۱۵ آوریل، مقامات اردنی اعلام کردند که ۱۶ نفر از اعضای شاخه محلی اخوانالمسلمین را به اتهام تهیه مواد منفجره و ساخت موشک و پهپاد بازداشت کردهاند. دو نفر از این افراد قبلاً عضو مجلس شورای این گروه بودند که یکی از نهادهای عالی تصمیمگیر اخوان محسوب میشود. با اینکه این افراد پیش از آنکه تهدید جدی ایجاد کنند بازداشت شدند، اما اعترافات آنها نشان میدهد که با گروههایی در لبنان -احتمالاً با حماس و حزبالله- هماهنگی داشتهاند. طبق اعترافاتشان، این افراد علاوه بر آموزش، پول و تجهیزات نیز از خارج دریافت کردهاند. مقامات اردنی نگران ارتباط احتمالی این پرونده با ایران هستند، بهویژه که طبق برخی گزارش ها تهران تلاشهایی برای بیثبات کردن اردن از طریق قاچاق سلاح و مواد مخدر داشته است.
این اتفاقات در شرایطی رخ می دهد که روابط میان دولت اردن و اخوانالمسلمین – به ویژه از سال ۲۰۲۳- به شدت متشنج است. جنگ غزه باعث خشم عمومی در اردن شده و اخوان توانسته است از این فضا استفاده کند تا محبوبیت بیشتری کسب نماید و در انتخابات پارلمانی سال گذشته نتایج چشمگیری به دست آورد. این گروه همچنین سیاستهای دولت در قبال اسرائیل و آمریکا را به طور آشکارتری به چالش کشیده و در برخی موارد حتی از خطوط قرمز امنیتی عبور کردهاست.
رابطه سنتی دولت با اخوان در آستانه تغییر؟
اخوانالمسلمین از دهه ۱۹۴۰ در اردن فعال بوده و روابطش با دولت برای سالها نسبتاً دوستانه بوده است. در دورهای که بیشتر احزاب سیاسی ممنوع شده بودند، اخوان با حمایت از سیاستهای خارجی و امنیتی پادشاهی، توانست به فعالیت خود ادامه دهد.
اما از اواخر قرن گذشته و به خصوص پس از مخالفت شدید اخوان با معاهده صلح اردن و اسرائیل در سال ۱۹۹۴، این روابط تیره شد. با آغاز بهار عربی در ۲۰۱۱ نیز فاصله میان دولت و اخوان بیشتر شد. با این وجود، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر، اردن هیچگاه به سرکوب کامل اخوان روی نیاورد و سعی کرد با محدود کردن نفوذ این گروه، تعادلی برقرار کند. برای مثال در سال ۲۰۲۰، دیوان عالی کشور تصمیم گرفت اخوان را به دلیل ثبت نشدن قانونی منحل نماید، ولی به شاخه سیاسی آن یعنی جبهه عمل اسلامی (IAF) اجازه فعالیت داد.
با شروع جنگ غزه، تنشها دوباره اوج گرفت. اخوان بارها دولت را به همکاری با اسرائیل متهم کرده و از حمایت ناکافی از فلسطینیان انتقاد نموده است. این گروه تظاهرات گستردهای ترتیب داد که در آن پرچمهای حماس برافراشته شد و شعارهای حامی حماس سر داده شد، حتی در برخی تجمعات، رهبران حماس به صورت مجازی برای مردم سخنرانی کردند. در نتیجه، چندین بار بین نیروهای امنیتی و معترضان درگیری پیش آمد.
پروندههای تروریستی و نگرانیهای فزاینده
در سال گذشته، مقامات موفق شدند چندین مخزن مواد منفجره را در امان (پایتخت اردن) کشف و خنثی کنند که احتمالاً منشأ ایرانی داشتهاند. برخی از متهمان این پرونده اعضای ردهپایین اخوان بودند. آن زمان مقامات، ادعای اخوان را مبنی بر خودسرانه و انفرادی بودن این اقدامات، پذیرفتند. اما در اکتبر، دو نفر از اعضای مسلح اخوان پس از عبور از مرز و تیراندازی به سربازان اسرائیلی کشته شدند. اگرچه ابتدا اخوان از این حمله حمایت کرد، اما تحت فشار افکار عمومی بعداً فاصله گرفت، با این حال همچنان این حملات را «حمایت از مقاومت» توصیف نمود.
در همین حین، دولت اردن که به طور سنتی تلاش میکند از برخورد مستقیم با گروههای سیاسی اجتناب نماید، در موضعگیریهای دیپلماتیک و بیانیههای رسمی، لحن سختگیرانهتری در قبال اسرائیل اتخاذ کرد تا خشم عمومی را مدیریت کند. برخی از تحلیلگران معتقدند که این سیاست به طور ناخواسته به مشروعیتبخشی بیشتر مواضع اخوان کمک کرده است.
ماه فوریه نشانههایی از افزایش نارضایتی در درون حاکمیت ظاهر شد، زمانی که ملک عبدالله در دیدار با کهنهسربازان نظامی، بدون نام بردن از شخص یا گروهی، به شدت به کسانی که «از خارج دستور میگیرند» حمله کرد. این سخنان به طور گسترده به عنوان پیامی به اخوان تعبیر شد.
گزینههای پیش روی دولت اردن
دستگیریهای اخیر و جایگاه بالای برخی از بازداشتشدگان، باعث شده است بسیاری از مقامات اردنی به این باور برسند که دیگر نمیتوان مانند گذشته با اخوان مدارا کرد. اخوان البته بلافاصله پس از بازداشتها بیانیهای صادر نمود و اعلام کرد که این اقدامات فردی بوده و به گروه مربوط نمیشود، اما از محکوم کردن این اقدامات خودداری کرد و بار دیگر به نوعی مشروعیتبخشی به این اقدامات پرداخت.
در روزهای اخیر، دولت به شکلی گسترده خبر دستگیریها را رسانهای کرده و لحن سختگیرانهای در پیش گرفته است. برخی از مقامات حتی خواستار اجرای کامل ممنوعیت اخوان شدهاند.
در حال حاضر چند سناریو مطرح است:
1. ممنوعیت کامل اخوان و جبهه عمل اسلامی (که احتمال آن در کوتاهمدت ضعیف است چون ممکن است باعث بیثباتی شود).
2. اقداماتی محدودتر مانند فشار بر اعضای مرتبط با حماس، سختگیرانهتر کردن مقررات تظاهرات و تجمعات، و یا حتی انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات جدید.
البته انحلال پارلمان میتواند ضربهای به برنامههای مدرنسازی سیاسی مورد حمایت ملک عبدالله وارد کند، بنابراین این گزینه با احتیاط زیادی بررسی خواهد شد.
پیامدها برای سیاست آمریکا
این بحران جدید یادآوری میکند که محور مقاومت (ایران و متحدانش) همچنان در منطقه فعال است و تهدیدی برای متحدان آمریکا به شمار میآید. با این حال، نحوهی مدیریت این پرونده توسط اردن نیز نشاندهندهی قدرت دستگاههای امنیتی و حکمرانی این کشور است.
همچنین حمایت قاطع آمریکا از اردن میتواند پیامی به سایر بازیگران منطقهای که قصد سوءاستفاده از این وضعیت را دارند، باشد. در بلندمدت این حوادث اهمیت گسترش همکاریهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا با اردن را بیشتر میکند.
چرا اردن خوان المسلمین را ممنوع کرد؟
تصمیم اردن برای ممنوعیت رسمی فعالیتهای اخوانالمسلمین، که اصلیترین گروه مخالف دولت در کشور به شمار می رود، احتمالاً نتیجهی فشاری هماهنگ از سوی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل بوده است.
اوایل این هفته، اردن اعلام کرد که اخوانالمسلمین قصد انجام حملاتی در داخل کشور را داشته است. این خبر درست یک هفته پس از آن منتشر شد که نیروهای امنیتی ۱۶ نفر را با سلاح و مواد منفجره دستگیر کردند.
در هفتههای منتهی به این اعلامیه، موج گستردهای از حملات رسانهای علیه اخوانالمسلمین در اردن به راه افتاد. این هجمهها عمدتاً توسط رسانههای نزدیک به دولت و حسابهای کاربری مرتبط با دستگاههای امنیتی هدایت میشد.
زمانبندی و لحن اطلاعرسانی درباره بازداشتها، برای بسیاری از تحلیلگران نشانهای بود مبنی بر اینکه این اقدام بخشی از یک کمپین سیاسی علیه اخوانالمسلمین است.
رسانههای دولتی از قول سخنگوی دولت گزارش دادند که این افراد عضو اخوانالمسلمین بودند و قصد «ایجاد آشوب» داشتند. سپس، اعترافات هشت نفر از بازداشتشدگان پخش شد و شش نفر از آنها گفتند که عضو این گروه هستند.
تنها یک هفته بعد، حتی پیش از آنکه بازداشتشدگان به مراجع قضایی معرفی شوند، وزارت کشور اردن ممنوعیت کامل فعالیتهای اخوان را اعلام کرد و این گروه را به تولید و انبار سلاح و تلاش برای بیثبات کردن کشور متهم نمود. همچنین تحقیقاتی درباره نهادهای وابسته به اخوان آغاز شد.
همزمان با این اتفاقات، نیروهای امنیتی به دفتر جبههٔ عمل اسلامی (شاخه سیاسی اخوان) حمله کردند؛ حرکتی که بسیاری آن را مقدمهای برای لغو مجوز فعالیت این حزب دانستند.
جبهه عمل اسلامی در حال حاضر بزرگترین حزب مخالف در پارلمان اردن است و سال گذشته تقریباً یکسوم کرسیها را در انتخابات به دست آورد؛ این نتایج بزرگترین موفقیت انتخاباتی حزب از زمان تأسیس در سال ۱۹۹۲بود.
اخوانالمسلمین هرگونه ارتباط با این افراد یا نقشههای ادعایی را رد کرد، اما واکنش سرد و بیتفاوت آن به بازداشتشدگان، باعث شد محبوبیت عمومی این گروه ضربه بخورد و تواناییاش برای مقابله با فشارهای دولت تضعیف شود.
در تاریخ ۲۳ آوریل، همزمان با تأیید رسمی ممنوعیت اخوان توسط وزیر کشور اردن و هشدار به رسانهها درباره پوشش اخبار مربوط به این گروه، ملک عبدالله بدون اطلاع قبلی به عربستان سفر کرد و با ولیعهد محمد بن سلمان دیدار نمود.
این سفر ناگهانی باعث شد بسیاری گمان کنند عربستان نقش مهمی در فشار بر اردن برای سرکوب اخوان داشته و احتمالاً این روند به ممنوعیت فعالیت جبهه عمل اسلامی نیز منجر شود.
با این اقدامات، به نظر میرسد اردن وارد مرحلهی جدیدی در رابطه با اخوانالمسلمین شده است.
در آستانه سفر ترامپ
عربستان و امارات سالهاست که تلاش میکنند اخوانالمسلمین را در منطقه تضعیف کنند. این دو کشور از سرنگونی دولت اخوان در مصر در سال ۲۰۱۳ حمایت کردند و همچنان از سرکوب گسترده اعضای این گروه دفاع میکنند.
برخی تحلیلگران معتقدند که کمپین جدید اردن علیه اخوان، تحت فشار هماهنگ عربستان، امارات و اسرائیل انجام شده است.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که در طول ۱۸ ماه گذشته، تظاهرات تقریبا روزانهای در اردن در حمایت از حماس و محکومیت جنگ اسرائیل علیه غزه برگزار شده است. بسیاری از این تظاهرات ها به سمت مرز اسرائیل یا سفارت اسرائیل در امان کشیده شدهاند.
یک خبرنگار اردنی به شرط ناشناس ماندن به «میدل ایست آی» گفت که زمانبندی این ممنوعیت ممکن است به دیپلماسی منطقهای نیز مربوط شود.
او گفت: «این کمپین در آستانه سفر رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، به منطقه صورت گرفته و شاید اردن با این حرکت قصد داشته باشد ترامپ را قانع کند که کمکهای مالی تعلیقشده به اردن را از سر بگیرد.»
او اضافه کرد: «عربستان و امارات قطعاً در این تحولات نقش دارند و دیدار ملک عبدالله با محمد بن سلمان نیز این موضوع را تأیید میکند.»
به گفته او، «اردن به دنبال جلب حمایت مالی عربستان است تا بتواند کمبود ناشی از قطع کمکهای آمریکا را جبران نماید.»
حمایت اخوان از نظام سلطنتی
بسیاری از ناظران در اردن معتقدند که اخوانالمسلمین طی دههها یکی از ستونهای ثبات کشور بوده است. حذف این گروه شاید کشورهای همسایه را خوشحال کند، اما میتواند ثبات داخلی اردن را به خطر بیندازد.
اخوان در سال ۱۹۴۵ در اردن تأسیس شد و ملک عبدالله اول شخصاً در مراسم افتتاح اولین دفتر این گروه حضور داشت. پس از آن، اخوان به طور رسمی مجوز فعالیت گرفت و حتی زمانی که دولت اردن در سال ۱۹۵۷ احزاب سیاسی را منحل کرد، این گروه همچنان به کار خود ادامه داد.
در طول چندین بحران جدی، اخوانالمسلمین در کنار نظام سلطنتی ایستاد.
مثلاً در سال ۱۹۵۷، زمانی که یک کودتای نظامی علیه ملک حسین شکست خورد، اخوان از پادشاه حمایت کرد.
در جریان جنگ سپتامبر ۱۹۷۰ میان ارتش اردن و نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین نیز، اخوان از درگیری خودداری نمود.
در قیام آوریل ۱۹۸۹ که به خاطر بحران اقتصادی رخ داد و خطر سرنگونی سلطنت وجود داشت، باز هم اخوان از پادشاه حمایت کرد.
همچنین در شورشهای نان در سال ۱۹۹۶، اخوان نقش مؤثری در آرام کردن اوضاع داشت.
وفاداری بدون پاداش
با وجود این سوابق طولانی از حمایت، امروز به نظر میرسد ساختار سیاسی اردن تغییر کرده و اخوان را نه یک متحد، بلکه یک بار اضافه میبیند.
حذف اخوان از صحنه سیاسی میتواند روابط اردن با عربستان، امارات و اسرائیل را بهبود دهد و شاید کمک کند که دولت ترامپ هم کمکهای مالی به اردن را از سر بگیرد.


نظر شما