twitter share facebook share ۱۳۹۶ خرداد ۳۱ 739

اين حركت بى سابقه پس از آن صورت گرفت كه آيت الله خامنه اى طى سخنانى خطاب به خانواده هاى نيروهايى كه در سوريه كشته شده بودند، اطمينان خاطر داد كه همه اعم از دشمنان، دوستان با اخلاص و دوستانی که برخی مواقع دلشان می لرزد، بدانند جمهوری اسلامی مستحکم و با اقتدار کامل ایستاده و دشمنان نمی‌توانند به ملت ایران سیلی بزنند بلکه ملت به آنها سیلی خواهد زد.

حمله موشکی ایران به مواضع داعش، دوازده روز بعد از حمله تروریستی در ایران اتفاق افتاد. نيروى هوافضاى سپاه پاسداران در بيانيه اى رسمى پس از حمله موشكى، آن را اقدامى در راستاى تنبیه تروریست‌های جنایتکار و انتقام گيرى از داعش به خاطر حملات مرگبارش به مجلس شورای اسلامی و آرامگاه آیت‌الله خمینی در تهران دانست.

علاالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز این حمله را «پاسخ کوبنده‌ای» به مصوبه اخیر سنای آمریکا در اعمال تحریم‌ها علیه ایران دانست که نشان می‌دهد این تحریم‌ها از سوی آمریکا «آب در هاون کوبیدن» است.

ایران با پرتاب موشک، کوشید تا فضای ذهنی و روانی قبل از حمله داعش را احیا کند و مردم را نسبت به اقتدار امنیتی و نظامی خود دوباره مطمئن سازد؛ همچنین توان موشکی خود را ورای رزمایش‌ها به یادها آورد، این پیام را فرستاد که به تهدیدات و مباحثی که در آمریکا برای تحریم سپاه جاری است وقع و اعتنایی ندارد، بر حضور و نقش خود در سوریه و مدعیاتش در آنجا (و حتی توان شلیک موشک علیه دشمن صهیونیستی) تاکید نهاد و هم خواست به رقبای منطقه‌ای بگوید که خرید کلان تسلیحات لزوما معادله قدرت را در منطقه جا به جا نمی‌کند.

این حمله نشان داد که حاكميت ايران پس از تحولات اخير - اعم از حملات تروريستى در تهران، بحران قطر، تشديد تحريم هاى واشنگتن عليه تهران و غيره - تصميم به اعمال سياست خارجى جسورانه تر و تهاجمى ترى گرفته است. به طور اخص، اقدام نظامى مذكور را مى توان حاوى سه پيام استراتژيك دانست:

با توجه به شكست تلاش هاى دولت روحانى براى تنش زدايى با عربستان - همانند عملكرد نسبتا ملايم آن در بحران قطر - و پيشروى روزافزون رياض در به چالش كشيدن منافع ايران در منطقه - كه تاحدى ناشى از قوت قلب گرفتن حاكمان سعودى از روابط نزديك با دولت ترامپ است - حملات موشكى مستقيم به داعش در سوريه مى تواند حاكى از آن باشد كه كاسه صبر ایران لبريز شده و از اين پس پاسخ رفتار تهاجمى نه با خويشتن دارى، بلكه با رفتار تهاجمى مشابه داده خواهد شد. بدين معنى، اقدام موشكى ايران عليه داعش نوعى اعلام عزم و اراده براى مقابله به مثل است.

در سطحى ديگر اما، حركت مذكور را بايد در چارچوب توازن قوا در جنگ داخلى سوريه و به ويژه تلاش براى بيرون راندن داعش از استان هاى رقه و دير الزور و تصرف مناطق شرقى كشور دانست. جالب آنكه در همان روز و چند ساعت پيش از حمله موشكى، نيروى هوايى آمريكا يك جت جنگنده سوخوى متعلق به ارتش سوريه را بر فراز رقه - كه نيروهاى كرد مورد حمايت ايالات متحده در اطراف آن مشغول عمليات براى پاكسازى داعش هستند - ساقط كرد.

حمله هواپيماى آمريكايى به جنگنده سورى - كه تابحال سابقه نداشته است - در واقع چهارمين حمله نيروهاى آمريكايى به نيروهاى حامى بشار اسد در يك ماه گذشته محسوب مى شود، حملاتى كه برخى از آنها در اطراف پايگاه التنف در نزديكى مرز عراق و اردن رخ داده اند. از اين زاويه، حمله موشكى ايران به ديرالزور را مى توان نوعى هشدار به آمريكا دانست كه ایران تمايل و آمادگى آن را دارد كه براى دفاع از متحد استراتژيك و تامين منافع منطقه اى اش، سطح مداخله و منازعه را در ميدان سوريه از آن چيزى كه تا به حال وجود داشته نيز بالاتر ببرد.

و در نهايت، با توجه به اينكه موشك هاى سپاه، استان ديرالزور و نه رقه را - كه پايتخت خودخوانده داعش و در حال حاضر محل اصلى استقرار نيروهاى آن است - هدف قرار داد، مى توان آن را نوعى مرزبندى و پيامى براى تقسيم قلمرو در شرق سوريه نيز تفسير كرد. چنانكه از آرايش نيروهاى رقيب و شرايط ميدانى در استان هاى رقه و ديرالزور برمى آيد، شهر رقه به احتمال زياد در آينده به تصرف نيروهاى كرد مورد حمايت آمريكا درخواهد آمد و بدين ترتيب ممكن است دست دولت سوريه از مناطق شمال شرقى كشور كوتاه شود

در تلاش برای سلطه بر دیرالزور، محاسبه این است که هم ائتلاف و مخالفان سهمی کمتر از قلمرو سوریه را در اختیار داشته باشند تا در معادلات مربوط به آینده سوریه و تقسیم قدرت یا حتی تجزیه کشور قدرت زیادی برای چانه‌زنی نداشته باشند و هم کریدوری به سوی مرز عراق باز کنند، کریدوری که هم امکان بهره‌گیری از حمایت‌های نیروهای نزدیک به ایران در این کشور را ممکن کند و هم پیوند ارضی میان تهران، بغداد، دمشق و بیروت گسسته نشود

مرز شرقی سوریه با عراق در اختیار حشد شعبی، قرار دارد. بخش قابل توجهی از خط ساحلی این کشور در غرب با دریای مدیترانه نیز در اختیار روسیه، هم‌پیمانانش و همچنین حزب‌الله و ارتش لبنان است. بنابراين حفظ مسيرهاى ارتباطى محور مقاومت و نيز تضمين تماميت ارضى سوريه به رهبرى بشار اسد مى طلبد كه نيروهاى حكومتى جاى پايى در شرق كشور براى خود باز كرده و مناطق مهمى از آن را به ويژه در مرز عراق تحت كنترل داشته باشد. استان ديرالزور يكى از اين مناطق بوده و لذا از اهميت استراتژيك بالايى براى طرف هاى درگير در جنگ داخلى سوريه برخوردار است.

نظر شما