تشکیل یک دولت قدرتمند و باثبات آرزوی هر رهبر و ملت است، چنین حکومتی می تواند شأن و کرامت انسانها را پاس دارد و در نتیجه نزد آنان از محبوبیت بیشتری برخوردار شود؛ اما تحقق این امر بدون برخورداری از اقتصادی نیرومند امکانپذیر نیست.
کشورهایی می توانند به دستاوردهای فوق رسیده و سعادت و پیشرفت را برای ملت خود به ارمغان آورند که نظام اقتصادی شان بر مبنای ضوابط و مقررات پذیرفته شده در علم اقتصاد پایه گذاری شده باشد. در چنین کشورهایی اقتصاددانان و سیاستمداران خردمند دست در دست یکدیگر نهاده و نقشه راهی مترقی برای پیشبرد جامعه تنظیم می کنند.
در کتاب شروعی دوباره آیت الله سید محمد شیرازی آمده است: «از مهمترین مسائلی که برای تحول و پیشرفت جامعه باید بدان توجه داشت، حفظ عزت و کرامت انسانی است؛ امری که بدون اقتصادی متعادل و اندیشه ای مترقی امکانپذیر نمی باشد. این دو وسیله از ارکان اساسی حفظ جامعه از آفات اقتصادی همچون فقر و فساد می باشند.»
یک دولت ضعیف و تهی دست نمی تواند زندگی آبرومندانه ای برای افراد جامعه فراهم سازد؛ از این رو آیت الله شیرازی بر پیشرفت اقتصاد پافشاری داشته و متذکر می شود که انسان همواره در تهدید فقر و تهی دستی است زیرا نیازهای اولیه زندگی، او را تحت فشار قرار می دهد. ایشان در جای دیگر نوآوری و پیشرفت را وابسته به اتخاذ راهکارهای نوین اقتصادی دانسته و اعمال این راهکارها را سبب رشد و شکوفایی فعالیت های اقتصادی و تحکیم پایه های دولت بر می شمارد.
آیت الله شیرازی دو شرط را برای تحقق برنامه های اقتصادی دولت ضروری می داند که عبارتند از:
1. تنظیم برنامه ای کاربردی و نقشه راهی عملی برای تحقق یک اقتصاد مستحکم و نیرومند که مبتنی بر دیدگاه و نظرات کارشناسان و اهل خبره باشد.
2. شکوفایی استعدادها؛. چگونه یک فرد می تواند در زندگی به عزت و کرامت دست یابد درحالی که در بهره برداری از توانایی های خود ناتوان است ؟ حال جامعه ای می تواند به رشد اقتصادی دست یابد که هر یک از مردم ان در شغلی که مناسب استعداد اوست به فعالیت بپردازد تا با شکوفایی استعدادها آن جامعه به رشد و پیشرفت دست یابد.
انحراف روابط اجتماعی
تفکرات انسان بر نحوه زندگی و شیوه برخورد او با مسائل گوناگون تأثیری شگرف دارد؛ بنابراین باید به موازات پیشرفت راهکارهای اقتصادی به روشهای نوین اقتصاد مولد، اندیشه و طرز فکر جامعه نیز متحول شود. با توجه به این مطلب برای داشتن اقتصادی پویا، نوآوری مادی کافی نیست بلکه علاوه بر بهره مندی از آخرین دستاوردهای مادی باید سطح فکر و فرهنگ مردم را نیز بالا برد. توجه به یکی از این دو امر و وانهادن امر دیگر، مردم را در انطباق ارزش ها و آداب و رسوم خود با مدرنیته و تغییرات جدید اقتصادی با مشکل مواجه خواهد کرد.
اگر یک جامعه در یکی از دو زمینه پیشرفت کرده و به دیگری اهمیت ندهد در ارزشها و اداب و رسوم این جامعه خلل ایجاد می شود، و بسیاری از روابط و آداب و رسوم و فرهنگ های حاکم بر جامعه در هم پیچیده خواهد شد . علاوه بر اینکه موفقیت و شکست دیگر مفهوم روشنی نخواهند داشت . از این رو تمام توانایی های انسان اعم از دولت و افراد جامعه باید به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرند .
آیت الله شیرازی بر این مقوله تأکید دارد که: «اکثر مردم توانمندی های خود را هدر می دهند، برخی نیز تنها به شکوفایی محدود استعدادها اکتفا می کنند و نهایت بهره ای را که شایسته است از آن نمی برند. دراین میان اندک افرادی هستند که به بهترین وجه از توانمندی و قابلیت خود استفاده می کنند».
ایشان با طرح نظریه تعادل فکری و مادی، راه رسیدن به جامعه ارمانی را توسعه فکری در کنار پیشرفت مادی و اقتصادی می داند و مهمترین دلیل عقب ماندگی ملت ها را عدم توسعه یافتگی فکری و فرهنگی معرفی می کند؛ چرا که تنظیم نقشه راه اقتصادی بدون تحول و نوگرایی در فکر و ایجاد فضای آزاد اندیشی در جامعه امکانپذیر نیست. به همین جهت در همین کتاب می نویسد: «کسی که می خواهد پیشرفت کند و از اینکه هست فراتر رود، باید که طرز فکر خود را تغییر دهد».
بسیاری از کشورها بدلیل عدم تعادل بین پیشرفت فکری و مادی دچار پس رفت شدند؛ چرا که توجه خود را تنها بر رشد ثروت های مادی و پیشرفت عمرانی معطوف نموده و پیشرفت فکری را وانهادند؛ از این رو بیشتر نقشه های آنان با شکست روبرو شد.
همگرایی رشد فکری و مدرنیته
معظم له به این نکته اشاره می نماید که وقتی یک کشور دچار رکود است و مردم از فقر و بیکاری و اضطراب رنج می برند، اهمیت دادن به عمران و ابادانی ظاهری مانند ساختن اسمان خراش ها نشان از پپلیسم و عدم رشد فکری جامعه دارد.
تجربه نشان می دهد کشورهایی که تنها بر پیشرفت و آبادانی مادی سرمایه گذاری کرده و برای توسعه فکری بهایی قائل نیستند، شکست شان قطعی است؛ چرا که برای تبدیل شدن به کشوری توسعه یافته باید همزمان در دو زمینه اندیشه و تکنولوژی مادی سرمایه گذاری کرد. این همزمانی و همراهی امکانپذیر نیست مگر اینکه آزادی بر تمام جامعه حکمفرما باشد، زیرا این آزادی است که به توامندی های شایسته اقتصادی و افکار نواندیش و به روز اجازه می دهد دولت و حکومت را بازسازی کنند.
بنابراین زندگی بدون آزادی امکانپذیر نیست و رشد فکری و پیشرفت مادی هیچ یک بدون آزادی تحقق نمی یابد. ایشان در کتاب خود می نویسد: «تلاش برای داشتن زندگی موفق بدون آزادی امکانپذیر نیست و اگر آزادی نباشد نمی توان برای داشتن یک زندگی خوب تلاش کرد»
تمام انچه گفته شد خود به خود به وجود نمی آید، بلکه نیازمند تنظیم نقشه ای راهبردی و برنامه ریزی شده از یک طرف و اراده ای قوی و جدی از طرف دیگر است. در نبود هریک از اینها فقر و نادانی و گمراهی گریبان گیر جامعه خواهد شد و چه بسا عقب ماندگی، فقر و مشکلات کشورهای اسلامی نتیجه همین عدم توازن بین پیشرفت مادی و فکری، سوء مدیریت و فقدان نقشه راه است.
نظر شما