عقل والاترين گوهر وجود آدمى و منشأ صلاح و سامان و خير و خوبى است، واز اينرو بيشترين تلاش تربيتى بايد در اين جهت باشد كه اين گوهر والا به درستى شكوفا گردد. امير بيان، على (ع) عقل را اينگونه معرفى فرموده است: «الْعَقْلُ مُصْلِحُ كُلِّ أَمْرٍ؛ عقل به سامان آورنده هر امرى است»، «الْعَقْلُ يَنْبُوعُ الْخَيْرِ؛ عقل چشمه خير و خوبى است» و «خَيْرُ الْمَوَاهِبِ الْعَقْلُ؛ بهترين موهبتها عقل است».
رسالت پيام آوران الهى در اين جهت بوده است كه زمينه شكوفايى استعدادهاى آدميان را فراهم سازند و آنان را تربيت عقلانى كنند و عقلها را بالنده نمايند و انسانها را به حكمت نظرى و حكمت عملى رهنمون شوند.
در تربيت عقلانى، قواى آدمى تسليم خِرَد نورانى مىشود و انسان به عقل اداره مىگردد؛ و هنر تربيت در اين است كه اين زمينه را فراهم نمايد. از اميرمومنان روايت شده است كه فرمود: «الْعَقْلُ صَاحِبُ جَيْشِ الرَّحْمنِ، وَ الْهَوَى قَائِدُ جَيْشِ الْهَوَى، وَ النَّفْسُ مُتَجَاذِبَةٌ بَيْنَهُمَا فَأَيُّهُمَا غَلَبَ كَانَتْ فِي حَيِّزِه؛ عقل سپهسالار لشكر خداى رحمان است و هوا راهبر لشكر شيطان، و نفس كشيده شونده ميانه ايشان؛ پس هر يك از ايشان چيره شود، نفس در جايگاه آن خواهد بود.»
اگر قواى ادمی تحت حكومت عقل قرار گيرد، انسان راه به سوى كمال مطلق را برخود هموار ساخته است و اين عين رشد و تعالى است. «كَفَاکَ مِنْ عَقْلِکَ مَا أَوْضَحَ لَکَ سُبُلَ غَيِّکَ مِنْ رُشُدِکَ؛ از خِرَد تو را اين بايد كه راه گمراهىات را از راه رستگارىات نمايد».
در تربيت عقلانى اين زمينه فراهم مىشود كه عقل در قدرت غربالكنندگى شكوفا گردد و بتواند حق را از باطل، و خير را از شرّ، و راه را از بيراهه تميز دهد و قدرت جدا كردن سخن راست از سخن دروغ و سخن منطقى از سخن غير منطقى را بيابد، و به صفت تميز و ويژگى جداكنندگى صحيح از سقيم متصف شود.
بعضىها كه تربيت عقلانى در آنها تحقق نيافته است، خاصيت ضبط صوت را دارند، و از آنچه ديگران مىگويند پرمىشوند و در جاى ديگر تحويل مىدهند، بدون آنكه تشخيص دهند كه آنچه مىشنوند صحيح است يا غلط.
تربيت عقلانى به انسان قدرت نقّادى و تشخيص مىبخشد و بدون اين امر، تربيت راه به جايى نمىبرد. تأكيد اميرمومنان على (ع) در اين جهت است، چنانكه فرموده است: «اِعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ، لاَ عَقْلَ رِوَايَةٍ، فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ، وَرُعَاتَهُ قَلِيلٌ؛ چون سخن و حديثى را شنيديد آن را فهم و رعايت كنيد، نه بشنويد و روايت كنيد كه راويان علم بسيارند و به كار بندان آن اندك در شمار».
علم و دانش زمانى سودمند و كارآ مىشود كه نقّادى شود و عقل بايد به گونهاى تربيت شود كه قدرت غربالكنندگى اطلاعات را داشته باشد. امام على (ع) آنجا كه درباره برترين نمونههاى تربيت يعنى خاندان ختمى مرتبت و اوصياى آن حضرت سخن مىراند، درباره آنان چنين مىگويد: «عَقَلُوا الدِّينَ عَقْلَ وِعَايَةٍ وَ رِعَايَةٍ، لاَ عَقْلَ سَمَاعٍ وَ رِوَايَةٍ. فَإِنَّ رُوَاةَ الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتُهُ قَلِيلٌ؛ دين را چنان كه بايد، دانستند و فراگرفتند و به كار بستند، نه كه تنها آن را شنفتند و به ديگران گفتند كه راويانِ دانش بسيارند، ليكن پاسداران آن اندك به شمار».
انسانى كه فاقد تربيت عقلانى باشد، از گوهر انسانيت بىبهره است، زيرا جوهر و مغز انسانيت انسان و ملاك و مقوّم انسانيت مردمان به تعقّل است. اميرمومنان على (ع) فرموده است: «الاِْنْسَانُ عَقْلٌ وَ صُورَةٌ، فَمَنْ أَخْطَأَهُ الْعَقْلُ وَ لَزِمَتْهُ الصُّورَةُ لَمْ يَكُنْ كَامِلاً، وَكَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ لاَ رُوحَ فِيهِ؛ انسان، عقل است و صورت؛ پس هر كه عقل از او رويگردان شود و صورت آدمى با او بماند، كامل نيست، و همچون كسى است كه روح ندارد».
بنابراين بايد بر همه امور و وجوه زندگى فرد و جامعه عقل و خِرَد و فرزانگى حاكم باشد تا آن فرد و جامعه از حيات انسانى و متعالى برخوردار شوند، و نه تحجّر و جمود و عوامزدگى.
ثمرات تربيت عقلانى
آزادگى و رهايى از دنياى نكوهيده از اساسىترين ثمرات تربيت عقلانى است؛ به بيان امام على (ع): «ثَمَرَةُ الْعَقْلِ مَقْتُ الدُّنْيَا وَ قَمْعُ الْهَوَى؛ ميوۀ عقل دشمنى دنيا [ ى نكوهيده ] و سركوبى هواى نفس است». در اين بستر است كه آدمى به دين مدارى و سلوك انسانى مىرسد و راه به سوى حق را به درستى برخود هموار مىكند.
انسانى كه تربيت عقلانى مىيابد، اهل عمل به حق و پايبندى بدان مىشود و اين خود، بهترين زمينه نجات و رستگارى آدمى است. «ثَمَرَةُ الْعَقْلِ لُزُومُ الْحَقِّ؛ ميوه عقل ملازمت با حق است».
جلوههاى اجتماعى و سياسى و مديريتى تربيت عقلانى، نرمى و مدارا در مناسبات و روابط، و تدبير نيكو، و بهرهمندى از انعطافهاى اصولى، و دورى از تنگ نظرى و سخت دلى و خشك مغزى است. در بيانات نورانى اميرمومنان على (ع) درباره اينگونه ثمرات تربيت عقلانى چنين وارد شده است :«ثَمَرَةُ الْعَقْلِ مُدَارَاةُ النَّاسِ؛ ميوه عقل مدارا كردن با مردم است».
از ديگر ثمرات تربيت عقلانى راستى و صداقت، و پايدارى و استقامت در همه امور است: «ثَمَرَةُ الْعَقْلِ الصِّدْقُ؛ ميوه عقل راستى و صداقت است» و «ثَمَرَةُ الْعَقْلِ الاِسْتِقَامَةُ؛ ميوه عقل پايدارى و استقامت است».
نيز عقل است كه آدمى را به فهم صحيح امور و دريافت درست از هستى راه مىبرد. «الْعَقْلُ دَاعِي الْفَهْمِ؛ عقل دعوت كننده فهم است». فهم درست از عالم و آدم و هستىبخش عالميان، راه حقيقت را به روى انسان مىگشايد و آدمى را به تدبيرى درست در زندگى اين جهانى و اهتمامى نيكو براى زندگى آن جهانى رهنمون مىگردد، چنانكه امير بيان، على (ع) بدين حقيقت اشارت كرده است: «أَفْضَلُ النَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ تَقْدِيرًا لِمَعَاشِهِ، وَ أَشَدُّهُمُ اهْتِمَامًا بِإِصْلاَحِ مَعَادِهِ؛ برترين مردمان از نظر عقل نيكوترين ايشان است در برنامهريزى براى اداره زندگىاش، و با همّتترين ايشان است در به اصلاح آوردن معادش».
تربيت عقلانى خود، بهترين زمينه فراهم نمودن پاكى و پاكدامنى، و راستى و راسترَوى است، عقل را از آن جهت بدين نام خواندهاند كه انسان را از زشتيها و كجيها و ناراستيها باز مىدارد و به راه راست مىخواند و بر درستى استوار نگه مىدارد. در حكمتهاى والاى علوى چنين آمده است :«مَنْ عَقَلَ تَيَّقَظَ مِنْ غَفْلَتِهِ، وَ تَأَهَّبَ لِرِحْلَتِهِ، وَ عَمَرَ دَارَ إِقَامَتِهِ؛ هر كه تعقّل نمايد از غفلتِ خود بيدار گردد، براى رحلتِ خود آماده شود، و سراى اقامتِ خود را آباد سازد.»
آفات تربيت عقلانى
چنانچه عقل به درستى شكوفا نشود و تحت حكومت هوا قرار گيرد، انسان از صورت و سيرتِ فطرت اوّليه به دور مىافتد و به تباهگرى مىگرايد؛ و اين بحرانى اساسى در تربيت انسانى است. اميرمومنان على (ع) در اين باره فرموده است: «آفَةُ الْعَقْلِ الْهَوَى؛ آفت عقل هوا است». در تربيت عقلانى، سير دادن آدمى از خودبينى به خدابينى، و از خودخواهى به خداخواهى مهمترين اهداف است و بزرگترين آفت اين تربيت گردن فرازى و خودپسندى است. اميرمومنان على (ع) در وصيت تربيتى خود به فرزندش حسن (ع) چنين آورده است: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الاِْعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ، وَ آفَةُ الاَْلْبَابِ؛ بدان كه خودپسندى ضدّ درست انديشى است، و آفت عقلهاو خِرَدها است» و نیز فرموده است: «شَرُّ آفَاتِ الْعَقْلِ الْكِبْرُ؛ بدترين آفتهاى عقل گردن فرازى است».
*دکتر مصطفی دلشاد تهرانی
messages.comments