سیزده سال از آخرین توطئه تروریستی القاعده علیه آمریکا میگذرد. در آن سال این گروه تلاشی ناموفق برای منفجر کردن متروی نیویورک داشت. اکنون جنگ افغانستان به پایان رسیده است و آمریکاییها و اروپاییها درگیر بحرانهای دیگری همچون اکراین و تایوان هستند. اما دو موشکی که هفته گذشته ایمن الظواهری رهبر القاعده را به هلاکت رساند، بار دیگر نام این گروه را بر سر زبانها انداخت
اگر طالبان تابستان گذشته افغانستان را فتح نمیکرد، ظواهری رؤیای تماشای طلوع خورشید از منطقه لوکس و دیپلماتنشین کابل را در سر نمیپروراند. خانه امن او متعلق به شبکه حقانی بود؛ شبکهای که با سازمان اطلاعات پاکستان ارتباط دارد. سراجالدین حقانی رهبر این گروه معاون رئیس طالبان و وزیر داخله افغانستان است. بنابراین جای تعجب نیست که ظواهری که زمانی اینقدر در سکوت و انفعال به سر میبرد تاجایی که بسیاری فکر میکردند او مرده است، در کابل بعد از روی کار آمدن طالبان آنقدر احساس امنیت میکرد که چندین ویدئو در مورد موضوعات مختلف از جنگ داخلی سوریه گرفته تا اعتراضات مسلمانان هند، منتشر نمود
از یک منظر دوره رهبری ظواهری بر القاعده که از سال 2011 تا 2022 طول کشید، دوران شکست این گروه بود. در این دوران تنها چند حمله معدود توسط القاعده در آمریکا و اروپا انجام شد؛ این گروه نتوانست هیچکدام از رژیمهای عربی را که مرتد میدانست -از جمله رژیمهای عربستان و مصر- سرنگون کند. از سوی دیگر داعش که رقیبی برای القاعده به شمار میرفت، در عراق و سوریه سر برآورد و سال 2014 ادعای خلافت کرد
اما کن مک کالوم رئیس سرویس امنیتی بریتانیا امآی5 با این نظر مخالف است. به گفته وی «نشانههایی از احیای شبکههای تروریستی زیر نظر القاعده دیده میشود. این گروه اکنون نقش مشاور طالبان را دارد، در شبه قاره هند 180 تا 400 عضو دارد که بسیاری از آنها در کنار طالبان جنگیدهاند»
ادموند براون هماهنگ کننده تیم سازمان ملل نیز میگوید: «درست است که فعلا نشانهای مبنی بر قابلیتهای این گروه برای انجام حملات بینالمللی از خاک افغانستان دیده نمیشود، اما از آنجا که حقانی به عنوان وزیر داخله افغانستان بر کار صدور شناسنامه، گذرنامه و سفر شهروندان این کشور نظارت دارد، میتواند اقدامات تروریستی نیروهای القاعده در هر نقطه از جهان را تسهیل کند. این امر به این بستگی دارد که طالبان از عواقب انجام یک حمله بینالمللی از خاک افغانستان بترسد و در تلاش برای مهار چنین حملهای برآید یا نه»
اما آنچه موقعیت حال حاضر القاعده را در مقایسه با سال 2001 جالب توجه میکند، گستردگی فعالیت این گروه است. منطقه ساحل و جنوب صحرا در آفریقا که با فقر شدید نیز دست به گریبان است، اکنون کانون تروریسم در جهان به شمار میرود و بیش از یک سوم مرگومیرهای ناشی از عملیاتهای تروریستی در سال 2021 در این منطقه رخ داده است. این منطقه محل فعالیت جماعت نصرت الاسلام والمسلیمن گروهی وابسته به القاعده است که با نظر گرفتن تعداد حملات و قربانیان سال گذشته، در بین سازمانهای جهادی سریعترین رشد را در جهان داشت
در مالی در شش ماه اول سال جاری نزدیک به 2700 نفر در درگیریها کشته شدند که 40% بیش از کل کشتهشدگان سال 2021 میباشد. ماه گذشته تروریستهای جهادی به یک ایست بازرسی در 60 کیلومتری باماکو (پایتخت مالی) حمله کردند و یک هفته بعد به اردوگاه نظامی اصلی کشور یورش بردند. در نیجر تلفات اندکی کاهش داشته ولی با این وجود انتظار میرود که تعداد قربانیان در سال 2022 از 1000 نفر بیشتر شود. در بورکینافاسو در نیمه اول سال جاری حدود 2100 نفر کشته شدند. جهادیها اغلب راه ارتباطی شهر جیبو در شمال بورکینافاسو را با شهر باماکو مسدود میکنند
القاعده در شرق آفریقا نیز در حال گسترش و به تصرف درآوردن زمینهای حاصلخیز است. الشباب که به القاعده وابسته است بخشهای زیادی از روستاهای سومالی را تحت کنترل دارد. ژنرال استیون تاوسند فرمانده آمریکا در آفریقا ماه مارس به سنا گفت که «امروز الشباب بزرگترین، ثروتمندترین و کشندهترین شاخه القاعده در جهان است؛ این گروه در سال گذشته قویتر و جسورتر شده است». الشباب ماه مه یکی از پایگاههای اتحادیه آفریقا را تسخیر کرد، بیش از 50 نفر را کشت و اسلحههای موجود در این پایگاه را به سرقت برد. ماه ژوئیه نیرویی متشکل از 500 تا 800 جنگجوی الشباب با هدف ایجاد پایگاهی در کوههای بیل، به یک منطقه امنیتی تحت کنترل اتیوپی یورش برد
در مورد داعش باید بگوییم که رقابت این گروه با القاعده در سوریه کاهش یافته است و هر دو گروه برای زنده ماندن در آنجا تلاش میکنند. با این وجود داعش هنوز هم جهادیها در آفریقا و افغانستان را تحت تأثیر قرار داده و از بین آنها به جذب نیرو میپردازد. برای مثال در نیجریه داعش جایگزین بوکوحرام به عنوان گروه اصلی جهادی در این کشور شده است و یکی از شاخههای آن به نام دولت اسلامیِ صحرای بزرگ، حملات زیادی را در بورکینافاسو، مالی و نیجر انجام میدهد
یکی دیگر از گروههای مرتبط با داعش، در شمال موزامبیک فعال بوده و ویرانیهایی در این کشور به بار آورده است. در افغانستان بیش از 700 نفر از مردم این کشور از زمان خروج آمریکا در یک سال گذشته به دست داعش خراسان کشته شدهاند
البته ارتباط گروههای جهادیِ آفریقا با گروههای مادر مبهم است؛ برای مثال ژنرال مارک کنرویت که یک سال پیش نیروهای فرانسوی را در ساحل رهبری میکرد، دولت اسلامی صحرای بزرگ را بیشتر یک باند جنایتکار میداند که علیرغم فعالیت زیر پرچم جهادیها، پروژه و اهداف سیاسی مشخصی ندارند. یا بیشتر گروههایی که ائتلاف نصرت الاسلام والمسلیمن را تشکیل میدهند، متشکل از مردمان بومی مالی هستند که اهدافی محلی در ذهن دارند. حتی از بین رهبران این ائتلاف یکی از کسانی که به القاعده مغرب اسلامی نزدیک است، درخواستهای ایمن الظواهری برای حمله به آمریکاییها به جای نیروهای امنیتی محلی را نادیده گرفت
قطع ارتباط بین رأس و شاخههای گروههای جهادی را میتوان یکی از موفقیتهای ائتلاف ضد تروریسم دانست. به گفته توره همینگ از مرکز مطالعات رادیکالسازی کینگز کالج لندن، شاخه القاعده در سوریه که به نام جبههالنصره شناخته میشد بین سالهای 2013 تا 2016 یعنی به مدت سه سال قادر به برقراری ارتباط با ظواهری نبود. بنابراین سازمانی خودمختار بود و مستقلا برنامهریزی کرده و فعالیت میکرد. این امر در مورد برخی از گروههای وابسته به القاعده در آفریقا نیز صادق است. وی در مورد داعش نیز گفت «زیرشاخههای وابسته به داعش هستند که برای هسته مرکزی پول جمعآوری کرده و میفرستند، وگرنه هسته مرکزی شاخهها را حمایت نمیکند»
اما تمرکز زدایی ممکن است به حفظ القاعده و زنده ماندن این گروه کمک کند. آمریکا اکنون دو رهبر القاعده و پنج شخصیت اول این گروه در افغانستان و سوریه را ترور کرده است، ولی به نظر میرسد این ترورها تفاوت چندانی در وضعیت این گروه ایجاد نکرده است. سیف العدل و عبدالرحمن المغربی شخصیتهای ارشد القاعده هر دو در ایران هستند و توسط سازمان اطلاعات ایران به شدت زیر نظر قرار دارند. بنابراین از حیث آزادی سفر و برقراری ارتباط و فرماندهی، انقدر آزاد نیستند که بتوانند القاعده را نسبت به انچه در زمان ظواهری بود قدرتمندتر کنند
سؤال این است که آیا گرایش به گریز از مرکز در بین جهادیها برای غرب خطرناک است؟ به گفته کارشناسان، خشونتی که گروههای جهادی در مکانهایی همچون ساحل یا افغانستان نشان میدهند، بیشتر مردم محلی را هدف قرار داده و برای غرب تهدیدی فوری نیست. دانیل بایمن از دانشگاه جورج تاون میگوید: «مناطقی همچون ساحل یا افغانستان مورد توجه و علاقه آمریکا نیست. جهادِ دهه 1990 که تمرکز خود را روی غرب گذاشته بود و در یازده سپتامبر به اوج خود رسید، روندی معکوس پیدا کرده است. چنانکه میبینیم القاعده به یک گروه محلی بدل شده و دیگر حملات خارجی برای این گروه اولویت ندارد»
اما هیأت نظارت سازمان ملل معتقد است که جهادیها در ساحل و جاهای دیگر باید سرکوب شوند، در غیر این صورت میتوانند امکان انجام عملیات خارجی را برای القاعده و دیگر گروههای ترویستی مرتبط با آن فراهم کنند. از نظر سازمان ملل رویکرد منفعلانه جامعه جهانی در قبال گروههای جهادی و توجه صرف به منافع خود عاقلانه نخواهد بود
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments