با پایان یافتن خطر داعش، نیاز آمریکا به کردهای سوریه خاتمه یافت و همین امر فرصتی را برای رییس جمهور ترکیه فراهم آورد تا در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، از طرح جدید خود برای شمال سوریه پرده بردارد؛ طرحی بلند پروازانه که عملا به الحاق بخشی از خاک سوریه به ترکیه و تغییر در جغرافیای انسانی خاورمیانه خواهد انجامید.
در این طرح، در مرز ترکیه و تا عمق سی کیلومتری خاک سوریه منطقه ای با نام کمربند امنیتی شکل خواهد گرفت که اداره و کنترل آن به دست ترکیه خواهد بود. یکصد و چهل شهرک با پول امریکایی ها و اروپایی ها در این منطقه ساخته خواهد شد تا یک الی سه میلیون نفر از سوریهایی را اسکان دهد که اکنون در ترکیه پناهجویند. اردوغان بزرگترين اهرم فشار را در خصوص اين موضوع در اختيار دارد و آن پناهجويانی هستند كه در اين سالها برای فرار از جنگ در سوريه به تركيه پناه آوردهاند و حالا تركيه به دنبال بهرهبرداری سياسی، امنيتی و حتی در شرايطی اقتصادی از اين ماجرا است.
هدف دیگر ترکیه از این طرح تغییر بافت جمعیتی منطقه است؛ همه جمعیتی که در این منطقه اسکان داده خواهند شد، عربند و در نتیجه میان مناطق کردنشین ترکیه و سوریه فاصله ای سی کیلومتری خواهد افتاد تا ارتباط میان کردهای سوریه و ترکیه قطع شود
اما در موفقیت این طرح، موضع گیری روسیه نیز اهمیت بسیاری دارد. روسیه همیشه با ایجاد این کمربند امنیتی مخالف بود، ولی در سخنرانی سرگئی لاوروف وزیرخارجه روسیه در مجمع عمومی سازمان ملل نشانه هایی از موافقت شنیده شد. لاوروف گفت حق ترکیه است که برای حفظ تمامیت ارضی خود در برابر تروریستهایی که امریکا حمایتشان می کند (شاخه سوری پ ک ک)، به دنبال کمربند امنیتی باشد.
از سال ۲۰۱۴ و بعد از خروج ارتش سوریه در توافق با کردها از مناطق کردنشین سوریه، مناطق کردی شمال سوریه و سه کانتون کردی شمال این کشور از جمله کوبانی و عفرین به صورت خودمختار توسط کردها و حزب پ.ی.د اداره میشد
برای ترکیه، این همسایه جدید کُردی در مجاورت مرزهای جنوبی خود غیرقابل تحمل بود، به خصوص آنکه بین کردهای سوریه و ترکیه هیچ مرز طبیعی مانند رودخانه، کوه و دره وجود ندارد؛ پس در اولین واکنش به همسایه جدید خودمختار خود دست به عملیات علیه کردها در خاک سوریه زد و نواحی غرب رودخانه فرات را که شامل کانتون عفرین و بخش بزرگی از کانتون کوبانی بود، به اشغال خود درآورد، در غرب فرات تنها شهر مهم کردی که هنوز توسط ترکیه سقوط نکرده شهر مهم و استراتژیک منبج است.
اما ترکیه نسبت به مناطق شرق فرات نیز حساس و نگران است، مناطقی سرشار از منابع نفتی و گازی و منطقه ای حاصلخیز در کانتون جزیره یا استان حسکه سوریه. ترکیه پیش از این بارها نسبت به تهدید کردها در این منطقه اقدام کرد اما با توجه به اینکه کردها متحد امریکا در جنگ با داعش به حساب می امدند، از حمله به انان خودداری نمود.
پس از تماس تلفنی یکشنبه شب بین رؤسای جمهور ترکیه و امریکا، کاخ سفید طی بیانیه ای رسمی از آغاز عملیات ارتش ترکیه در شمال سوریه در آینده نزدیک خبر داد و در ادامه نیز خاطرنشان کرد که نیروهای مسلح آمریکا از این عملیات حمایت نکرده و ورود نخواهند کرد. به این ترتیب امریکا به نوعی در این بیانیه اعلام بی طرفی کرد و دست آنکارا در انجام عملیات در شرق فرات باز گذاشت.
دونالد ترامپ نيز در توييتر خود بهطور رسمی به اين موضوع اذعان كرد و گفت ما 7هزار مايل با سوريه فاصله داريم و بايد به جنگهای مضحك پايان دهيم. او در ادامه گفت اگرچه كردها در كنار ما مبارزه كردند اما ما مبالغ زيادی پول و تجهيزات برای اين كار به آنها داديم.
به دنبال این تحولات، مقامها در پنتاگون اعلام كردند كه دستورهايی مبنی بر خروج نيروهای امريكايی از سوريه دريافت كرده اند و نیروهای دموکراتیک سوریه تأیید کردند که نیروهای نظامی آمریکا، مواضع در اختیارشان در شمال شرقی سوریه را تخلیه کردهاند.
اما تصمیم دونالد ترامپ واکنش های بسیاری را در هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه برانگیخت؛ به نحوی که ترامپ را مجبور کرد در توئیتی، به ترکیه درباره هرگونه اقدام خارج از چارچوب هشدار دهد. او در پیامی نوشت: «اگر ترکیه هرگونه اقدامی خارج از چارچوب اجازه داده شده در سوریه انجام دهد، اقتصادشان را همان طور که قبلا انجام دادهام به طور کامل نابود خواهم کرد.»
منتقدان ترامپ، این تصمیم او را خالی کردن پشت کردها به عنوان یکی از اصلی ترین متحدان این کشور در منطقه می دانند؛ تصمیمی که به وجهه امریکا ضربه خواهد زد و باعث سلب اعتماد متحدان امریکا شده، کردها را به ایجاد ائتلاف های جدید از جمله با بشار اسد سوق خواهد داد. در عین حال خروج نیروهای امریکایی از سوریه، سبب وخیم تر شدن اوضاع منطقه و قدرت یافتن مجدد داعش، روسیه و ایران خواهد شد.
ريچارد هاس رييس شورای روابط خارجی امريكا در پاسخ به دونالد ترامپ گفت: «درس يازده سپتامبر اين است كه تروريستها از 7هزار مايل دورتر كماكان می توانند صدمات بزرگی به ما وارد كنند. مفهوم محيط پيرامونی در جهان امروز منسوخ شده است و اجازه دادن به داعش برای بازسازی خود يك خطای استراتژيك است و رهايی شركای كردمان نيز بسيار شرمآور خواهد بود». هاس همچنين در توييتی ديگر و با اشاره به يك گزارش والاستريتژورنال نوشت «اين تصميم ترامپ به دلايل استراتژيك و اخلاقی ناكام است، چرا كه اين باعث می شود اطمينان به امريكا با شك و ترديدهايی روبرو شود. كردها يك شريك ارزشمند هستند كه موقعيت آنها را به خطر می اندازيم و فضای جديدی را برای تروريستها ايجاد می كنيم و به تركيه نيز بدون اينكه نشان دهد متحدی در صحنه عمل است پاداش می دهيم.»
دیوید فرام، از مقامهای کاخ سفید در دوره جورج بوش، و از چهرههای مطرح جمهوریخواهان نیز در توییتی پا را از انتقادهای معمول فراتر گذاشت و نوشت که ترامپ احتمالا به یکی از این دلایل راه را برای ترکیه باز کرده است: مراقب درآمدش از برجهای ترامپ در استانبول باشد؛ به ترکیه برای لاپوشانی قتل خاشقچی باج بدهد؛ از پوتین فرمان گرفته؛ به مجلس نمایندگان اخطار بدهد که اگر من را استیضاح کنید، پیش از ترک کاخ سفید، همه اتحادهای آمریکا و منافعش را به آتش میکشم
اما تحلیلگران در پاسخ به اینکه چرا ترامپ ناگهان دست از حمایت کردها برداشت و سیاست منطقه ای امریکا را عوض کرد معتقدند در حال حاضر، کاخ سفید دو هدف اساسی را در شمال سوریه دنبال میکند. اول، مقدمات خروج نیروهای آمریکا از شمال سوریه را فراهم کند. دوم، تکلیف اسرای داعش در سوریه را مشخص کند. اردوغان با درک این دو هدف، مسئولیت این اسرا را برعهده گرفت. کاخ سفید پیشتر از کشورهای اروپایی خواسته بود که اسرای داعش را که از اروپا آمده بودند تحویل بگیرند، اما اروپایی ها قبول نکرده بودند. آمریکا نمی خواهد این زندانیان را به خاطر هزینه بالای نگهداری از آنها در بازداشت خود نگه دارد و در بیانیه خود صریحا اشاره کرده که در صورت استقرار ارتش ترکیه در مناطقی که هم اکنون در اختیار کردهاست، مسوولیت نگهداری از زندانیان داعش با این کشور خواهد بود. این شرط برای ترکیه نیز دارای منافعی است؛ ترکیه می تواند از اسرای داعشی که از اروپا به سوریه آمده بودند و خود ترکیه در انتقال آنها به سوریه نقش مهمی بازی کرده بود، به عنوان اهرمی در مقابل اروپا استفاده کند و یا با نقل و انتقال اسرای داعشی، از آنها به عنوان مهره ای در سیاستهای خود در سوریه و عراق استفاده کند.
دلیل دوم آن است که ترامپ هیچ وقت طرفدار سرسخت درگیری آمریکا در سوریه نبود و چندین بار علاقه خود را برای خروج نیروهای آمریکا از سوریه بیان کرده بود. اما اینکه چرا حالا تصمیم خود را عملی کرده است را شاید بتوان به مسئله استیضاح وی مربوط دانست. به این معنا که افزایش مشکلات داخلی باعث شده است او بخواهد چالشهای خارجی خود را تا جایی که می تواند به حداقل رساند و بیشتر از گذشته بر روی چالشهای داخلی که با آن مواجه است تمرکز کند.
messages.comments