در اسلام مشکلی به نام بیکاری وجود ندارد و علّتش این است که اسلام به همگان آزادی داده تا از تمام اشیاء حلال اعم از آب، زمین، معادن و...تا جایی که اجحاف به حق دیگران نشود استفاده کنند.

در اسلام قید و بندهایی از قبیل گذرنامه، اقامت، جواز کسب و.. وجود ندارد؛ بنابراین در تاریخ رسول اکرم صلی الله علیه وآله و حضرت علی علیه السلام هیچگونه نامی از مشکل بیکاری به چشم نمی خورد. پیامبر اسلام هرگاه با مردی روبرو می شد ابتدا از شغل او سؤال می کرد و اگر پاسخ داده می شد که بیکار است، آن بزرگوار وی را مذمت می نمود و به کار تشویق می کرد.

وجوهات اسلامی

در اسلام هیچگونه مالیاتی صحیح نیست به جز خمس، زکات، جزیه و خراج.

خراج عبارت است از اجاره بهای زمین هایی که ارتش اسلام، از کفار در حین جنگ تصرف کرده است. این زمین ها را حاکم اسلامی اجاره می دهد یا روی آنها عقود مضاربه، مزارعه یا مساقات منعقد می سازد و درآمدهای حاصل از آنها را در شمار بیت المال محسوب نموده، صرف امور مسلمین می کند.

جزیه نیز مالیاتی است که از اقلیت های مذهبی در سرزمین های اسلامی دریافت می شود. جزیه در مقابل خمس و زکاتی است که از مسلمانان گرفته می شود و از طرف دیگر، در برابر حمایتی است که این دولت از آنان به عمل آورده، از جان و مال و ناموس آنها محافظت می نماید.

گمرک

اسلام با گمرک مخالف است. قبل از اسلام باج هایی به نام گمرک از مردم گرفته می شد که اسلام آنها را ملغی ساخت.

در روایتی از نوف بکّالی آمده است: شبی را در خدمت امیرمؤمنان بودم، نیمه شب دیدم که آن حضرت پیوسته نماز می خواند و مدت به مدت به آسمان نگاه کرده، آیاتی از قرآن را زمزمه می کرد، آنگاه رو به من نموده، فرمود: حضرت داوود مانند این ساعت از شب برخاست و فرمود :« در این ساعت هیچ بنده ای به درگاه خدایش دعا نمی کند مگر آنکه دعایش به اجابت رسد، جز گمرکچی و مأمور سازمان امنیت که کارش جاسوسی است و کسی که با دولت ظالم همکاری کند».

سرمایه داری

سرمایه داری به معنی غربی آن، که گروهی با سوء استفاده از قوانین، حق مظلومان را پایمال کنند و از دسترنج آنان استفاده نموده، بر سرمایه خود انباشته سازند، در اسلام مورد تأیید نیست. سرمایه داری به معنای شرقی آن نیز صحیح نیست، زیرا در اینگونه سرمایه داری، یک حزب یا گروه حاکم، قدرت و ثروت را در اختیار خود درآورده و تمام ملت را از حقوقش محروم می سازد که این شیوه بدتر و ظالمانه تر از شیوه قبلی است؛ چون در شیوه قبلی اگر چندین سرمایه دار هست در این شیوه تنها یک سرمایه دار بزرگ به نام دولت وجود دارد که زمام همه امور را در دست می گیرد.

سیستم اقتصادی اسلام با فقر مبارزه می کند و مردم را به سوی کار و ثروت تشویق نموده، سرمایه صحیح به قدر کار و اندیشه را امضا می کند. بنابراین سرمایه هایی که از راه حلال در برابر کار بدنی و فکری بدست آمده باشد بی اشکال بوده و هیچکس حق ندارد صاحبان آنها را باز دارد، هرچند که مقدار سرمایه بسیار زیاد باشد.

مصادره اموال

مصادره اموال مردم به هیچ وجه در اسلام صحیح نیست، چنانکه در روایتی آمده است :«مال هیچ شخصی جز با رضایت خودش برای دیگران حلال نیست».

در حکومت عادلانه پیامبر اسلام و امیرمؤمنان، هیچگاه اموال مردم مصادره نشد. حضرت علی علیه السلام پس از کشته شدن عثمان-که اموال زیادی از مردم را مصادره کرده بود-فرمود:« حق قدیم مردم را چیزی ابطال نمی کند. به خدا سوگند اگر اموال مصادره شده مردم را بیابم به صاحبان اصلیش باز می گردانم، حتی اگر مهریه زنان یا بهای کنیزان قرار گرفته باشد».

اختلاف طبقاتی

در نظام اسلامی، تمام مردم در برابر قوانین یکسانند و هیچ امتیازی بر یکدیگر ندارند. اسلام ثروت های عمومی را برای همگان یکسان قرار داده و اجحاف را حرام نموده است؛ همچنین راجع به حکومت در اسلام، حکومت ارثی یا از راه کودتا پذیرفته نیست بلکه معیار، لیاقت افراد و کفایت لازم همراه با انتخابات آزاد مردم است. بدین وسیله همیشه افراد لایق سرکار آمده و نظام طبقاتی پدید نمی آید.

اسلام تحصیل علم را برای همگان آزاد و در مواردی واجب نمود. بنابراین با کنترل قدرت، ثروت و دانش که سه عامل شکل گیری طبقات مختلف در جامعه هستند، دیگر شاهد اختلاف طبقاتی نخواهیم بود.

البته لازم به تذکر است، افرادی که با کار و تلاش بیشتر، ثروت بیشتری بدست می آورند یا بر دانش خویش می افزایند، بر گروهی دیگر که این ویژگی ها را ندارند برتری خواهند یافت؛ اما اینگونه برتری ها حاصل کوشش بیشتر آنان است و در اسلام محترم شمرده شده است. اینگونه تفاوت ها شرط حرکت چرخ های اقتصادی و پویایی علمی یک جامعه است. قرآن در این باره می فرماید:« ما گروهی را برگروه دیگر برتری دادیم ... تا گروه برتر گروههای زیردست خود را استخدام کند».

برگرفته از کتاب پرتوی از مکتب پیامبرو امیرمؤمنان نوشه آیت الله سید محمد حسینی شیرازی

نظر شما