طبق اعلام وزرات خارجه، در این گفتگوها علاوه بر طالبان سه هیأت دیگر از افغانستان از جمله برخی از مقامات کابل حضور داشتند

مذاکرات رسمی اخیر بین ایران و طالبان که توسط دولت حسن روحانی آغاز شده بود، با نگاه مثبت و تأیید دولت های آمریکا و افغانستان همراه شد. بعد از دیدار هیأت طالبان از تهران، «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «آنچه ایران سعی دارد با میزبانی این نشست انجام دهد، ممکن است سازنده باشد». وزارت خارجه افغانستان نیز از نتیجه دیدار سیاستمداران افغان و نمایندگان طالبان در تهران استقبال کرد

اما جدا از روابط دیپلماتیک رسمی که احتمالا در دولت ابراهیم رئیسی نیز ادامه پیدا می کند، روابط مهمی بین طالبان و ایران از طریق نیروی قدس سپاه جریان دارد که غیر رسمی بوده و از جانب مقامات آمریکا و افغان مورد انتقاد قرار گرفته است

روابط سپاه و طالبان در سالهای اخیر و به ویژه بعد از گزارش های مختلفی که در خصوص حضور غیررسمی فرماندهان این گروه در ایران منتشر شد، بارها خبرساز شده است. خبرسازترین گزارش زمانی منتشر شد که «ملا اختر محمد منصور» رهبر وقت طالبان، در حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در ماه مه 2016 هنگامی که تازه از ایران به پاکستان برگشته بود، کشته شد. نوامبر 2020 نیویورک تایمز گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه نیروهای اطلاعاتی اسرائیل، «ابومحمد المصری» یکی از مظنونان اصلی بمب گذاری در سفارتخانه های آمریکا در کنیا و تانزانیا را در تهران ترور کردند. المصری به عنوان یکی از اعضای ارشد القاعده و نفر دوم فرمانده این گروه شناخته می شد

با توجه به این روابط دوجانبه، جای تعجب نبود که 5 ژانویه 2020 طالبان در بیانیه ای ترور قاسم سلیمانی توسط «نیروهای وحشی آمریکایی» را محکوم کرد و در مورد عواقب آن هشدار داد.

در پایان همان سال محمد جواد ظریف در مصاحبه با تلویزیون افغانستانی طلوع، سخنانی گفت که گویی می خواست بار مسئولیت روابط بین طالبان و سپاه را از دوش وزارت خارجه بر دارد. ظریف در پاسخ به این سؤال که آیا از وجود دفاتر طالبان در دو شهر مشهد و زاهدان مطلع بوده است، گفت «نمی دانم؛ اما افراد مرتبط با طالبان ممکن است در ایران رفت و آمد داشته باشند»

دشمنِ دشمن من، در غیاب دشمن من

در چند سال اخیر توسعه روابط رسمی تهران با طالبان مخالفت های چندانی در ایران برنیانگیخته بود. به اعتقاد چهره های سیاسی مرتبط به احزاب و گروههای مختلف در ایران، وقتی طالبان توسط آمریکا به رسمیت شناخته شده و مذاکراتی رسمی بین آن دو جریان دارد، تهران هم باید با طالبان وارد گفتگو شود تا بتواند از منافع ملی خود محافظت کند. این چهره ها تأکید دارند که بعد از خروج آمریکا، طالبان دست برتر را در افغانستان خواهد داشت و همسایگی با آن کشور، ما را مجبور می کند که با آنان در موضوعات مختلفی به توافق برسیم

با همه اینها در سالهای اخیر در محافل سیاسی ایران در خصوص روابط غیرشفاف سپاه و طالبان –که با هدف متحدن شدن در برابر آمریکا که دشمن مشترک هر دو است شکل گرفته است- اختلاف نظر وجود دارد. این اختلاف نظرها در هفته های اخیر و در پی حمایت رسانه های وابسته به سپاه از طالبان آشکارتر شده است

بدیهی است که رسانه های اصولگرا در راستای مواضع آیت الله خامنه ای، خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را پیروزی استراتژیک تهران می دانند

اما طالبان علیرغم سالها رابطه، تحت کنترل ایران نیست و از حامیان خارجی دیگری نیز برخوردار می باشد. آنگونه که دولت افغانستان و اشرف غنی می گویند، این گروه عمدتا توسط پاکستان حمایت می شود، در نتیجه مقامات ایرانی نمی توانند مطمئن باشند که طالبان سیاست های خود را با تهران هماهنگ کند

عملیات نظامی طالبان در افغانستان بی شک منجر به کشتار و آوارگی شیعیان خواهد شد. ادامه این وضعیت در بلندمدت تنش های اجتناب ناپذیری بین جمهوری اسلامی و برخی از جوامع شیعه منطقه –که تهران بر حمایت انها از پروژه های منطقه ای خود حساب باز کرده است- ایجاد خواهد کرد. تشدید جنگ داخلی در افغانستان، مرزهای شرقی ایران را ناامن کرده و ممکن است به موج جدید مهاجرت پناهجویان افغان بیانجامد و اقتصاد رو به زوال ایران بیش از پیش با مشکل مواجه کند

با خروج آمریکا از افغانستان، نیاز متقابل سپاه و طالبان از بین رفته و احتمالا فصل جدیدی در روابط دو طرف گشوده خواهد شد. هنوز زود است که بگوییم این امر بر ماهیت روابط دو گروه در آینده چه تأثیری می گذارد، اما ادامه ماه عسل با طالبان را در بلند مدت، برای سپاه سخت می کند.

*منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما