آیا جهان توانمندی پایان بخشیدن به فقر را تا سال 2030 دارد[1]؟ این موضوع، هدف دستور کار سازمان ملل متحد برای توسعهی پایدار قرار گرفته است. مجمع عمومی سازمان ملل، اخیراً این مهلت را مجدداً مورد تأیید قرار داده است، اما تصدیق نموده است که نیل به این هدف نیازمند تسریع در اقدامات جهانی، برای مقابله با علل فقر است. از آن جا که جامعهی بینالمللی در پی راهحلهای نوینی در این راستاست، درس عبرت از گذشته میتواند آموزنده باشد.
دهههاست که کاهش فقر نقش محوری در جهت توسعهی سیاسی داشته است. در طی 15 سالی که از اهداف توسعه هزاره[2]، پیش از اهداف توسعه پایدار[3] سپری شده است، درصد مردمی که در فقر میزیستند و کمتر از 9/1 دلار درآمد روزانه داشتند، به صورت قابل توجهی از نزدیک 27% در آغاز اهداف توسعه هزاره در سال 2000 به تقریباً 9% در سال 2017 کاهش یافته است.
با اولین نگاه، نرخ کاهش فقر در چند سال اول اهداف توسعهی پایدار مؤثر واقع شده است. تخمین زده شده است که در فاصلهی ژانویه 2017 تا ژوئن 2018، 83 میلیون نفر از زیر خط فقر خارج شوند و هنوز این امید باقی است که در این دورهی زمانی تا فرارسیدن زمان موعود در سال2030 ، 120 میلیون نفر از زیر خط فقر برهند. علیرغم دستاوردهای خوشایند، سرعت پیشرفت کمتر رضایت بخش بوده است.
اخیراً مقالهای در مجلهی World Developmentمنتشر شده است که عوامل مؤثر و موفقیتآمیز در کاهش فقر را مورد بررسی قرار داده است؛ در این مقاله، بااستفاده از آمار فقر در کشورهای در حال توسعه در دوران توسعهی هزارهها، به مقایسهی کاهش نرخ فقر در میان کشورهایی با جمعیت پردرآمد و کمدرآمد پرداخته شده است. سرانجام، با توجه به محدودیت 25/1 تا 2 دلار درآمد هر فرد در روز، به این نتیجه نائل خواهیم شد که نرخ فقر در کشورهای فقیرتر سریعتر رو به کاهش میگذارد تا آنها را از فقیرتر شدن برهاند.
با وجود مثبت بودن این یافتهها، این تنها بخشی از داستان است. در بسیاری از کشورها، پایان یافتن فقر، هدفی دور از ذهن است. به عنوان مثال، تخمین زدهایم که در کشور مالی که 86% از جمعیت با درآمد کمتر از 25/1 دلار در روز در سال 1990 زندگی میکردند، نرخ فقر در حال حاضر در حال کاهش است و 31 سال دیگر برای از بین بردن فقر شدید به طور کامل، زمان نیاز است. اما در اکوادور که 7% از جمعیت با درآمد کمتر از 25/1 دلار در روز در سال 1990 زندگی میکردند، از بین بردن فقر، حداقل یک دهه دیگر طول خواهد کشید. تجربههای مختلف در کشورهای آفریقا و آسیا نشان میدهد در حالی که تصویب دستور کار اهداف توسعه هزاره باعث کاهش فقر شد، درجهی پیشرفت آن به طور بسیار متفاوت بوده است. در اوائل دهه 1990، سطح فقر در نیجریه، لسوتو، ماداگاسکار و زامبیا، مشابه چین، ویتنام و اندونزی بود. اما با گذشت زمان که اهداف توسعه هزارهها در سال 2015 به پایان رسید، سطح فقر در کشورهای آسیایی به طور چشمگیری کاهش یافت. اما برای کشورهای آفریقایی این طور نبود.
این واگرایی همچنان ادامه دارد. امروزه فقر شدید بیشتر در آفریقا وجود دارد. براساس گزارش جهانی فقر و رفاه عمومی بانک جهانی دربارهی 28 کشور فقیر دنیا در سال 2018 ،27 کشور از فقیرترین کشورهای جهان در این قاره هستند که هر کدام دارای نرخ فقر بالاتر از 30٪ هستند. در واقع، با توجه به نرخ فعلی کاهش فقر، بیش از 300 میلیون نفر در کشورهای جنوب صحرای آفریقا در سال 2030 ، همچنان فقیر خواهند بود.
بسیاری از عوامل به جابهجایی فقر به لحاظ جغرافیایی کمک کردهاند. در آفریقا، عملکرد اقتصادی ضعیف که ناشی از درگیری، سیاستهای بی اثر، تفکیک قومی و شوکهای خارجی است، برای کشورهای فقیرتر، موفقیت در برنامههای کاهش نرخ فقر را مشکلتر ساخته است. اما مهمترین عامل ممکن است ظرفیت دولت باشد. گذشته از همهی اینها، مؤسسات ضعیف دولتی نمیتوانند به طور مؤثر کالاها و خدمات خود را به عموم مردم عرضه کنند.
البته این مطلب سؤال دیگری را در پی خواهد داشت: عوامل تعیین کننده ظرفیت دولت چیست؟ به طور کلی، با بهکاربست شایستهسالاری، دولتها بهتر کار میکنند، اما تجربه اداری نیز نقش مهمی دارد. شاید چین، با این که مدت زیادی از مدرن شدن دولتش نمیگذرد، نسبت به اکثر همتایان آفریقایی جوانترش توانایی بیشتری برای اداره قلمرو خود نشان داده است. با وجود هر کدام از دلایل تغییرات، شکی نیست که ظرفیت دولت، یکی از عوامل کلیدی برای کاهش موفقیتآمیز نرخ فقر است.
در کل، درمییابیم در طول اهداف توسعه هزاره، کشورهای با سطح فقر بالا با نهادهای قدرتمند دولتی قادر به کاهش فقر دو برابر سریعتر از کشورهایی با ظرفیت کم توان بودهاند و احتمال بیشتری برای دستیابی به اهداف توسعه هزارهها برای کاهش فقر تا سال 2015 داشتند.
ریشهکنی فقر یکی از اولویتهای مهم 193 دولتی است که اهداف توسعهی پایدار را تصویب کردهاند. اما هرگاه جامعه بین المللی از اهداف توسعه هزاره یاد میکنند، اهداف پیشرفت را تضمین نمیکنند. برای اطمینان از اینکه 725 میلیون نفر در فقر در پایان دورهی توسعه هزاره ها باقی نمانند، نیاز به سرمایهگذاری در برنامههایی است که هدف آن ساختن دولتهای مؤثر باشد. در غیر این صورت، فقر تا ابد باقی خواهد ماند.
نویسنده:نیاز اسدالله / انطونیو سافویا
مترجم: ط.مکارمی
.....................................................
[1] به نقل از خبرگزاریهای کوالالامپور و منچستر
[2] Millennium Development Goals (MDGs)
[3] Sustainable Development Goals (SDGs)
نظر شما