«وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ؛ عزت از آن خدا و از آن پيامبر او و از آن مؤمنان است»
عزّت، در لغت، به معنای شکست ناپذیری است و «عزیز» یکی از صفات خداوند است که در قرآن، 92 بار با این صفت یاد شده است. عزّت، در مورد انسان نیز از همین ریشه سرچشمه می گیرد و به معنای حفظ آبرو و شخصیّت، و عدم کرنش و دریوزگی در برابر صاحبان زر و زور و تزویر است. چنین عزّتی را قطعاً در پرتو ارتباط محکم با صاحب عزّت مطلق، خدای عزیز، قدرتی که با داشتن آن هرگز اسیر و ذلیل هوا و هوس نمی شویم و در برابر طاغوت درون و برون سرخم نمی کنیم، می توان به دست آورد؛ چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید: «مَن کاَنَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فلله الْعِزَّةُ جَمِیعًا؛ کسى که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت براى خدا است»
اگر حصار ارزشمند عزت مؤمن بشکند، همه چیز او فرومیریزد. از این رو امام هادی(ع) می فرماید: «من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره؛ کسی که نزد خود احساس خواری کرد از شرش ایمن نیستی». هویت انسان در عزت اوست و با از بین رفتن عزت، اعتقاد وی متزلزل شده و بی هویتی و پوچی بر او چیره میشود. از این رو، هیچ مؤمنی نباید خود را خوار سازد؛ گرچه دنیایش تأمین شود
عزّت و ذلّت در سیره معصومین علیهمالسلام
در روایات بر مقوله عزت بسیار تأکید شده است؛ برای نمونه علی علیه السلام می فرماید: «ساعة ذلّ لاتفی بعزّة الدّهر؛ یک ساعت ذلت با عزت تمام دوران زندگی برابری نمیکند» و امام صادق علیه السلام می فرماید: «إنّ اللّه تبارک و تعالی فوّض إلی المؤمن أموره کلّها و لمیفوّض إلیه أن یذلّ نفسه؛ خداوند متعال همه کارهای مؤمن را به خود مؤمن واگذارده، جز این که به او اجازه نداده خود را ذلیل کند».
عزتی که در روایات آمده، سربلندی و تن به ظلم و پستی و گناه و آلودگی ندادن است. انسان، بریده از جامعه نیست و با دیگران در تعامل میباشد. اما در این ارتباط و در رفع خواسته ها، هرگز نباید خود را ذلیل و حقیر کند و نیاز خویش را با شکستن عزت خود تأمین نماید. از آموزه های دینی برمی آید که ذلت و ذلت پذیری، از منفورترین واژه ها در مکتب تربیتی اسلام میباشد. قرآن و رهبران الهی از آغاز، بر اشمئزاز آن تأکید نموده و مسلمانان را از آن، برحذر میداشتند و بر اسلام و مسلمانان، جز عزت و شکوه روا نمی شمردند: «و لاتهنوا و لاتحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین»، «فلاتهنوا و تدعوا إلی السلم و أنتم الأعلون و اللّه معکم».
ائمه علیهم السلام در مقابل ذات حق، نهایت تذلّل و خضوع را داشتند. دعا، مناجات و رفتار آنان در همه حالتها نشان دهنده این امر است. آنان همچنین با مردم، با نهایت تواضع و غمگساری رفتار میکردند و به تعبیر قرآن، «خفض جناح» داشتند، امّا در عین حال، از مهابت و عظمت والایی برخوردار بودند که در مقابل ستمگران و گردنکشان، به هیچ روی حاضر به تسلیم و ذلت نبودند و هرگز تن به خواری نمیدادند. شخصی به امام حسین(ع) عرض کرد: در تو تکبّر وجود دارد. آن حضرت در پاسخ فرمود: «بزرگی و کبریایی مخصوص ذات پاک خداست، ولی در من عزّت وجود دارد که خداوند می فرماید: «ولله العزّة و لرسوله و للمؤمنین»
و به راستی که جلوه بارز عزت الهی در رفتار امام حسین(ع) در تن ندادن به ظلم متبلور گشت. بنی امیه میخواستند ذلت بیعت با خود را بر ایشان تحمیل کنند، اما سخنان آن حضرت، همچون «لاأعطیکم بیدی إعطاء الذلیل»، «ألا و إنّ الدعیّ بن الدعیّ قد رکزنی بین اثنتین،بین السلّة و الذلّة و هیهات منّا الذلّة» و «الموت أولی من رکوب العار» هر یک، درسی است برای نایل آمدن به عزت الهی.
راههای کسب عزت
عزّت، براساس روایات اسلامی، در پرتو تقوا و بندگی خالص خدا به دست می آید. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «لاعزّ أعزّ من التّقوی؛ عزّتی عزیزتر از تقوا و پرهیزکاری نیست»
- قناعت نمودن: امام صادق(ع) درباره قناعت فرمود: «بینیازی جستن از چیزی که در دست دیگران است موجب عزت مؤمن در دینش میشود». انسانی که قناعت نکند گاهی از روی نیاز و گاهی به جهت طمع در مال و دارایی دیگران، دست به سوی آنان دراز مینماید و در برابرشان تملق نموده و دست بر سینه نهاده و به خاطر لقمهای نان بر در خانه این و آن میرود و در نظر دیگران، پست و بی ارزش جلوه میکند. اما انسانی که قناعت پیشه کند با مال اندک خویش بسازد از احتیاج به مردم خلاص میشود، در برابر دیگران تملق نمیگوید و در نزد خالق و مخلوق عزیز میگردد.
- عفو و بخشیدن دیگران: رسول اکرم(ص) میفرماید: «شما را سفارش به عفو میکنم، عفو کردن موجب عزت میشود، پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند شما را عزیز کند». کسی که عفو نکند و در صدد انتقام بر آید؛ در این صورت نزد مردم همانند او جلوه میکند و همانگونه که فحش دهنده و غیبت کننده نزد دیگران بیآبرو و زشت کردار محسوب میشود، انتقام گیرنده و مقابله به مثل کننده نیز نزد دیگران حقیر و زشت کردار جلوه مینماید و عزت و احترام خود را از دست خواهد داد. اما اگر عفو کند، هم نزد دیگران عزیز و مکرم میشود هم شاید آن شخص، از سکوت و عفو او شرمسار و تأدیب گردد و دیگر چنین کاری نکند.
- فرو نشاندن خشم(کظم غیظ): امام صادق(ع) میفرماید: «هر بندهای خشمش را هنگام عصبانیت فرو ببرد، خداوند در دنیا و آخرت بر عزت او میافزاید». فرد خشمگین در نزد دیگران نادان و کم خرد جلوه میکند و از دیده احترام ساقط میشود. اما کسی که هنگام عصبانیت و خشم، حلم و بردباری پیشه کند و بر خشم خود غالب آید، نزد دیگران، انسان با خرد و عاقل و مسلط بر نفس شمرده میشود و مورد احترام و دارای عزت خواهد بود. از این رو، امام باقر(ع) میفرماید: «هیچ عزتی بالاتر از حلم و بردباری نیست».
- تواضع و فروتنی: در روایت آمده است: «بزرگترین مردم از جهت مقام و مرتبه کسی است که نفس خود را بشکند و تواضع نماید».
- صداقت و راستگویی: امام صادق میفرماید: «راستگویی عزت است». دروغگویی سبب رسوایی و فضیحت و باز ماندن انسان از هدف میشود. اما انسان راستگو دارای نیت پاک است؛ گفتار و کردارش همیشه مطابق با حقیقت خواهد بود و چنین شخصی مورد اعتماد و اعتنای مردم و نزدشان دارای عزت و احترام خواهد بود.
نظر شما