twitter share facebook share ۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۴ 766
در حال حاضر، ۵۳٪ از عراقی‌ها خود را بیشتر با هویت‌های فرعی مانند قومیت یا مذهب تعریف می‌کنند تا با هویت ملی عراقی.

از زمان سقوط صدام، دولت عراق رابطه‌ای پرتنش با بسیاری از شهروندان خود داشته است. بی‌اعتمادی به عملکرد دولت یا نهادهای حاکم، بارها به شکل اعتراض و حتی خشونت بروز کرده است. حالا که عراق در آستانه دور جدیدی از انتخابات قرار دارد، نظرات متضادی در افکار عمومی مردم عراق مشاهده می‌شود. از یک سو، نگاه کلی مردم نسبت به دولت بهبود یافته و میزان رضایت از عملکرد آن افزایش یافته است. اما در همین حال، نظرسنجی‌ها روندی نگران‌کننده را نیز نشان می‌دهد: تقریباً نیمی از عراقی‌ها به هویت‌های فرعی‌شان مانند قومیت و مذهب، بیش از هویت ملی خود احساس تعلق می‌کنند.

در دوره‌های گذشته، افزایش تمایل مردم به هویت‌های قومی یا مذهبی، اغلب با بروز ناآرامی‌ها و درگیری‌هایی در کشور همراه بوده است. از این رو، با نزدیک شدن به انتخابات، هر گونه علامتی از نارضایتی عمومی باید با دقت رصد شود.

دماسنج افکار عمومی عراق چیست؟

«دماسنج افکار عمومی عراق» (IOT) یک پروژه‌ی نظرسنجی است که به منظور بررسی پایه های اجتماعی لازم برای حفظ دموکراسی در عراق، از سال ۲۰۲۱ راه‌اندازی شده است. این نظرسنجی هر شش ماه یک بار و به‌صورت نمونه‌گیری تصادفی (PPS) از تمامی اقشار جامعه، در سطح کشور انجام می‌شود.

اطلاعات این پروژه از طریق مصاحبه‌های حضوری در منازل پاسخ‌دهندگان جمع‌آوری می‌شود و مناطق روستایی و شهری را پوشش می‌دهد.

این نظرسنجی، پنج شاخص اصلی را برای ارزیابی ثبات در عراق بررسی می‌کند:

رضایت از زندگی: هرچه فرد از زندگی خود راضی‌تر باشد، احتمال حمایت او از وضعیت سیاسی فعلی بیشتر است.

ارزیابی عملکرد دموکراتیک

کارآمدی و عملکرد نخبگان حاکم

سطح تفکر فرقه‌ای در جامعه

میزان احساس هویت ملی در برابر هویت‌های فرعی یا فراملی

پاسخ‌ها به صورت میانگین محاسبه می‌شود و عددی بین ۰ تا ۴ به دست می‌آید؛ هرچه این عدد به ۴ نزدیک‌تر باشد، نشان‌دهنده حمایت بیشتر مردم از دموکراسی است. مقایسه داده‌های اولین موج نظرسنجی در مارس ۲۰۲۱ با جدیدترین موج در ژانویه ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که باور مردم به دموکراسی در عراق کمی بهبود یافته و از ۲.۳ در سال ۲۰۲۱ به ۲.۵ در سال ۲۰۲۵ رسیده است.

این بهبود از اواسط سال ۲۰۲۳ و در دوره نخست‌وزیری «محمد شیاع السودانی» آغاز شده و اعتماد مردم به دولت مرکزی از ۲۶٪ در اوایل ۲۰۲۲ (پیش از انتخاب السودانی) به ۵۴٪ افزایش یافته است. همچنین، کسانی که وضعیت امنیتی کشور را «خوب» یا «نسبتاً خوب» ارزیابی کرده‌اند، از ۲۲٪ به ۷۰٪ رسیده‌اند و کسانی که باور دارند کشور در مسیر درستی حرکت می‌کند، از ۱۸٪ به ۵۳٪ رسیده اند.

اما در این میان یک هشدار مهم نیز وجود دارد: کاهش حس هویت ملی. در حال حاضر، ۵۳٪ از عراقی‌ها خود را بیشتر با هویت‌های فرعی مانند قومیت یا مذهب تعریف می‌کنند تا با هویت ملی عراقی.

تاریخچه تغییرات هویت ملی در عراق

این سؤال که «شما ترجیح می‌دهید خود را چگونه معرفی کنید؟» برای اولین‌بار در سال ۲۰۰۴ و در دوران آغاز تهدیدهای جنگ فرقه‌ای مطرح شد. در آن زمان، کمتر از یک‌چهارم مردم، خود را «در درجه اول عراقی» معرفی می‌کردند. این رقم پس از شکست القاعده به دو سوم افزایش یافت، اما در سال ۲۰۱۲ و با ظهور داعش، دوباره به زیر ۵۰٪ رسید.

بعد از شکست داعش، حس هویت ملی بار دیگر تقویت شد و تا اواسط ۲۰۲۲ به ۵۸٪ افزایش یافت. اما در سال ۲۰۲۵ مجدد افت کرده است. دلیل اصلی این کاهش، نقش رسانه‌های عراقی است که عمدتاً بر مبنای فرقه‌ای یا قومی سازمان‌دهی شده‌ و در یک سال گذشته زبان آن‌ها به‌طور چشمگیری فرقه‌گرایانه‌تر شده است. رقابت برای جلب مخاطب باعث شده رسانه‌ها بیشتر بر موضوعاتی تمرکز کنند که احساسات قومی یا مذهبی مردم را تحریک می‌کند.

حس ملی گرایی و هویت ملی در گروه‌های مختلف اجتماعی متفاوت است:

۶۰٪ از اعراب سنی خود را بیشتر عراقی می‌دانند و ۵۲٪ از اعراب شیعه چنین حسی دارند. اما اکثریت کردها همچنان هویت قومی خود را به عنوان «کرد»، بر هویت ملی ترجیح می‌دهند.

نبود حس هویت ملی در میان بسیاری از کردها باعث شده که درخواست‌هایی برای استقلال یا خودمختاری بیشتر از سوی آن‌ها مطرح شود. با این حال، نارضایتی از عملکرد حکومت منطقه‌ای کردستان (KRG) نیز در میان کردها رو به افزایش است.

تغییر در روند افکار عمومی قومیت‌ها

از سال ۲۰۱۷، یک چرخش اساسی در نگرش گروه‌های قومی و مذهبی عراق رخ داده است. اعراب سنی که در گذشته (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۷) معمولاً دیدگاهی منفی نسبت به نظام سیاسی عراق داشتند، حالا دیدگاه مثبت‌تری پیدا کرده‌اند. در مقابل، اعراب شیعه و کردها که در گذشته مثبت بودند، اکنون بیشتر دچار سرخوردگی هستند.

پس از آزادسازی موصل از داعش، دیدگاه اعراب سنی به طرز چشم‌گیری مثبت‌تر شد.

اما بحران میان منطقه کردستان و دولت مرکزی در سال ۲۰۱۷ (بعد از رفراندوم استقلال کردستان) و همچنین اعتراضات سراسری سال ۲۰۱۹ در بغداد و جنوب عراق، به کاهش رضایت گروه‌های شیعه و کرد انجامید.

یکی از تحلیل‌ها این است که اعراب سنی پس از تجربه تلخ داعش، جایگاه جدید خود را در عراق پذیرفته‌اند. در مقابل، کردها و شیعیان از عملکرد نظام سیاسی و اقتصادی عراق ناامید شده‌اند، چون انتظارات بالایی از آن داشتند که برآورده نشده است.

برای مثال: ۶۲٪ از اعراب سنی باور دارند که کشور در مسیر درستی حرکت می‌کند. این نگاه در بین اعراب شیعه ۵۶٪ است و تنها ۱۱٪ از کردها چنین احساسی دارند.

در مورد اعتماد به دولت مرکزی: ۶۲٪ از سنی‌ها و ۵۷٪ از شیعه‌ها اعتماد دارند، ولی حس اعتماد در بین کردها تنها ۳۳٪ است.

اهمیت هویت ملی برای آینده سیاسی عراق

فرقه‌گرایی در عراق همواره مشکل‌ساز بوده است. ظهور داعش افراطی‌ترین نتیجه این موضوع بود، اما آثار مخرب دیگری هم دارد. وقتی مردم بیشتر با هویت‌های فرعی خود احساس نزدیکی می‌کنند تا با هویت ملی، سیاست در کشور به شدت چندپاره می‌شود.

در نتیجه، احزاب سیاسی بر اساس قومیت و مذهب شکل می‌گیرند، نه بر اساس برنامه‌ها یا ایده‌های متفاوت برای آینده کشور. این امر ساخت ائتلاف‌های سیاسی پس از انتخابات را بسیار دشوار کرده است، موضوعی که احتمالاً در انتخابات نوامبر ۲۰۲۵ هم تکرار خواهد شد.

نبود هویت ملی واحد، موجب شکل‌گیری سیستم حکمرانی مبتنی بر سهم بندی (تقسیم قدرت میان گروه‌های قومی و مذهبی) شده است. در این سیستم، مشاغل و قدرت سیاسی بین نخبگان این گروه‌ها تقسیم می‌شود تا رضایت آن‌ها جلب گردد. اما این روند به فساد گسترده و فلج شدن تصمیم‌گیری در مسائل کلان انجامیده است.

نخبگان، این ساختار را حفظ کرده‌اند چون تغییر آن به سیستم‌های رقابتی (مثل پارلمان اکثریتی) به ضرر قدرت آن‌هاست. بنابراین، وفاداری به هویت‌های فرعی، مانعی جدی برای توسعه یک دموکراسی کارآمد در عراق شده است.

با توجه به پراکندگی و فردمحور بودن احزاب سیاسی در عراق، پیش‌بینی می‌شود که در انتخابات ۲۰۲۵ هیچ حزبی اکثریت را به دست نیاورد. این یعنی بار دیگر شاهد مذاکرات طولانی پشت درهای بسته برای تعیین دولت آینده خواهیم بود، و در نتیجه، مردم حس چندانی از مشارکت واقعی در سرنوشت سیاسی خود نخواهند داشت. بنابراین، انتظار نمی‌رود پس از انتخابات پیش‌رو، مردم نسبت به نظام سیاسی عراق احساس رضایت بیشتری داشته باشند.

منبع: انستیتو واشنگتن


وقت آن است که به جوانان عراق اعتماد کنیم

اگر روزی عراق از هم فروبپاشد، نه تقصیر بمب‌ها خواهد بود، نه نتیجه صندوق‌های رأی؛ بلکه حاصل نادیده گرفتن نسلی خواهد بود که هیچ‌گاه صدای حق طلبی و اعتراضش شنیده نشد.

سال‌هاست که به جوانان عراقی با چشم تردید نگریسته‌ایم، انگار سرنوشت‌شان تنها میان میدان‌های اعتراض، سلول‌های بازداشت، یا قایق‌هایی که بی‌هدف به‌سوی اروپا می‌روند، رقم می‌خورد. دولت آن‌ها را مسئله‌ای برای کنترل می‌داند و سازمان‌های بین‌المللی آن‌ها را آماری برای گزارش‌. سیاست‌گذاران به‌جای تلاش برای همبستگی، بیشتر سرگرم عمیق‌تر کردن شکاف‌های جامعه‌اند و در این هیاهوی بی‌توجهی، عراق خاموشانه بزرگ‌ترین سرمایه‌اش را از دست می‌دهد: جوانانش را.

با این حال، حقیقت با صدایی بلند و بی‌پرده خود را نشان می‌دهد: جوانان عراقی تهدید نیستند؛ تنها امید واقعی آینده عراق‌اند.

نگاهی به واقعیت های موجود بیندازیم: عراق پنجمین کشور آسیب‌پذیر در برابر تغییرات اقلیمی در جهان است. در سال ۲۰۲۳، بیش از ۱۴۰ روز طوفان گرد و غبار آسمان عراق را پوشاند و نفس ها را به شماره انداخت. حالا، در اردیبهشت ۲۰۲۵، در حالی که در میان هاله‌ای از گرد و خاک نشسته‌ام و این سطور را می‌نویسم، از خود می‌پرسم: چند هشدار دیگر لازم داریم تا بفهمیم با یک بحران روبه‌رو هستیم، نه یک فصل گذرا؟ کم‌آبی دارد حیات را از زمین‌های جنوب عراق می‌گیرد و خاک‌های حاصلخیز را شور و ترک‌خورده کرده است. فرزندان کشاورزان نه‌تنها از زمین‌های پدری‌شان می‌گذرند و می روند، بلکه از کشوری که جایگزینی به آن‌ها پیشنهاد نمی‌دهد، دل می‌کَنند. در شمال کشور و در سایر نقاط عراق، مهاجرت دیگر یک آرزوی دور برای فرصت بهتر نیست؛ بلکه به تنها راه فرار از اتاقی تبدیل شده که دیوارهایش هر روز تنگ‌تر می‌شود.

اما ناامیدی، تمام ماجرا نیست. در شهرهایی مثل سلیمانیه و ناصریه، جوانان به شکل خودجوش و بدون حمایت دولتی، برای پاک‌سازی محیط‌زیست آستین بالا می زنند. در بغداد، مرکزهای فناوری در میانه قطعی مداوم برق، برنامه‌نویسی آموزش می دهند. در اربیل، در فرهنگی که سال‌هاست روحانیت و فرماندهان نظامی آن را قبضه کرده‌اند، هنرمندان روایت‌های جدیدی خلق می‌کنند. اما برای اینکه این تلاش‌ها به نتیجه برسد، دولت و مسئولان باید اصلاحات جدی و واقعی انجام دهند.

سیستم آموزشی عراق هنوز قدیمی و سنتی است، طوری‌که انگار برای آماده‌کردن بچه‌ها جهت کار در کارخانه‌ها یا شغل‌های دهه‌های گذشته طراحی شده، در حالی‌که نیازهای بازار کار امروز کاملاً متفاوت است. با اینکه ۹۲ درصد کودکان وارد دبستان می‌شوند، فقط ۵۷ درصدشان به دوره متوسطه راه پیدا می‌کنند. آموزش‌های فنی‌ـ‌حرفه‌ای هم بسیار محدودند. جوانان عراقی برای پیدا کردن کار، به‌طور میانگین دو سال باید صبر کنند، اگر اصلاً موفق به یافتن شغل شوند. نرخ بیکاری جوانان ۳۲ درصد است و این رقم در مورد زنان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی حتی بیشتر می‌شود.

تنها ۱۶ درصد جوانان در انتخابات مشارکت می‌کنند و اعتماد به قوه قضاییه و دولت فقط حدود ۱۵ درصد است. نرخ مشارکت داوطلبانه در فعالیت‌های اجتماعی، نصف میانگین منطقه است؛ این آمارها نشان می دهد که جوانان دیگر امیدی به این نظام ندارند.

در همین حال، تعطیلی برنامه‌های آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID) توسط دولت جدید ایالات متحده، بسیاری از طرح های در دست اجرا برای جوانان، از جمله ایجاد شغل و آموزش دیجیتال را مختل کرده است. در شرایطی که بیکاری جوانان از ۳۲ درصد فراتر رفته، این تعطیلی، نشان دهنده رها کردن نسلی است که همین حالا هم برای بقا می‌جنگد. اگر دولت عراق می‌خواهد این خلأ را پر کند، نباید اشتباهات گذشته را تکرار کند. وزارتخانه‌ها باید دست از بهره‌برداری تبلیغاتی از جوانان بردارند و مستقیماً آن‌ها را حمایت مالی کنند. سازمان‌های مستقل جوان‌محور باید محافظت شوند، فضاهای مدنی باید گسترش یابند، ثبت سازمان های مردمی باید تسهیل گردد.

ما نیاز به یک استراتژی ملی برای جوانان داریم که آن‌ها را معماران آینده کشور بداند، نه وارثان ویرانه‌های آن. این یعنی اصلاح آموزش با در نظر گرفتن نیازهای واقعی بازار. گسترش خدمات سلامت روان و رفع برچسب‌های منفی درباره مراجعه به روان‌درمانی. طبق داده‌های سال ۲۰۲۳، حدود ۳۰ درصد جوانان عراقی از افسردگی و اضطراب رنج می‌برند. تا چه زمانی می‌خواهیم این بحران خاموش را نادیده بگیریم؟ باید بودجه‌هایی برای کارآفرینان جوان - به‌ویژه در خارج از بغداد و اربیل- تخصیص یابد، سن کاندیداتوری در انتخابات پایین بیاید، جرم‌انگاشتن اعتراضات مسالمت‌آمیز پایان یابد، اتحادیه‌های دانشجویی حمایت شوند و از همه مهم‌تر، گوش شنوایی برای شنیدن فریاد جوانان وجود داشته باشد.

نتایج سرشماری ملی عراق در سال ۲۰۲۴ به‌روشنی بیان می‌کند: ۶۰/۲ درصد مردم عراق در سن کار هستند و ۳۶/۱ درصد زیر ۱۵ سال دارند. اما بدون سرمایه‌گذاری فوری و مستمر، این آمارها به جای امید، نشانگر یک فاجعه در راه خواهند بود.

جوانان عراقی بی‌تفاوت نیستند، آن‌ها خسته‌اند؛ افراطی نشده‌اند، بلکه از بی‌توجهی ها و بی مسئولیتی ها خشمگین‌اند. آن‌ها راه خود را گم نکرده اند، بلکه از سیستم رانده شده‌اند و اگر روزی مجبور به ترک کشورشان شوند، دلیلش نفرت از وطن نیست، بلکه این است که کشورشان دیگر به آن‌ها باور ندارد.

منبع: میدل ایست مانیتور

نظر شما


موضو عات مرتبط