twitter share facebook share ۱۴۰۲ فروردین ۲۹ 709

عملکرد ضعیف روسیه در جنگ اوکراین، تحلیلگران غربی را به اینجا رسانده که خواهان تجزیه روسیه شوند. آنها به تقسیمات کشوری روسیه اشاره می کنند که شامل 83 واحد فدرال از جمله 21 جمهوری غیراسلاوی است

کمیسیون امنیت و همکاری اروپا تجزیه روسیه را هدفی اخلاقی و استراتژیک دانسته و مجمع ملتهای آزادِ پس از روسیه –که شامل سیاستمداران و روزنامه نگاران در تبعید روسیه است- نیز اوایل سال جاری در پارلمان اروپا در بروکسل جلسه ای برگزار کرد و نقشه ای از روسیه منتشر نمود که نشان می داد روسیه پس از پوتین به 41 کشور مختلف تقسیم شده است

تحلیلگران غربی به طور فزاینده ای این نظریه را ترویج می کنند که تجزیه روسیه در شرف وقوع است و غرب نه تنها باید به فکر مدیریت بحران پس از حادثه باشد، که باید از فرصت اقتصادی که تشکیل کشورهای جدید به همراه می اورد، استفاده کند. آنها به این اشاره می کنند که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، غرب نتوانست از فرصت ایجاد شده به طور کامل بهره مند شود و در کشورهای تازه تأسیس سرمایه گذاری کند. اکنون فرصت آن است که تهدید روسیه را یک بار و برای همیشه پایان داد

اما بسیاری دیگر از تحلیلگران همچنان روسیه را تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی می دانند و هشدار می دهند که این کشور حتی اگر از نظر نظامی و اقتصادی ضعیف تر از غرب باشد، همچنان 6000 کلاهک هسته ای، منابعی وسیع و شبه نظامیان مسلح در اختیار دارد

Janusz Bugajski محقق ارشد بنیاد جیمزتاون اخیرا کتابی نوشته که در آن استدلال می کند تحریم های غرب اقتصاد روسیه را تحت فشار شدید قرار داده و سبب کاهش بودجه مناطق مختلف کشور شده است؛ همین امر ناآرامی و نارضایتی را در این مناطق افزایش داده است

کسانی که با دیدگاه او موافق هستند معتقدند شکست پوتین در اوکراین ضمن تضعیف نزدیکان و وابستگان او، چهره وی را به عنوان رهبری ضعیف به نمایش گذاشته است. وقتی صاحبان قدرت و ثروت در جمهوری های غیراسلاو ببینند که مسکو نه به اندازه کافی ثروتمند است که جیب آنها را پر کند و نه آنقدر قدرتمند که مخالفان خود را سرکوب نموده و شکست دهد، آنوقت هر آن این احتمال وجود دارد که شورش کنند

سرگئی سوملنی سردبیر سابق تلویزیون تجارت روسیه می گوید که پوتین با آلوده کردن نخبگان کشور به فساد و ایجاد ترس در آنان از اینکه ممکن است درگیری های شبیه به چچن در سایر مناطق نیز رخ دهد، تاکنون توانسته است آنان را آرام نگه دارد

سال 1991 پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی 14 جمهوری این کشور اعلام استقلال کردند. چند سال بعد در چچن کارزار خونینی با هدف دلسرد کردن و متوقف ساختن جنبش های استقلال طلب براه افتاد و سیاست های پوتین باعث شد که جمهوری های ظاهرا خودمختار، کاملا تحت سلطه مسکو باقی بمانند

به گفته سوملنی «پوتین در روسیه به عنوان رهبری دیده می شد که می تواند هر کسی را شکست دهد و اوکراین از دید مردم آنقدر ضعیف بود که به راحتی و بدون هیچ تلاشی شکست می خورد؛ اما اکنون همه نخبگان با واقعیت روبرو شده اند و می بینند که مسکو نه پول دارد و نه ارتشی قوی. اگر شما رئیس یک گروه مافیایی باشید، بدترین اتفاقی که ممکن است برای شما بیفتد این است که زیردستانتان ناگهان متوجه شوند به اندازه ای که ادعا می کردید قوی نیستید»

سالهاست که در بخش هایی از فدراسیون روسیه زمزمه های نارضایتی وجود داشته است. پنج هزار مایل دورتر از مسکو، هزاران نفر در سال 2020 در منطقه خاباروفسک، ماهها نسبت به تقلب دولت در انتخابات و دستگیری فرماندار اعتراض کردند

همان سال مردم در جمهوری باشکورتوستان نسبت به معدنکاری در تپه های مقدس منطقه دست به اعتراض زدند. سال 2019 مردم منطقه ارخانگلسک در 700 مایلی شمال مسکو برای جلوگیری از دفن زباله های مسکو در این منطقه، جاده ها را مسدود کردند. در جمهوری تاتارستان به دلیل تحمیل زبان روسی و ممنوعیت استفاده از الفبای سیریلیک یک جنبش ملی گرا در حال رشد است و برای استقلال فرهنگی بیشتر مبارزه می کند. مردم باشقیرستان نیز برای حفظ زبان خود دست به اعتراض زده اند

اخیرا هنگامی که پوتین فرمان بسیج نیروها را صادر کرد و سربازان زیادی را از مناطق فقیر به خدمت گرفت، اعتراضات در مناطق مختلف کشور شعله ور شد. در بوریاتیا کمیته ای برای جلوگیری از استخدام جوانان این منطقه در ارتش ایجاد شد و در داغستان و چچن رمضان قدیروف -که به پوتین اعلام وفاداری کرده- اعلام نمود که این مناطق پیشتر سهمیه خود را پرداخت کرده اند و سرباز به جنگ فرستاده اند. زنان در شهر یاکوتسک در جمهوری ساخا به خیابان ها آمده و شعار دادند «بگذارید فرزندان ما زنده بمانند»

کارشناسان با اشاره به اعتراضات در جمهوری ها و مناطق فدرالی روسیه در گذشته، نشان می دهند که در مناطق مختلف این کشور از دیرباز تنش وجود داشته است. برخی معتقدند اعتراضات ضد فرمان بسیج پوتین می تواند سبب اتحاد جنبش های استقلال طلب در سراسر جمهوری های روسیه شود اما آنچه تاکنون از شواهد به نظر می رسد این است که استقلال طلبی در روسیه صرفا یک امید است و جنبش هایی قوی برای این منظور شکل نگرفته است

آنها که با احتمال تجزیه روسیه مخالف هستند، استدلال های محکم تری برای نظر خود می آورند. از دید آنها گرچه مردم در جمهوری های خودمختار روسیه از پوتین می ترسند و بیزار هستند اما ضد پوتین بودن لزوما به معنای ضد روسیه بودن نیست. ضمن اینکه برای آندسته از مناطقی که واقعا مایل به جدایی هستند هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت بعدی دموکراتیک و دوستدار غرب باشد؛ چنانکه در مناطق خاور دور روسیه مناطقی وجود دارند که در حال حاضر متمایل به چین هستند. علاوه بر اینها نگرانی هایی بابت بروز جنگ داخلی و جنگ دیکتاتورهای منطقه بر سر سلاح های اتمی روسیه وجود دارد

میخائیل خودروکوفسکی مدیرعامل شرکت نفت یوکوس و زندانی سیاسی در روسیه، تجزیه مسالمت آمیز این کشور را رد می کند و نسبت به جنگ های منطقه ای هشدار می دهد. وی می گوید: «آن دسته از مناطق روسیه که غنی از منابع هستند، به دریا دسترسی ندارند؛ همین امر می تواند زمینه درگیری بین مناطق مختلف را بر سر مرزها و کنترل تسلیحات هسته ای ایجاد کند که برای غرب یک کابوس است»

خودروکوفسکی افزود «در چنین شرایطی یک دیکتاتور دیگر به جای پوتین در مسکو ظهور خواهد کرد تا سرزمین های از دست رفته را پس بگیرد. آیا غرب با 15 تا 20 کشور جدید که با یکدیگر می جنگند و سلاح هسته ای دارند کنار خواهد آمد؟ یا با دیکتاتوری که به درخواست ارتش و مردم، کشور را دوباره متحد می کند؟»

صحبت از تجزیه روسیه در پایتخت های غربی می تواند شور ملی گرایی را در این کشور افزایش دهد و روس ها را وادار کند تا پشت پوتین جمع شوند. همچنین می تواند توسط حامیان راست افراطی پوتین در سراسر اروپا مورد سوء استفاده قرار گیرد تا احساسات و سیاست های ضدآمریکایی را تقویت کنند

به گفته جوانا پریرا پژوهشگر ارشد مؤسسه رویال اروپا: «تجزیه روسیه بسیار نامحتمل است. بیان چنین سخنانی جذابیت پوتین را در روسیه افزایش می دهد و بر حس ملی گرایی روسها می افزاید. آنچه که ما می بینیم و می شنویم حکایت از حمایت زیاد از پوتین دارد. در چنین شرایطی هرگونه صحبت یا تلاش برای تجزیه روسیه تنها به پوتین کمک خواهد کرد؛ ضمن اینکه جمهوری ها و مناطق غیراسلاو خواهان تجزیه روسیه نیستند بلکه فقط می خواهند منطقه شان در فدراسیون روسیه استقلال فرهنگی بیشتری داشته باشد»

منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما