twitter share facebook share ۱۴۰۱ فروردین ۱۷ 741

هنگامی که هیأت‌های روسیه و اکراین 29 مارس در ترکیه در مورد نام کشورهایی که می‌توانند در صورت انعقاد توافق، ضامن امنیت کیف باشند به تفاهم اولیه رسیدند، اسرائیل در شمار این کشورها قرار داشت.

اسرائیل به‌دلیل روابط قوی با کیف و مسکو اهمیت سیاسی زیادی در مذاکرات روسیه و اکراین دارد. بلافاصله پس از شروع جنگ، مقامات اسرائیلی شروع به رفت‌وآمد بین کشورهایی کردند که نامشان در این درگیری برده می‌شد. اسحاق هرتزوگ رئیس‌جمهور اسرائیل برای دیدار با اردوغان به استانبول رفت و اردوغان از این گفت که نتیجه این دیدار نقطه عطفی در روابط ترکیه و اسرائیل است.

به گفته لاوان کارکوف روزنامه‌نگار جروزالم پست، روابط اسرائیل و ترکیه با احتیاط به‌سمت بهبودی پیش می‌رود. این رابطه به خط لوله گازی مرتبط است که میدان گازی لویاتان اسرائیل را از طریق ترکیه به جنوب اروپا متصل می‌کند. این پروژه موقعیت ژئوپلیتیک اسرائیل را در خاورمیانه و اروپا بهبود می‌بخشد. اینکه اسرائیل جزء کشورهای تأمین کننده گاز اروپا قرار گیرد، به این کشور اهرمی برای نفوذ بیشتر در آن قاره می‌دهد.

تلاش برای جایگزین کردن گاز روسیه، تنها یکی از اقدامات اسرائیل بود. از دیگر تلاش‌های دیپلماتیک تل‌آویو می‌توان به دیدار نفتالی بنت نخست‌وزیر اسرائیل با پوتین در مسکو و سفرهای متوالی مقامات ارشد اروپایی و عرب به اسرائیل اشاره کرد. آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا 26 مارس وارد تل‌آویو شد تا این کشور را برای پیوستن به تحریم‌های غرب علیه روسیه تحت فشار قرار دهد که البته در این خصوص کاری از پیش نبرد. در همین راستا معاون وزیر امور خارجه آمریکا ویکتوریا نولند 11 مارس از اسرائیل خواست که به «مأمن پول‌های کثیف (الیگارش‌ها) بدل نشود و از این طریق به پوتین برای ادامه جنگ کمک نکند».

اسرائیل سال‌ها امیدوار بود که خود را از اتکا به واشنگتن رها کند. این وابستگی در قالب کمک مالی و نظامی، حمایت سیاسی و... بوده است. چاک فریلیچ خبرنگار نیوزویک می‌نویسد که «با در نظر گرفتن بسته کمکِ نظامی ده‌ساله که برای سال‌های 2019 تا 2028 بین واشنگتن و تل‌آویو توافق شده، رقم کل کمک‌های ایالات متحده به اسرائیل نزدیک به 170 میلیارد دلار می‌‌‌رسد»

بسیاری از فلسطینیان و مردمان دیگر بر این باور هستند که اگر آمریکا از اسرائیل حمایت نکند، اسرائیل به‌سادگی از هم فروخواهد پاشید؛ اما حداقل در تئوری اینطور نیست. مکس فیشر مارس 2021 در نیویورک‌تایمز نوشت که کمک ایالات متحده به اسرائیل در سال 1981 تقریبا معادل 10% اقتصاد اسرائیل بوده و این درحالی است ‌که سال 2020 با کمک 4 میلیارد دلاری آمریکا، این رقم به نزدیک یک درصد رسیده است.

این یک درصد برای اسرائیل حیاتی است؛ بسیاری از این پول به ارتش این کشور منتقل شده و صرف تهیه سلاح می‌شود. ولی فناوری نظامی اسرائیل امروزه نسبت به 40 سال پیش توسعه زیادی یافته است. ارقام مؤسسه تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم، اسرائیل را بین سال‌های 2016 تا 2020 هشتمین صادرکننده بزرگ نظامی جهان نشان می‌دهد. تنها در سال 2020 ارزش صادرات تسلیحات اسرائیل 8.3 میلیارد دلار برآورد شده است. این اعداد همچنان درحال افزایش است زیرا در بسیاری از دستگاه‌های امنیتی در سراسر جهان از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا، از سخت‌افزارهای نظامی اسرائیلی استفاده می‌شود.

بخش زیادی از این تحولات ریشه در سندی دارد که سال 1995 با عنوان «استراتژی جدید تأمین امنیت» توسط ریچارد پرل دستیار سابق وزیر دفاع آمریکا و رهبران ارشد نومحافظه‌کاران در واشنگتن تهیه شد. مخاطب این سند نتانیاهو بود که به‌تازگی به نخست‌وزیری اسرائیل انتخاب شده بود.

در این سند دستورالعمل‌های دقیقی آمده بود مبنی بر اینکه اسرائیل چگونه می‌تواند از ترکیه و برخی از همسایگان عرب خود برای تضعیف دولت‌های متخاصم استفاده کند، رابطه آتی تل‌آویو با واشنگتن باید چگونه باشد، اینکه اسرائیل باید از تلاش برای حل اختلافات ارضی با فلسطینیان دست بردارد، به خود متکی باشد و برای دفاع از خود به ارتش آمریکا نیاز نداشته باشد؛ چراکه اسرائیل با اتکای به خود آزادی عمل بیشتری خواهد داشت.

برای نمونه می‌توان به رابطه اسرائیل با چین اشاره کرد. سال 2013 زمانی که اسرائیل فناوری الکترو اپتیک آمریکا را به پکن فروخت، به خاطر خشم واشنگتن مجبور به عقب‌نشینی شد و با برکناری رئیس کارشناسان دفاعی وزارت دفاع اسرائیل، این جنجال فروکش کرد. اما هشت سال بعد علیرغم اعتراض‌ها و درخواست‌های آمریکا مبنی بر اینکه اسرائیل نباید نگرانی‌های امنیتی واشنگتن را نادیده بگیرد و اداره بندر حیفا را به چین بدهد، تل‌آویو رسما در سپتامبر سال گذشته تصمیم خود را عملی کرد.

به نظر می‌رسد که استراتژی منطقه‌ای و بین‌المللی اسرائیل از چند جهت در تقابل مستقیم با راهبرد آمریکا است اما به‌لطف تداوم نفوذ اسرائیل در کنگره آمریکا، واشنگتن برای پاسخگو نمودن دولت اسرائیل کاری نمی‌کند. افزون بر این اکنون که اسرائیل می‌بیند آمریکا نگرش سیاسی خود را در خاورمیانه تغییر داده است، با سرعت بیشتری برای تحقق سندِ فوق، گام برمی‌دارد.

بنابراین فلسطینیان باید بدانند که بقای اسرائیل دیگر در گرو حمایت آمریکا نیست و تمرکز به روی برهم‌زدن این رابطه، کمک چندانی به مبارزه علیه اشغالگری اسرائیل و آپارتاید نمی‌کند.

*منبع: میدل ایست مانیتور

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما