twitter share facebook share ۱۴۰۴ مرداد ۲۴ 699
احمدی نژاد رفتاری کاملاً غیرمعمول در پیش گرفته و سکوت اختیار کرده است. او تنها در برخی برنامه‌های داخلی و سفرهای مبهم خارجی از جمله سفری بی سروصدا به مجارستان که به‌شدت طرفدار اسرائیل است، دیده شده است

وقتی محمود احمدی‌نژاد برای دومین بار به عنوان رئیس‌جمهور ایران در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۶ پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد رفت، تجسم کامل یک سیاستمدار آتشین‌مزاج بود. او گفت:

«بهانه‌هایی که برای ایجاد رژیم اشغالگر قدس مطرح می‌شود، آن‌قدر ضعیف است که حامیانش می‌خواهند هر صدایی را که صرفاً قصد سخن گفتن در مورد آن دارد، خاموش کنند؛ زیرا نگرانند که روشن شدن حقیقت، فلسفه وجودی این رژیم را زیر سؤال ببرد، همان‌طور که این اتفاق افتاده است.»

یک سال پیش از آن، او حامی برگزاری کنفرانسی بود که به «جهان بدون صهیونیسم» مشهور شد و حتی کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل ـ با وجود علاقه دیرینه‌اش به دستیابی به توافق هسته‌ای با ایران ـ آن را محکوم کرد. در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۵، احمدی‌نژاد در تالاری در تهران که میزبان این کنفرانس بود، حاضر شد و به جمعی از دانشجویان گفت:

«بسیاری از کسانی که از مبارزه میان جهان اسلام و کفار ناامید شده‌اند، تلاش کرده‌اند تقصیر را به گردن دیگران بیندازند. می‌گویند جهان بدون آمریکا و صهیونیسم ممکن نیست. اما شما می‌دانید که این هدف و شعار، شدنی است.»

روسیه -که احمدی‌نژاد همیشه روی آن به عنوان متحدی قابل اعتماد حساب باز می کرد- از این سخنان به‌شدت خشمگین شد. ژست‌های نمایشی او برای همه بازیگران مهم جهانی ناخوشایند بود. یک روز پس از این رویداد، وزارت خارجه روسیه سفیر ایران را احضار کرد تا نسبت به «لحن تبلیغاتی» تهران هشدار دهد و گفت چنین سخنانی کمکی به حل «وضعیت پرتنشی که پیرامون برنامه هسته‌ای ایران شکل گرفته» نمی‌کند.

احمدی‌نژاد، که روزگاری چهره‌ای به‌شدت ستیزه‌جو و تندرو در صحنه جهانی بود، شخصیت سیاسی خود را بر پایه لفاظی‌های ضداسرائیلی آتشین بنا کرده بود؛ لفاظی‌هایی که هم‌پیمانان را آزرده و انزوای ایران را تشدید می کرد. با این حال، از زمان نخستین جنگ مستقیم ایران با اسرائیل، رئیس‌جمهور پیشین رفتاری کاملاً غیرمعمول در پیش گرفته و سکوت اختیار کرده است. او تنها در برخی برنامه‌های داخلی و سفرهای مبهم خارجی از جمله سفری کم‌سروصدا به مجارستان که به‌شدت طرفدار اسرائیل است، دیده شده است. این سکوت باعث شده است میان ایرانیان و ناظران گمانه‌زنی‌هایی شکل بگیرد که آیا این آتش‌افروز سابق که اکنون مواضعش نرم‌تر شده، وفاداری‌هایش را بازتنظیم کرده یا در پشت صحنه مشغول مانورهای سیاسی است.

این سیاستمدار سرسخت، که اظهارات ضداسرائیلی‌اش گاه به یهودستیزی می‌رسید، در ماه‌های پس از جنگ ۱۲ روزه اخیر اسرائیل با ایران سکوت کرده است. تازه‌ترین فعالیت او، پس از یک دوره طولانی کناره‌گیری از عرصه عمومی، در ۱۰ ژوئیه و طی دیدار با اعضای کمیته‌های استانیِ «جنبش به‌سوی بهار» در تهران بود. این جنبش اجتماعی ـ سیاسی خودخوانده، اشاره‌ای رمزی به امام دوازدهم شیعیان، مهدی موعود، دارد؛ شخصیتی که احمدی‌نژاد بارها خود را با او مرتبط دانسته و او را «بهار بشریت» نامیده است.

بنا بر گزارش کانال‌های تلگرامی نزدیک به حلقه اطراف او، در این برنامه پنج‌ساعته، احمدی‌نژاد نزدیک به چهار ساعت به سخنان «کارشناسان» و «نخبگان سیاسی» گوش داد و در پایان اظهارات کوتاهی بیان کرد. به‌نظر می‌رسد هیچ اشاره‌ای به جنگ با اسرائیل نشد.

در اوج درگیری‌ها، شایعاتی منتشر شد مبنی بر این‌که در حمله هوایی، احمدی‌نژاد کشته شده است. دفتر او فوراً این خبر را تکذیب کرد. اما این‌که او تصمیم گرفت در جریان جنگی که ناگزیر نامش را به ذهن می‌آورد، درکناره بماند و موضعی نگیرد، بی‌توجه نماند. کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره علت بی‌تفاوتی مردی که به کشاندن ایران به انزوای طولانی‌مدت ـ تا حدی به‌خاطر لفاظی‌های تندش ـ مشهور بود، بحث کردند.

تنها واکنش احمدی‌نژاد به این بحران، پیامی سرد و کوتاه در ۱۳ ژوئن بود، درست پس از آغاز عملیات اسرائیل که با هدف قرار دادن فرماندهان ارشد و دانشمندان هسته‌ای جمهوری اسلامی آغاز شد. در آن زمان، هنوز شمار زیادی از غیرنظامیان کشته نشده بودند و حملات هوایی به شهرهای سراسر کشور نرسیده بود. او تنها به خانواده‌های فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای تسلیت گفت و سپس سکوت کرد؛ همین باعث شد بسیاری از ایرانیان بپرسند چرا او ناگهان نسبت به دشمن دیرینه‌اش نرمش نشان داده است.

پایگاه خبری جماران، وابسته به بیت آقای خمینی، حلقه نزدیکان احمدی‌نژاد را «فرقه» خواند و صداقت پیام سطحی او را زیر سؤال برد. این سایت از او انتقاد کرد که حاضر نشد از واژگانی چون «تجاوز» یا «نقض» برای توصیف عملیات اسرائیل استفاده کند و به واژه خنثی «حملات» بسنده کرد. همچنین به یاد خوانندگان آورد که «زنجیره‌ای از مشکلات بین‌المللی» به‌خاطر سخنان ضداسرائیلی او در دوران ریاست‌جمهوری، دامنگیر ایران شد.

هواداران پرشور احمدی‌نژاد از بی‌اعتنایی او در برابر بمباران شهرهای ایران ناراحت نشدند و به جای آن، حسن روحانی و محمدجواد ظریف را به‌خاطر مذاکره بر سر توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ سرزنش کردند و گفتند این توافق چهره‌ای آسیب‌پذیر از ایران ارائه داد.

دیگر طرفداران احمدی‌نژاد برای توجیه سکوتش به تعبیرهای ادبی روی آوردند؛ از جمله کاربری در شبکه اجتماعی «ایکس» که نوشت او «به سکوت پناه برده» چون «گوش شنوایی برای سخنان حق» او وجود ندارد. شکاکان اما سخنان میِر داگان، رئیس پیشین موساد، را به یاد آوردند که در سال ۲۰۰۹ پس از اعتراضات جنبش سبز گفته بود نامزد اصلاح‌طلب، میرحسین موسوی، دشمنی نیست که بتوان به‌راحتی به دنیا معرفی کرد، اما کسی مثل احمدی‌نژاد در رأس حکومت، برای اسرائیل خوب است.

درست است که احمدی نژاد در جریان جنگ و بعد از آن، سخنرانی یا مصاحبه ای نکرد و در شبکه‌های اجتماعی واکنشی به جنگ نشان نداد، اما بعید است این سکوت به معنای پذیرش هزینه‌های لحن ستیزه‌جویانه‌اش باشد.

شکاف میان آقای خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و رئیس‌جمهور محبوب سابقش، یکی از ماجراهای مهم تاریخ معاصر ایران است که هرگز به‌طور کامل روشن نشده است. آقای خامنه‌ای در برابر کهنه‌کارترین سیاستمداران کشور، از جمله نزدیک‌ترین همکارانش، ایستاد تا از احمدی‌نژاد حمایت کند، عمدتاً به این دلیل که این فرد ماجراجو در حملات لفظی به اسرائیل بی‌پروا بود و رهبر، این بی‌پروایی را می‌پسندید. اما سرانجام روابط آن‌ها به‌تلخی به هم خورد.

در دسامبر ۲۰۰۶، دو ماه پس از جنجال سخنانش در سازمان ملل، احمدی‌نژاد «کنفرانس بین‌المللی بررسی چشم‌انداز جهانی هولوکاست» را در تهران افتتاح کرد. برخی مهمانان شامل دیوید دوک، رهبر پیشین کوکلاکس‌کلان؛ روبر فوریسون، آکادمیک فرانسوی که پنج بار به‌خاطر انکار هولوکاست محکوم شده بود؛ و مدل سابق استرالیایی-بریتانیایی، میشل رنوف، بودند. آن‌ها از حضور در تهران هیجان‌زده بودند و احمدی‌نژاد را ستایش کردند.

هوومن مجد، نویسنده و روزنامه‌نگاری که از سوی هیئت احمدی‌نژاد برای کمک به آماده‌سازی متن انگلیسی سخنرانی‌های او در سازمان ملل در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ دعوت شده بود، گفت: «اظهار اولیه او که اسرائیل باید از نقشه حذف شود، تعجب‌برانگیز و تا حدی شوک‌آور بود.»

مجد افزود: «به ندرت پیش می‌آید کسی که در رهبری جمهوری اسلامی بوده، وقتی کشوری به میهن حمله کند — چه برسد به اسرائیل — سکوت کند، به‌ویژه فردی مانند احمدی‌نژاد که به شدت آتشین‌مزاج بود.»

وقتی احمدی‌نژاد ۱۶ سال پیش برای سخنرانی در اجلاس ضدنژادپرستی سازمان ملل موسوم به «بررسی کنفرانس دوربان» به سوئیس رفت، تنها رئیس‌دولتی بود که در آن نشست شرکت کرد. سخنرانی او در ۲۰ آوریل ۲۰۰۹ باعث شد هیئت‌های ۴۰ کشور سالن را ترک کنند. پیش از این رویداد، او با هانس رودلف، رئیس‌جمهور سوئیس دیدار کرد که موجب جنجالی کم‌سابقه میان اسرائیل و سوئیس شد. این تنها باری بود که او در کشور میزبان با یک رهبر اروپایی دیدار کرد.

در جریان سخنرانی که با اعتراض اعضای اتحادیه دانشجویی فرانسه برای لحظاتی مختل شد، احمدی‌نژاد اسرائیل را «تهاجمی‌ترین و نژادپرست‌ترین کشور» خواند و مدعی شد این کشور در حمله به عراق نیز نقش داشته است. او گفت: «صهیونیسم جهانی نماد کامل نژادپرستی است که با اتکای غیرواقعی به دین، تلاش کرده از باورهای مذهبی برخی افراد ناآگاه سوءاستفاده کند و چهره زشت خود را پنهان نگه دارد.» سازمان ملل این سخنان را «تحریک به نفرت» توصیف کرد.

احمدی‌نژاد در محله مشهور نارمک تهران زندگی می‌کند و در آنجا محل کاری دارد که بخشی از دیدارهایش را میزبانی می‌کند. او همچنین به ملاقات عموم، به‌ویژه هواداران سرسختش می‌رود. گاهی برای حامیانش در نهادهای دولتی یادداشت‌های توصیه‌نامه می‌فرستد تا به آن‌ها در یافتن شغل یا گرفتن وام کمک کند و هر از گاهی نیز با خبرنگاران دیدار می‌کند. با این حال، جزئیات غیرمعمول یکی از سفرهای خارجی اخیرش چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

در سوم ژوئن، احمدی‌نژاد به بوداپست رفت تا از دانشگاه خدمات عمومی «لودوویکا» (NKE) دیدن کند. این دانشگاه پایگاه ایدئولوژیک نخست‌وزیر ویکتور اوربان است و شورای مشورتی آن را بالاز اوربان، مدیر سیاسی نخست‌وزیر، ریاست می‌کند. صفحات هواداری احمدی‌نژاد نوشتند که او قرار است در رویدادی با عنوان «پایداری در جهان در حال تغییر» سخنرانی کند، اما در وب‌سایت دانشگاه هیچ اشاره‌ای به چنین کنفرانسی نشد و دانشجویان نیز پوستر یا اطلاعیه‌ای در این باره ندیدند.

به طور معمول، حضور یک رئیس‌جمهور یا رئیس‌جمهور سابق در یک دانشگاه توجه گسترده‌ای را جلب می‌کند و رسانه‌ها به طور مفصل به آن می‌پردازند، اما احمدی‌نژاد بی‌سروصدا آمد و رفت، و حتی تیم رسانه‌ای ماهر او نیز اینترنت را با تصاویر و اطلاعات این سفر پر نکرد.

در دوران ریاست‌جمهوری، او تنها به سه کشور اروپایی (به‌جز بلاروس) سفر کرده بود: دانمارک، ایتالیا و سوئیس، آن هم برای شرکت در کنفرانس‌های سازمان ملل و نه سفر رسمی یا دولتی. رهبران دانمارک و ایتالیا حاضر به دیدار با او در پایتخت‌هایشان نشدند و او همچنان در سراسر اتحادیه اروپا یک «عنصر نامطلوب» بود.

در آوریل، دو ماه پیش از سفر احمدی‌نژاد، همین دانشگاه NKE میزبان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، بود و به او دکترای افتخاری اعطا کرد. نتانیاهو در این مراسم درباره اهمیت آموزش در رهبری سخن گفت و رئیس دانشگاه، گرگلی دلی، او را «چهره برجسته در سیاست جهانی» با «رهبری چشمگیر» توصیف کرد.

در روز ورود نتانیاهو به بوداپست، اوربان اعلام کرد کشورش از «اساسنامه رم» ـ سند تأسیس دادگاه کیفری بین‌المللی ـ خارج می‌شود. این تصمیم، که برخلاف تعهدات مجارستان در چارچوب عضویت در اتحادیه اروپا بود، امکان دیدار نتانیاهو را که تحت پیگرد دادگاه قرار داشت، فراهم کرد و مجارستان را از تحویل او معاف ساخت.

لیلی تاکاش، خبرنگار وب‌سایت خبری 444.hu، توضیح داد که تمایلات شدید طرفداری از اسرائیل در حزب حاکم فیدس چنان است که دولت اوربان حتی برخی بیانیه‌های مشترک اتحادیه اروپا درباره غزه را که بر ضرورت آتش‌بس تأکید داشت، امضا نکرده است.

او گفت: «وزارت خارجه تصمیم گرفته هرگونه سند رسمی درباره سفر احمدی‌نژاد را برای دهه‌ها محرمانه نگه دارد، بنابراین در آینده نزدیک هیچ اطلاعات رسمی قابل دسترسی نخواهد بود. با این حال، برخی ویدئوها نشان می‌دهد که او هنگام ورود، با استقبال رسمی دولتی و تدابیر امنیتی در فرودگاه روبه‌رو شده است.»

کینگا گونتس، وزیر خارجه پیشین مجارستان بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹، گفت سفر احمدی‌نژاد فراتر از یک سخنرانی دانشگاهی بود: «داستان پوششی این سفر یک سخنرانی دانشگاهی بود. او با هیچ سیاستمدار مجاری در بوداپست دیدار نکرد، اما تا بامداد جلسه‌ای با فردی داشت.»

او افزود: «بر اساس حدس و گمان‌ها، با موافقت دولت اسرائیل، بوداپست فقط محلی برای یک دیدار محرمانه درباره مسئله‌ای اسرائیلی-ایرانی فراهم کرد، اگرچه سفارت اسرائیل رسماً با دعوت از او مخالفت کرده بود.»

هواپیمای احمدی‌نژاد در ۷ ژوئن به تهران بازگشت. شش روز بعد، اسرائیل به ایران اعلان جنگ داد. بدیهی است که نمی‌توان پیوندی قطعی میان این دو رخداد برقرار کرد، اما ساده‌انگارانه هم هست که این همزمانی را صرفاً تصادف بدانیم، به‌ویژه چون شایعات درباره ارتباطات پنهانی میان حلقه نزدیکان احمدی‌نژاد و اسرائیل همچنان در بحث‌ها زنده است.

از زمان کناره‌گیری احمدی‌نژاد، ماجراهای مربوط به بازداشت افرادی از حلقه او یا وابسته به دولتش به اتهام فروش اسرار ملی به اسرائیل، به‌طور فزاینده‌ای آشکار شده است. در یک نمونه، محمدحسین رستمی و رضا گلپور در سال ۲۰۱۷ به اتهام جاسوسی برای اسرائیل بازداشت شدند.

رستمی، عضو بسیج و از نیروهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وب‌سایت سیاسی-مذهبی «عمار یار» را راه‌اندازی کرده بود که احمدی‌نژاد را به‌عنوان منجی جمهوری اسلامی تبلیغ می‌کرد. او پیش‌تر در کمپین انتخاباتی احمدی‌نژاد فعالیت کرده بود و سپس به‌عنوان نیروی رزمی در سوریه حضور یافت تا از رژیم بشار اسد حمایت کند. گفته می‌شود او همان‌جا با سرویس اطلاعاتی اسرائیل همکاری خود را آغاز کرد.

دوستش گلپور، نویسنده و از همکاران سابق روزنامه کیهان، که مدیرمسئولش عملاً نماینده رهبر محسوب می‌شود، نیز به اتهام مشابه بازداشت شد. او مدافع پرشور احمدی‌نژاد و دارای پیوندهای خانوادگی با برخی معاونان او و چند فرمانده سپاه بود. هر دو پس از گذراندن دوران محکومیت، آزاد شدند.

مجارستان تنها مقصد غیرمنتظره احمدی‌نژاد نبود. در سال ۲۰۲۳، او سفری مشابه و کم‌حاشیه به گواتمالا داشت تا در نشستی درباره محیط‌زیست و حفاظت از رود موتاگوا سخنرانی کند. بار دیگر، موضوع سفر هیچ ارتباطی با کارنامه او نداشت و رسانه‌های اسپانیایی‌زبان نیز توجهی نشان ندادند، اما نکته جالب این بود که گواتمالا از حامیان سرسخت اسرائیل در آمریکای مرکزی است و پس از ایالات متحده، دومین کشوری بود که سفارت خود را از تل‌آویو به اورشلیم منتقل کرد.

وزیر محیط‌زیست وقت گواتمالا، گرسون باریوس گاریدو، در نامه‌ای احمدی‌نژاد را با عنوان «رئیس‌جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران» دعوت کرد. پیش از پرواز، مأموران در فرودگاه امام خمینی تهران گذرنامه او و همراهانش را به دلایل امنیتی ضبط کردند و مانع سوار شدنشان شدند. او مقاومت کرد، تحصن به راه انداخت و با توقف مسافران ترانزیت برای گرفتن سلفی، به سوژه توجه عمومی بدل شد.

پس از نزدیک به هفت ساعت، اجازه پرواز یافت. او در هواپیما بود که در ۷ اکتبر، نیروهای حماس به اسرائیل حمله کردند و حدود ۱۲۰۰ اسرائیلی را کشتند. در ۶ مه ۲۰۲۴، همزمان با آغاز عملیات اسرائیل در رفح، او برای نخستین بار به مجارستان رفت و در دانشگاه لودوویکا سخنرانی اعلام‌نشده‌ای با عنوان «ارزش‌های مشترک در محیط جهانی مشترک» انجام داد. نه روز پس از بازگشتش به ایران، ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور وقت، در سانحه سقوط بالگرد جان باخت. علت انجام این سفرها روشن نیست و همزمانی آن‌ها با عملیات‌های بزرگ اسرائیل چیزی را ثابت نمی‌کند، اما این پرسش را ایجاد می‌کند که دشمن اصلی اسرائیل در ایران، در مواجهه با درگیری مستقیم با رقیب دیرینه‌اش، چگونه رفتار کرده است.

سفر ژوئن احمدی‌نژاد به بوداپست در داخل کشور هم کمی مورد توجه قرار گرفت، اما دفترش تبلیغات را طوری مدیریت کرد که جز چند عکس و ویدئوی موبایلی از دیدار او با دلی و همکارانش، از جمله لازلو چیکسمن، استاد دانشگاه کورونوس بوداپست که در ماه مه برای دعوت از احمدی‌نژاد به تهران آمده بود، چیزی منتشر نشود.

مارتون تومپوش، عضو مجلس ملی مجارستان، گفت: «قطعی است که اوربان در جریان بوده و برای این سفر چراغ سبز داده است. هر کسی که سیاست مجارستان را بشناسد می‌داند که سازماندهی چنین دیداری بدون موافقت اوربان غیرممکن است.»

او که عضو جنبش مومنتوم است، به نشریه نیو لاینز گفت عوامل متعددی این سفر را غیرعادی می‌کند، از جمله تمایل شدید دولت اوربان به حمایت از اسرائیل که احتمالاً باعث شده این سفر پیشاپیش با نتانیاهو هماهنگ شود.

او افزود: «ثانیاً احمدی‌نژاد از سالن ویژه دولت در فرودگاه بوداپست استفاده کرد، بنابراین سفرش قطعاً تحت اطلاع و سازماندهی دولت بود. مکانی هم که ظاهراً سخنرانی کرده تحت حفاظت سرویس مخفی نظامی قرار دارد.»

دگردیسی احمدی‌نژاد — از یک افراطی که موجودیت اسرائیل را «توهین به همه ملت‌ها» می‌دانست و نابودی آن را سرآغاز خاورمیانه‌ای جدید می‌خواند «که با لطف خدا و یاری ملت‌ها اثری از آمریکا و صهیونیست‌ها در آن باقی نماند» — به منتقدی به ظاهر میانه‌رو و واقع‌بین، معما است.

در دوران قدرت، حجم زمانی که او صرف حمله به اسرائیل در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌هایش می‌کرد، این سؤال را پیش می‌آورد که آیا اصلاً حرفی درباره کشور خودش و فرهنگ، چشم‌انداز و آرمان‌های آن دارد یا نه. حملات مرگبار اسرائیل که بیش از هزار کشته برجای گذاشت، می‌توانست فرصتی باشد تا او بار دیگر با محکوم کردن اسرائیل به صدر اخبار برگردد، اما او چنین نکرد.

کسری ناجی، خبرنگار ارشد بی‌بی‌سی فارسی و نویسنده کتاب «احمدی‌نژاد: تاریخ پنهان رهبر رادیکال ایران» (۲۰۰۷)، گفت: « پذیرفتن حملات اسرائیل به ایران و به‌ویژه تسلط آن بر حریم هوایی کشور، احتمالاً برای احمدی‌نژاد که زمانی با شدت از حذف اسرائیل دفاع می‌کرد، دشوار است.»

او افزود: «حدس زدن این‌که در ذهن او چه می‌گذرد سخت است. در سال‌های اخیر، او نقش یک چهره ضدحاکمیت را بازی کرده، بنابراین ممکن است بخواهد رهبر را به‌خاطر کشاندن کشور به مسیر برخورد ویرانگر با اسرائیل و آمریکا مورد انتقاد قرار دهد.»

منبع: نیولاینز

*درج این مقاله به معنی تأیید مطالب مطرح شده نبوده و صرفا به منظور آشنایی خوانندگان با نظرات مختلف صورت گرفته است

نظر شما