اسرائیل مدتهاست تمایل خود را به اعمال فشار نظامی علیه ایران برای جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای و صادرات سلاح این کشور نشان داده است ولی به نظر می رسد که در چند ماه گذشته این تمایل افزایش بیشتری یافته است. اوایل ژانویه اسرائیل به گروههای شبه نظامی هوادار ایران در فرودگاه سوریه حمله کرد و باعث مختل شدن کار فرودگاه شد. اواخر همان ماه گزارش شد که اسرائیل به یک سایت نظامی در اصفهان یک حمله پهپادی انجام داده است؛ پس از آن هم چون احتمال حملات تلافی جویانه ایران به اهداف غیرنظامی در خارج از کشور می رفت، تل آویو در حالت اماده باش قرار گرفت. ایران در واکنش به این حملات یک نفتکش تجاری در دریای عرب را که متعلق به یک تاجر اسرائیلی بود هدف قرار داد. در آخرین تحول بنابر گزارش ها هفته جاری اسرائیل چند مقام ایرانی را در محله ای مسکونی در دمشق هدف گرفت
این حملات در ادامه حملات تلافی جویانه ای است که دهه هاست بین ایران و اسرائیل جریان دارد و عنوان «جنگ در سایه» گرفته است. زمانی که مذاکرات بین جمهوری اسلامی و مقامات غربی در سال 2013 علنی شد، اسرائیل به مدت کوتاهی حمله به برنامه هسته ای ایران را متوقف کرد؛ این آرامش تا خروج دولت ترامپ از برجام ادامه داشت. سال 2018 علیرغم اینکه همه طرف ها به برجام پایبند بودند، اسرائیل کارزار خود را علیه ایران با حمله به شبه نظامیان مورد حمایت این کشور و تسلیحاتی که به سمت عراق و سوریه می فرستاد، ادامه داد. در دوران ترامپ اقدامات اسرائیل جسورانه تر شد و به طور فزاینده ای به اهداف هسته ای و غیر هسته ای در داخل ایران ضربه زد. اکثر رهبران اسرائیل از سیاست فشار حداکثری ترامپ استقبال کردند. وقتی جو بایدن رئیس جمهور آمریکا شد همسویی بین اسرائیل و آمریکا در نگاه جنگ طلبانه ای که نسبت به ایران داشتند، از بین رفت. بایدن بار دیگر دیپلماسی و احیای توافق هسته ای را در دستور کار قرار داد اما اکنون شرایط در حال تغییر است و خطر بار دیگر شدت گرفته است
دولت بایدن با شعار احیای برجام بر سر کار آمد ولی اسرائیل برخلاف گذشته حملات خود را به سایت های هسته ای ایران متوقف نکرد. رویکرد نظامی اسراییل در قبال ایران برای سیاست گذاران آمریکایی قابل مهار به نظر می رسید؛ آنها رویارویی ایران و اسرائیل را امری عادی تلقی می کردند و معتقد بودند با توجه به اینکه ایران بدنبال کاهش تحریم ها از طریق دیپلماسی است، واکنش شدیدی به اقدامات اسرائیل نشان نمی دهد و بنابراین خطر زیادی وجود ندارد و می توان اوضاع را کنترل کرد
اما اکنون همه چیز تغییر کرده است. به نظر می رسد رهبران فعلی ایران باتوجه به پیشرفت برنامه هسته ای این کشور کمتر از گذشته به دیپلماسی علاقه مند هستند و احتمال از سرگیری و موفقیت مذاکرات برای بایدن و دیگر رهبران اروپایی نیز کمرنگ تر از همیشه شده است. اکنون بازدارندگی نظامی دیگر نقش مکمل را برای دیپلماسی ندارد، بلکه به استراتژی جایگزین غرب تبدیل شده است.
این تغییر مرهون چند رخداد داخلی و ژئوپلیتیکی است: اعتراضات گسترده ضد نظام در ایران که از سپتامبر گذشته آغاز شد، شکست مذاکرات احیای برجام، گسترش روابط نظامی روسیه و ایران و کشیده شدن این رابطه به جنگ اوکراین. همه این عوامل درگیری بین اسرائیل و ایران را تشدید می کند، احتمال سرایت این درگیری به کل منطقه را افزایش می دهد و نیروهای آمریکایی باقی مانده در عراق و سوریه را در معرض خطرات بیشتری قرار می دهد
آمریکا بازدارندگی نظامی را برای جلوگیری یا کند کردن پیشرفت نظامی و هسته ای تهران ضروری می داند و معتقد است که می توان از گسترش درگیری جلوگیری کرد. در اسرائیل نیز دیدگاه غالب این است که انزوای منطقه ای ایران و شرایطی که این کشور در داخل دارد، در کنار اقدامات هماهنگ نظامی بین اسرائیل و آمریکا می تواند واکنش تهران را محدود کند اما تحولات ژئوپلیتیکی اخیر می تواند دیدگاه غالب را به چالش بکشد
دولت ایران با بحران بی سابقه ای مواجه است که جرقه آن با مرگ مهسا امینی در بازداشت زده شد. گرچه به نظر می رسد که نظام توانسته اعتراضات را فروبخواباند اما با توجه به شرایط بد اقتصادی و دورنمای اندک اصلاحات احتمالا به زودی شاهد موج جدیدی از اعتراضات خواهیم بود
رهبران ایران اعتراضات را به تحرکات دشمنان نسبت می دهند از این رو حملاتی را علیه گروههای مخالف ایرانی در کردستان عراق انجام دادند. آنها همچنین عناصر کرد را در حمله اخیر اسرائیل به اصفهان دخیل می دانند. احتمال حملات بیشتر ایران به کردستان عراق زیاد است و این حملات فشارها بر مقامات بغداد و اربیل را برای سرکوب مخالفان ایرانی افزایش می دهد
تهران همچنین اسرائیل را به دامن زدن به ناآرامی های اخیر متهم کرده است. در گذشته شاهد بوده ایم که ایران برای انتقام گیری، شهروندان اسرائیل را در کشورهای خارجی هدف قرار داده است. سال گذشته اسرائیل از خنثی کردن توطئه هایی برای حمله به گردشگران اسرائیلی در ترکیه خبر داد اما اگر ایران در آینده طی حملاتی تعداد زیادی اسرائیلی را بکشد، انتقام بزرگ اسرائیل علیه ایران ممکن است اجتناب ناپذیر باشد
شکست مذاکرات برجام علیرغم 18 ماه تلاش، عامل دومی است که خطر جنگ را افزایش داده است. اکنون ایران با رسیدن به وضعیت آستانه فاصله زیادی ندارد؛ ضمن اینکه بدلیل قطع شدن بازرسی های سرزده آژانس، جامعه جهانی نمی تواند از کم و کیف فعالیت های هسته ای ایران اطلاعات دقیقی بدست آورد. بنابراین این سؤال مطرح است که اگر ایران تصمیم بگیرد به سوی ساخت سلاح هسته ای گام بردارد آیا جامعه بین الملل به موقع مطلع خواهد شد یا خیر. آنچه اکنون می دانیم این است که ایران برای تولید سلاح هسته ای هنوز نیاز به زمان دارد اما عدم اطمینان از اهداف و میزان توان و ظرفیت ایران می تواند انگیزه اسرائیل را برای بررسی گزینه های نظامی افزایش دهد. در آن صورت مشخص نیست که آیا آمریکا اراده و توان کافی برای محدود کردن حمله اسرائیل را خواهد داشت یا خیر
و اما عامل سوم، حمله روسیه به اوکراین است. نزدیک تر شدن روابط نظامی ایران با روسیه به ویژه انتقال پهپاد به آن کشور برای حمله به زیرساخت های اوکراین، نگاه آمریکا و اروپا را نسبت به تهران به عنوان کشوری مخرب تقویت کرده است. نتانیاهو حتی هدف قراردادن تأسیسات نظامی ایران را به عنوان راهی برای کمک به تلاش های غرب علیه روسیه مطرح می کند. آمریکا ممکن است به حملات اسرائیل در داخل ایران کمک نکند ولی با شرایط کنونی احتمال اینکه با این حملات مخالفت بورزد کمتر شده است. با طولانی شدن جنگ در اوکراین، تمایل واشنگتن و متحدانش -که بدنبال تضعیف نظامی روسیه هستند- به اتخاذ موضعی قاطع در برابر ایران بیشتر از همیشه شده است
در کنار این تحولات ما شاهد هماهنگی نظامی بیشتر بین آمریکا و اسرائیل هستیم؛ این امر نشانه ای است بر اینکه واشنگتن نه تنها رویارویی اسرائیل با ایران را می پذیرد که از آن فعالانه حمایت می کند. اواخر ماه گذشته ارتش آمریکا یک رزمایش مشترک با اسرائیل برگزار کرد و در آن رزمایش حملات تهاجمی دوربرد را شبیه سازی نمود. این بزرگترین رزمایشی بود که دو طرف تابه حال با یکدیگر انجام داده بودند. از اهداف این رزمایش نشان دادن قدرت آمریکا برای واکنش سریع به بحران های منطقه ای و دادن اطمینان به شرکای این کشور از تعهد امنیتی واشنگتن نسبت به آنان بود. اما مهمترین پیام رزمایش را می توان روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران دانست؛ با توجه به اینکه مقامات ارشد دولت بایدن پیشتر اعلام کرده بودند که مذاکرات هسته ای دیگر در اولویت شان نیست، این رزمایش را می توان چرخش سیاست آمریکا به سمت بازدارندگی نظامی تفسیر کرد. حتی سناتورهای دموکرات همچون کریس ون هولن -که حامی دیپلماسی هسته ای بود- اخیرا اظهار داشتند «گرچه درگیری نظامی در خاورمیانه به وضعیتی وحشتناک منجر خواهد شد و آخرین گزینه آمریکا خواهد بود ولی این گزینه روی میز است و آمریکا به آن می اندیشد»
با توجه به عادی سازی رابطه اسرائیل با برخی از کشورهای عربی و نگرانی های مشترک آنها در مورد قابلیت موشکی و پهپادی ایران، واشنگتن ممکن است تصور کند که شریکان عربش در خلیج فارس از همسویی نظامی ایالات متحده و اسرائیل استقبال خواهند کرد اما حتی کشورهایی همچون امارات متحده که در خط مقدم عادی سازی رابطه با اسرائیل هستند، از افزایش فشار نظامی بر ایران استقبال نمی کنند. با توجه به سابقه ایران در حمله به تأسیسات نفتی کشورهای عرب خلیج فارس، این کشورها بیش از اسرائیل خود را هدف انتقام جویی ایران می بینند؛ به عنوان مثال پس از حمله به اصفهان انور قرقاش یکی از مقامات ارشد اماراتی گفت که «این حمله به تشدید اوضاع انجامیده و خطراتی را ایجاد می کند که به نفع منطقه نیست». رهبری جدید اسرائیل، افراطی ترین دولت راستگرای تاریخ این کشور است و از زمان روی کار آمدن، اقداماتی انجام داده که به تشدید خشونت بین اسرائیلی ها و فلسطینیان انجامیده است. این رویکرد با توجه به مخالفت گسترده مردم عرب با سیاست های اسرائیل، آن دسته از رهبران عرب را که رابطه خود را با اسرائیل عادی سازی کرده اند، در موقعیت دشواری قرار می دهد
افزایش تنش در منطقه نه تنها ممکن است مانع از گسترش توافق عادی سازی اسرائیل با کشورهایی همچون عربستان شود، بلکه کشورهایی همچون امارات را که روابط خود را عادی کرده اند، در همکاری نظامی با آمریکا محتاط تر می کند؛ کشورهای خلیج فارس مشتاق همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی هستند. این کشورها علیرغم اینکه همچون اسرائیل در مورد ایران نگرانی هایی دارند ولی درهای مذاکره و رابطه با تهران را باز نگه داشته اند. امارات و عربستان از سرسخت ترین مخالفان فعالیت ایران در منطقه، در سال های اخیر گفتگوهای مستقیم خود را با ایران از سر گرفته اند. عراق و اردن میزبان اجلاس هایی بودند که ایران و فرانسه نیز در آن مشارکت داشتند. امارات در پاییز سال گذشته در پیروی از کویت، روابط خود را با تهران گسترش داد و سفیرش را به آن کشور بازگرداند. نزدیک ترین شریکان آمریکا از جمله اردن و امارات در حال عادی سازی رابطه با متحد منطقه ای ایران (سوریه) هستند و زلزله فاجعه بار اخیر این روند را تسریع کرده است
اما نگرانی های شریکان آمریکا در منطقه در مورد رویارویی نظامی با ایران، بعید است که اسرائیل و آمریکا را وادار به تغییر رویکرد خود کند. با توجه به اینکه مسیر دیپلماسی با ایران به مانع برخورده و تحریم های اقتصادی موفق به تغییر موضع ایران نشده است، به نظر می رسد که بایدن تمایل بیشتری به حمایت از اقدامات نظامی اسرائیل از جمله حمله مستقیم به پرسنل و تأسیسات نظامی ایران پیدا کرده است
اما بایدن و کشورهای اروپایی باید آماده باشند تا از تبدیل حملات هدفمند به یک جنگ بزرگ جلوگیری کنند. اگر رهبران ایران برخی اقدامات بازدارنده اسرائیل و آمریکا را تلاش برای سرنگونی نظام تعبیر کنند، انوقت ممکن است واکنش شدید و غیرمنتظره ای نشان دهند .گرچه جنگ منطقه ای قریب الوقوع نیست ولی تشدید تنش نظامی خطرناک است و ممکن است هزینه بلندمدتی به همراه داشته باشد
حفظ کانال های ارتباطی با ایران در بحبوحه تنش های نظامی، برای مدیریت بحران ضروری است. در حال حاضر با توجه به سرکوب اعتراضات داخلی در ایران و مخالفت شدید مقامات این کشور با تعامل واشنگتن و تهران ،تماس مستقیم امکانپذیر نیست ولی شریکان آمریکا همچون قطر و عمان به میانجیگری در موضوعاتی همچون تبادل زندانیان ادامه می دهند. همین کانال ها می تواند برای کمک به جلوگیری از بروز درگیری های ناخواسته استفاده شود .در پایان لازم به ذکر است که درگیری می تواند طولانی تر و دردناک تر از آن چیزی باشد که کشورها پیش بینی می کنند
تدوین طرح اضطراری جنگ با ایران توسط پنتاگون
بر اساس کتابچه راهنمای بودجه پنتاگون، ارتش آمریکا در سال های 2018 و 2019 هزینه هایی را برای طرحی مخفیانه –که به انجام عملیات علیه ایران مرتبط است- اختصاص داده است
وقتی از سرگرد جان مور سخنگوی سنتکام در مورد اینکه ایا این طرح هنوز برقرار است یا نه پرسیدیم، گفت: «ما در مورد طرح های اضطراری اظهار نظر نمی کنیم ولی ایران همچنان منبع بی ثباتی در منطقه و تهدیدی برای آمریکا و شریکان ما است. ما دائما جریان تهدید را رصد می کنیم و در دفاع از منافع ملی آمریکا در منطقه تردید نخواهیم کرد»
این طرح اضطراری که ساپورت سنتر نام دارد، نشان دهنده افزایش حمایت آمریکا از موضع تهاجمی اسرائیل علیه ایران است. اوایل ماه جاری تام نایدز سفیر آمریکا در اسرائیل به صراحت گفت: «اسرائیل می تواند و باید هرکاری که لازم است برای مقابله با ایران انجام دهد. ما از آنها حمایت می کنیم»
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا سنتکام شماری از کشورهای خاورمیانه، آفریقایی و آسیای مرکزی را زیر پوشش و مسئولیت خود دارد. از انجا که تلاش های آمریکا برای دیپلماسی با ایران در دوران تراپ شکست خورد، پنتاگون بی سروصدا اسرائیل را به منطقه مسئولیت فرماندهی مرکزی منتقل کرد و آن را رسما در گروه کشورهای عرب خاورمیانه قرار داد. این اقدام در پی توافق ابراهیم بین اسرائیل و برخی از کشورهای عرب صورت گرفت. جارد کوشنر توافقنامه را به عنوان یک توافق صلح تبلیغ می کرد اما در واقع هدف آن همسویی بیشتر این کشورها در برابر دشمن مشترک (ایران) بود
در ماههای اخیر امریکا و اسرائیل چندین رزمایش مشترک برگزار کردند که به گفته رهبران اسرائیل هدف آن، آزمایش طرح های حمله احتمالی به ایران بود
داکوتا وود پژوهشگر ارشد بنیاد هریتج می گوید، در طرح های اضطراری همچون ساپورت سنتر، طرح کلی برای انجام برخی اقدامات بزرگ علیه دشمن ارائه می شود. به عنوان مثال در ژوئن 1994 پنتاگون درخواست طرحی اضطراری برای انجام عملیات نظامی در هائیتی کرد. ماه ژوئیه نیروهای آمریکا به رئیس جمهور هائیتی حمله کرده و آن را سرنگون کردند
وود افزود ممکن است فکر کنید ارتش آمریکا برای همه چیز یک طرح اضطراری دارد ولی برعکس؛ تعداد طرح های اضطراری بسیار کم است زیرا آماده سازی آنها زمان زیادی می برد و از آنجا که زمان، بودجه و نیروی انسانی محدود است، نمی توان برای هر احتمالی، طرح اضطراری تدوین کرد. بنابراین وقتی یک احتمال به اندازه کافی جدی می شود، طرح اضطراری برای آن ارائه می گردد
سیاست های دولت بایدن در قبال منطقه تقریبا مشابه با سیاست های ترامپ است
پیشتر اشاره کردیم که به دستور ترامپ اسرائیل تحت پوشش سنتکام قرار گرفت. قبل از آن اسرائیل تحت ستاد فرماندهی اروپاییِ ایالات متحده بود تا از تنش با کشورهای عرب خلیج فارس جلوگیری شود. هدف از این تصمیم ترامپ که تنها چهار روز قبل از مراسم تحلیف بایدن گرفته شد، وادار کردن دولت جدید آمریکا به کنار گذاشتن دیپلماسی و ادامه کمپین فشار حداکثری علیه ایران بود
در گزارش سرویس پژوهشی کنگره درباره این اقدام می خوانیم که وزارت دفاع آمریکا برای چند دهه اسرائیل را به دلیل تنشی که بین این کشور و اعراب خاورمیانه وجود داشت، ذیل ستاد فرماندهی اروپا قرار داد اما اکنون روابط اسرائیل و برخی از کشورهای عرب بهبود یافته است و این تغییر امکان هماهنگی و همکاری بیشتر بین آنها را برای مقابله با ایران فراهم می کند.
در پی اقدام سنتکام، سناتور تام کاتن در بیانیه ای مطبوعاتی گفت که این اقدام واقعیت سیاسی جدید خاورمیانه را تحت توافقنامه ابراهیم نشان می دهد. این اقدام می تواند همکاری نظامی اسرائیل و آمریکا را با شریکان منطقه ای افزایش دهد و به امنیت بهتر خاورمیانه کمک کند
در دوران بایدن همکاری نظامی امریکا و اسرائیل به سرعت گسرتش یافت و رزمایش های دریایی مشترک بی سابقه ای برگزار شد. آوریل 2021 آمریکا برای اولین بار در چهار سال گذشته به سمت کشتی های ایرانی در خلیج فارس تیر اخطار شلیک کرد و اوت 2021 ناوگان پنجم آمریکا و نیروی دریایی اسرائیل یک رزمایش دریایی گسترده چهار روزه برگزار کردند
همچنین ماه اوت برای نخستین بار آمریکا، عراق و کویت یک گشت زنی دریایی مشترک در خلیج فارس انجام دادند
به گفته تریتا پارسی رئیس سابق نایاک «هریک از این مراحل به تنهایی بی اهمیت و کوچک به نظر می رسد ولی در مجوع نشانه یک تنش جدی است»
لوید آستین وزیر دفاع آمریکا نیز خاطر نشان کرد: «این رزمایش ها تا چند سال پیش غیرقابل تصور می نمود»
ماه ژانویه آمریکا و اسرائیل بزرگترین مانور نظامی مشترک خود را در تاریخ انجام دادند. 6400 سرباز آمریکایی و 1500 سرباز اسرائیلی در این مانور شرکت کردند؛ همچنین بیش از 140 هواپیما، یک ناو هواپیمابر و بیش از 180000 مهمات واقعی در این رزمایش استفاده شد
سخنگوی پنتاگون پت رایدر تأکید داشت که هدف از این رزمایش صرفا افزایش همکاری است و قرار نیست روی یک تهدید یا دشمن مشترک متمرکز شود ولی مقامات اسرائیلی تصریح کردند که رزمایش برای شبیه سازی جنگ با ایران انجام شده است
نکته مهم در این رزمایش انجام تمریناتی بود که در آن هواپیماهای آمریکایی در هوا به جنگنده های اسرائیلی سوخت رسانی کردند؛ توانایی که اسرائیلی فاقد آن است و جنگنده هایش بدون سوخت گیری نمی توانند خود را به ایران برسانند
به گفته پارسی «آمریکا مایل است به ایران نشان دهد که حتی اگر خود قصدی برای جنگ ندارد ولی از اسرائیل حمایت می کند»
آمریکایی ها با ایران هسته ای مخالف هستند ولی طبق نظرسنجی ها رأی دهندگان راه حل دیپلماتیک را بر جنگ ترجیح می دهند
آنگونه که پارسی می گوید بسیاری در آمریکا هنوز خطر جنگ را حس نکرده اند چون فکر می کنند که بایدن از وقوع جنگ بیزار است
دولت اسرائیل در بیان مواضع خود صادقانه تر و روشن تر از آمریکا عمل می کند. وزیر دفاع این کشور از به هم پیوستن کشورهای جهان برای مبارزه با ایران سخن گفت و افزود «بر همین اساس طی یک سال گذشته برای تقویت همکاری بین اسرائیل و کشورهای منطقه تحت نظارت سنتکام برنامه ای را تدوین کرده ایم. شرایط بحرانی است و نیاز است که به برنامه های عملیاتی و همکاری علیه ایران و نیروهای نیابتی اش در منطقه شتاب دهیم»
در مورد درگیری های مسلحانه بین ایران و امریکا، بنابر گزارش ها ایالات متحده در پاسخ به حملات ایران علیه نیروهایش اهداف مربوط به این کشور را در عراق و سوریه در فوریه و ژوئن 2021 و ژانویه و اوت 2022 مورد اصابت قرار داد و همچنین از انتقال سلاح از ایران در دسامبر 2021 و فوریه 2022 از طریق دریا ممانعت به عمل آورد
کاخ سفید همچنین در جدیدترین استراتژی امنیت ملی خود به گزینه نظامی اشاره کرد و گفت «ما دیپلماسی را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای دنبال می کنیم ولی در صورت عدم موفقیت دیپلماسی برای استفاده از گزینه های دیگر آماده ایم»
به نظر می رسد که دستیابی به توافق با ایران غیرممکن شده است. وقتی از سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ند پرایس سؤال شد که آیا رزمایش اخیر به معنای مرگ برجام است، پاسخ داد «خیر؛ بدان معناست که تعهد امنیتی ما به اسرائیل محکم است». ولی بایدن در ماه نوامبر در مورد توافق با ایران اذعان کرد که «برجام مرده است ولی ما آن را اعلام نمی کنیم»
اگر ایران به سلاح هسته ای دست یابد یک مسابقه تسلیحاتی خطرناک در منطقه براه میفتد. سال 2020 امارات نخستین کشور عربی نام گرفت که نیروگاه هسته ای ساخت و گامی مهم در جهت دستیابی به سلاح برداشت. در زمان ریاست جمهوری ترامپ عربستان با آمریکا وارد مذاکره شد تا یک برنامه هسته ای مسالمت آمیز غیرنظامی را تعقیب کند
سیاست های ایران از سرکوب اعتراضات گرفته تا تصمیم به ارائه پهپاد به روسیه در جنگ اوکراین، احتمالا در تصمیم دولت بایدن در کنار گذاشتن توافق هسته ای تأثیرگذار بوده است. رابرت مالی فرستاده بایدن در امور ایران به هر دو مورد در بیان دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات اشاره کرد
هفته گذشته مالی هیأتی را در سفر به ریاض رهبری کرد تا در مورد همکاری های ضد تروریسم، امنیت دریایی و ایران گفتگو کنند. وی در مورد ایران گفت «ما بدنبال بازدارندگی نظامی در مواجهه با ایران هستیم؛ می خواهیم به آنها نشان دهیم که می توانیم از گزینه نظامی استفاده کنیم. فکر می کنم این امر ایرانیان را باز می دارد ولی از سوی دیگر ممکن است این احساس را در آنان ایجاد کند که آمریکا بدنبال جنگ است پس آنها نیز باید به بازدارندگی نظامی برسند»
سه روز پس از رزمایش بزرگ اسرائیل و آمریکا یک پهپاد اسرائیلی یک مرکز نظامی در اصفهان را بمباران کرد. مقامات آمریکایی سعی کردند از این حمله فاصله بگیرند اما با توجه به اینکه اسرائیل اکنون زیر نظر سنتکام است، ایران بین اسرائیل و آمریکا تمایز قائل نمی شود
برای دریافت مقالات مشابه می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید:
افزایش خطر جنگ در خاورمیانه با تشدید سرکوب های داخلی
پنجره حمله به ایران در حال بسته شدن است
پیام حملات پهپادی به زیرساخت های نظامی ایران چیست
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما