اسلام، مسلمانان را از طلب مال حرام باز مى دارد، همان گونه كه آنها را از هر گناه و تبهكارى منع مى كند و براى اين امر بيشترين آموزه بازدارنده و زنهار دارد، و اين همان ترازوى جامعه است. پس اگر مردم از حرام كناره گرفتند سعادتمند مى گردند و به مدارج والاى انسانى مى رسند وگرنه موجوداتى پست تر از چارپايان و فرومايه تر از شيطان خواهند بود. آدمى هنگامى كه به مال حرام عادت كرد به هر بايد و نبايدى تن مى سپرد و اين همچون كليدى براى گشودن همه شرها و گناهها در دست او خواهد بود.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «إنّ لله ملكاً ينادي على بيت المقدّس كلّ ليلة من أكل حراماً لم يقبل الله منه صرفا و لا عدلا; همانا خدا در بيت المقدس فرشته اى دارد كه هر شب بانگ مى زند: هركه مال حرامى را بخورَد نه مستحبى از او پذيرفته مى شود نه واجبى».
«من لم يبال من أين اكتسب المال لم يبال الله من أين أدخله النار; هركه باكش نباشد كه پول را از كجا به دست مى آورَد خداوند باكش نخواهد بود كه او را از كجا به آتش درآورَد».
«من أصاب مالاً من مأثم فوصل به رحماً أو تصدّق به أو أنفقه في سبيل الله، جمع الله ذلك جمعاً ثم أدخله في النار; هركه از راه گناه به مالى دست يابد و با آن صله رحم كند يا صدقه دهد يا در راه خدا انفاق كند خدا همه آنها را گرد مى آورَد و آن گاه او را به آتش مى اندازد».
«إنّ أخوف ما أخاف على أمّتي من بعدي هذه المكاسب الحرام و الشهوة الخفيّة والربا; من پس از خود بيش از هر چيز بر امت خود از درآمدهاى حرام و شهوت پنهان و ربا مى ترسم».
«من اكتسب مالاً من الحرام فإن تصدّق به لم يقبل منه، و إن تركه وراءه كان زاده إلى النار; هركه از حرام مالى به دست بياورَد اگر با آن صدقه دهد پذيرفته نمى شود و اگر از خود به ارث نهد ره توشه دوزخ او خواهد بود».
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «إذا اكتسب الرجل مالاً من غير حلّه ثمّ حجّ فلبّى نودي لا لبّيك و لا سعديك و إن كان من حلّه فلبّى نودي لبّيك و سعديك; اگر شخص مالى را از حرام به دست آورَد و با آن حج بگزارَد و لبيك گويد ندا رسد كه لا لبيك و لا سعديك و اگر از مال حلال حج گزارَد ندا رسد كه لبيك و سعديك».
امام كاظم(عليه السلام) فرمود: «إنّ الحرام لا ينمي و إن نمى لا يبارك له فيه، و ما أنفقه لم يؤجر عليه و ما خلّفه كان زاده إلى النار; مال حرام رشد نمى كند و اگر رشد كند بركتى در آن نهفته نيست و اگر با آن انفاق كند پاداشى بدان داده نمى شود و آنچه به ارث نهد بر آتش او بيفزايد».
و احاديث ديگرى كه رسيده است. آيا اين همه حديث براى بازداشتن مردم از حرام طلبى كافى نيست؟
ما هرگاه به بازار مى رويم ربا و تقلّب و خيانت و كم فروشى و احتكار و بالا كشيدن مال مردم و صدها باطل ديگر مى بينيم. آيا اين گناهها براى مردم، خير به بار مى آورند؟ هرگز چنين نيست و كارها گره بيشترى مى يابد و راه زندگى، دشوارتر مى گردد و مردم بيش از پيش به فقر گرفتار مى آيند، ولى آيا كسى پند مى گيرد؟
حرام همچون كژدُمى است كه آدمى را مى گزد و دنيا و آخرت او را به تباهى مى كشد. اگرچه حرام مزه اى شيرين و منظرى نشاط آور دارد ولى همانند مارى است كه پوستى نرم، اما زهرى كشنده دارد.
آدمى با حرام تنها مى تواند كارهاى پست و فرومايه فردى يا اجتماعى را به دست آورَد يا مال مردم را به سرقت بَرد يا دارايى ضعيفان را تاراج كند؛ از همين رو اسلام از حرام بر حذر مى دارد، خويشتن دارى را مى ستايد و بر خداترسی توصیه می کند.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «خير دينكم الورع; بهترين بخش دين شما خداترسى است».
«ما شيعتنا إلاّ من اتّقى الله و أطاعه... فاتّقوا الله و اعملوا لما عند الله، ليس بين الله و بين أحد قرابة، أحبّ العباد إلى الله عزّوجلّ و أكرمهم عليه أتقاهم و أعملهم بطاعته; شيعه ما كسى نيست مگر آن كه تقواى خدا در پيش گيرد و از او فرمان بَرد، پس پرواى خدا در پيش گيريد و براى آنچه نزد خداست عمل كنيد، زيرا خداوند با هيچ كس خويشاوندى ندارد. محبوبترين و ارجمندترين بندگان نزد خداى متعال پرهيزگارترين و كسانى هستند كه بيش از ديگران سر به فرمان خداوند دارند».
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «أوصيك بتقوى الله و الورع و الإجتهاد و اعلم أنّه لا ينفع اجتهاد لا ورع فيه; تو را به تقواى پروردگار و خداترسى و سخت كوشى سفارش مى كنم و بدان اگر سخت كوشى با خداترسى همراه نباشد سودى در بر ندارد».
«فإنّ الله قد ضمن لمن أتقاه أن يحوّله عما يكره إلى ما يحبّ و يرزقه من حيث لا يحتسب; همانا خداوند براى كسى كه تقواى او را در پيش گيرد ضمانت كرده تا آنچه را از آن متنفر است به خوشى تبديل كند و از جايى كه گمان نمى بَرد روزى اش رسانَد».
«إنّ قليل العمل مع التقوى خير من كثير العمل بلا تقوى; كار اندك همراه با پرهيزگارى بهتر است از كار فراوان بدون پرهيزگارى».
«ما نقل الله عزّوجلّ عبداً من ذلّ المعاصي إلى عزّ التقوى إلاّ أغناه من غير مال، و أعزّه من غير عشيرة، و آنسه من غير بشر; خداوند هيچ بنده اى را از خوارى گناه به ارجمندىِ تقوا نرسانَد مگر آن كه او را بدون مال، بى نياز گردانَد و بدون خويشاوند، عزيزش گرداند و او را بدون انسان اُنسش بخشد».
«ألا و إنّ من إتباع أمرنا و إرادته الورع فتزيّنوا به يرحمكم الله و كبّدوا أعداءنا به ينعشكم الله; بدانيد كه خداترسى، پيروى كردن امر ماست پس خود را بدان بياراييد تا خدا بر شما رحم آورَد و با آن به دشمنان ما سخت گيريد تا خدا روح افزايى نصيبتان كند».
«قال الله عزّوجلّ: ابن آدم اجتنب ما حرّمت عليك تكن من أورع الناس; خداى متعال فرمود: اى فرزند آدم! از آنچه بر تو حرام كردم پرهيز كن تا از پارساترين مردمان باشى».
خداترسى و پارسايى، داراى زوايا و فصلها و اعضاى گوناگون است: خداترسى در خريد و فروش، خداترسى در رهن و اجاره، خداترسى در خوردن و نوشيدن، خداترسى در سخن گفتن و خطابه، خداترسى در لباس و منزل، خداترسى در جنبش و آرامش و خلاصه نگهدارى حواس اعم از لامسه، شنوايى، چشايى و... از هرگونه انحراف و كژ راهه و سركشى. انسان خداترس قلبى آسوده و دلى راحت دارد و جان او در آرامش به سر مى بَرد، اما جز او انديشه اى پريشان و عقلى درهم دارد و هرچه مى دود به آسايش دست نمى يابد و به آرامش نمى رسد.
*برگرفته از کتاب ارزش ها در نگاه اسلام؛ نوشته آیت الله سید محمد شیرازی
نظر شما