twitter share facebook share ۱۳۹۸ آذر ۲۱ 802

حضور تشیع در چین سابقه ای طولانی دارد. بین تجار خارجی و جوامعی که در اوایل قرن هفتم در سواحل گوانگدونگ، فوجیان و هاینان ساکن بوده اند، می توان حضور و تاثیر تشیع را مشاهده کرد. در قرن 16 و 17 گروههایی از اهل طریقت همچون طریقت قادریه که سابقه شان به عرفان پارسی شیعه باز می گردد، در چینگهای و گانسو موفق به ایجاد پایگاهی برای خود شدند. بخشی از تاثیر و نفوذ شیعیان و حضورشان در چین هم در پی استعمار و هجون بیگانگان به آن کشور شکل گرفت؛ در قرن هجدهم مناطقی از چین که امروزه سین کیانگ نامیده می شود تسخیر شد و اسماعیلیان نزاری و شیعیان دوازده امامی به آن مناطق وارد شدند. با این حال از بین جمعیت مسلمان چین که امروزه حدود 23 تا 30 میلیون تخمین زده می شوند، شیعیان از یک درصد تجاوز نمی کنند و در مقایسه با سنی های اشعری و حنفی که در مناطق شمال غربی، جنوب غربی و شرق چین زندگی می کنند، قطره ای در برابر دریا هستند.

پس از تصرف هنگ کنگ به دست انگلیس هم جوامعی از شیعیان جنوب آسیا از جمله اسماعیلیان نزاری، بُهره های داودی و شیعیان دوازده امامی به این شهر و سایر بنادر چین راه یافتند. برخی از آنان همچون بهره های داودی موفق شدند با تجارت و کشتیرانی بین شانگهای، هنگ کنگ و سایر مستعمرات بریتانیا ثروتمند شده و نفوذ زیادی پیدا کنند. با انتقال حاکمیت هنگ کنگ از انگلیس به چین در سال 1997 بسیاری از شیعیان موفق شدند رابطه خوب خود را با بومیان هنگ کنگ و سایر ساکنان خارجی آن حفظ کنند و زندگی پرجنب و جوش دینی و فرهنگی خود را در هنگ کنگی که جمعیت عمده اش را غیر مسلمانان تشکیل می دهند ادامه دهند.

اما علاوه بر جمعیت شیعه ای که پیشتر اشاره کردیم، گروهی از جوامع جدید فراملی شیعه هستند که در شهرهای جنوبی چین مثل ایوو و گوانگژو زندگی می کنند. سابقه حضور گروهی از شیعیان در جنوب چین به دوران سلسله «تانگ سونگ یون» و احضار اجداد این گروه شیعه توسط امپراتور باز می گردد. اما از دهه 1990 ادغام اینها با جوامع دیگر شیعه آغاز شد؛ جوامعی که برخی از آنها در پی فرصت های شغلی و تحصیلی به آن منطقه آمده بودند و برخی دیگر هم پناهنده بودند. گروه نخست پناهندگان بعد از حمله سال 2003 آمریکا به عراق به چین فرار کردند و اخیرا هم که گروهی با آغاز جنگ داخلی سوریه از سال 2011 به چین آمده اند. شمار شیعیان فراملی جنوب چین زیاد نیست اما تنوع زبانی و فرهنگی زیادی در آنان دیده می شود و ملیت آنها را لبنانی، سوری، عراقی، یمنی، ایرانی، پاکستانی و آذربایجانی تشکیل می دهد.

در هر دو شهر گوانگژو و ایوو حسینیه هایی به سه زبان عربی، فارسی و اردو وجود دارد که برای برپایی نماز جماعت و برگزاری مجالس استفاده شده و نقش مهمی در زندگی شیعیان ایفا می کنند؛ برای مثال در ایوو حسینیه «ابی الاحرار» مکانی مهم برای اعمال مذهبی شیعیان است. آنگونه که شیخ احمد الجدیری امام حسینیه در مصاحبه با شبکه الفرقدین عراق می گوید «این حسینیه که با حمایت تجار عرب ساخته شد در ابتدا یک اتاق بود که برای نمازخواندن استفاده می شد، اما در طول سال این اتاق به موسسه تبدیل شد و امروزه بزرگداشت همه وقایع مهم تقویم مذهبی شیعیان در آن انجام شده، فعالیت های مذهبی روزانه صورت می گیرد و خدمات مربوط به زندگی شخصی اعضای موسسه مثل نظارت بر بازگشت اجساد به کشورهای متبوعشان که با توجه به محدودیت های موجود در چین برای دفن خارجی ها، خدمت ارزنده ای برای جامعه تشیع چین محسوب می گردد، انجام می شود».

اداره حسینیه ابی الاحرار زیر نظر مهاجران عراقی است. این امر را نه تنها از پیشینه شیخ فعلی مسجد می توان تشخیص داد بلکه محتوای موعظه های دینی انجام شده در آن -که از سال 2015 شامل ستایش و دعا برای حشد شعبی در جنگ علیه داعش بوده- گویای این مطلب است. البته علیرغم سیطره جوّ عراق بر حسینیه، نمی توان منکر شد که حسینیه به عنوان یک محیط فراملی عمل می کند و نه تنها به روی شیعیان از ملیت های مختلف باز است که طبق اظهارات شیخ از حضور مستبصرین (اسلام آورندگان) غیر شیعه نیز استقبال می کند و پذیرای آنان نیز هست.

از دیگر اماکن مذهبی شیعیان جنوب چین که بیشتر توسط مستبصرین شیعه چینی مورد استفاده قرار می گیرد، مسجد هاویان Haopan است که از دوران امپراتوری مینگ به جا مانده است. زندگی مذهبی شیعیان با مسجد هاویان پیوند خورده و رویدادهای مهم تقویم مذهبی شیعه همچون بزرگداشت عاشورا در آن مسجد برگزار می شود. مدیریت مسجد به رهبری امام محلی آن (امام هوی) مکانی را برای استفاده شیعیان خارجی (عمدتا ایرانی) اختصاص داده اند که با توجه به نشانه های زوال سایر اماکن مذهبی خصوصی و حسینیه های گوانگژو در سالهای اخیر، اقدام ضروری و سودمندی است. این زوال چند عامل دارد که از جمله آن محدودیت های بیشتری است که حزب حاکم چین در رابطه با مدیریت امور مذهبی اعمال کرده است. حزب حاکم تلاش می کند تا جمعیت خارجی ها (نه غربی ها) را در گوانگژو با عدم اعطای ویزا، اخراج به دلایل امنیتی و جلوگیری از فعالیت موسساتی که برای مردم مهاجر مهم است و مکان های مستقل مذهبی در زمره آن می باشد، محدود کند.

در یک دهه گذشته مدیران حسینیه های واقع در جنوب چین در مناسبت های مهمی همچون اربعین، به طور مرتب دعوت نامه هایی را برای واعظان و مداحانی از عراق، ایران و پاکستان می فرستند تا از این طریق پیوند خود را با سایر جوامع شیعه در مناطق دیگر جهان حفظ کنند. برای نمونه سال 2014 هیأت خدام اهل البیت، مداح مشهور باسم کربلایی را برای اجرای مراسم دعوت کرد. تلاش برای پیوند با سایر جوامع شیعه، باعث شروع ارتباط و مبادلاتی بین حسینیه های جنوب چین با متولیان حرم های کربلا و نجف از سال 2013-2014 نیز شد. برای مثال سال 2016 شیخ محمد الحسون رییس مرکز «الابحاث العقایدیه» که به دفتر آیت الله سیستانی مرتبط است، توری را برای آشنایی با جوامع شیعه جنوب چین برگزار کرد و هدف از آن را ارتباط عمومی تر با مسلمانان و بررسی نیازهایشان و تلاش برای کمک به آنها عنوان نمود. برنامه تور در گوانگژو، بازدید از شعب استانی انجمن اسلامی چین، مسجد هاویان و مسجد و مقبره سعد بن ابی وقاص را شامل می شد. برنامه تور شامل سفر به جزیره هاینان نیز بود. در انجا شیخ حسون از حسینیه کوچکی که به چینی ها تعلق داشت باز دید کرد. جمعیت شیعه ی هاینان حدود سیصد نفر هستند و حسینیه توسط یکی از چینی های قوم هویی که در مشهد درس خوانده، در سال 2008 ساخته شده است.

اما مدتی است که علاوه بر ارتباط جوامع شیعه چین با چهره های مذهبی و متولیان حرم های اهل بیت در عراق، دیپلمات های چینی نیز توجه ویژه ای به ایجاد روابط با روحانیون برجسته و بانفوذ عراقی از خود نشان داده اند و به نظر می رسد که الگوی جدیدی از تعامل با جوامع محلی در خاورمیانه را آغاز کرده اند. «چن وای کینگ» –که هم اکنون سفیر چین در عربستان است- در دوران سفارت خود در عراق، در بازدید از مکان های مذهبی شیعه و حوزه های نجف و کربلا و شهرهای دیگر بسیار فعال بود. وی در سفر به کربلا عنوان کرد «این اولین دیدار سفیر چین از کربلا است اما آخرین دیدار نخواهد بود» و طی ملاقاتی که با آیت الله سیستانی در دسامبر 2016 داشت، آن دیدار را آغازی بر ادامه تعامل و ارتباط بین دو طرف دانست. از دیگر شخصیت های برجسته ای که با سفیر چین دیدار کرد سید علاء موسوی متولی اوقاف شیعه بود.

چین علاقه و توجه روز افزونی به آنچه که می توان «دیپلماسی حوزه» نامید، نشان می دهد؛ چرا که اداره دو قدرت سیاسی و معنوی را در دست متولیان حرم های بزرگ شیعه می بیند و با توجه به نقش مهمی که این چهره های مذهبی در عراق ایفا می کنند می تواند منافع اقتصادی خود را در آن کشور حفظ کند. از سال 2018 چین نزدیک به 7.7% از انرژی مورد نیاز خود را از عراق وارد می کند، ضمن اینکه این مقامات مذهبی به ایجاد همکاری های جدید اقتصادی بین چین و عراق کمک کرده اند: برای مثال متولیان حرم در سال 2016 قراردادی را با طرف چینی برای ساخت فرودگاه بین المللی امام حسین امضا کردند و هیأتی رسمی از شرکت هواوی در نجف به دنبال زمینه های همکاری و فعالیت های اقتصادی هستند.

کوتاه سخن اینکه از دهه 1980 جوامع فراملی شیعه، سنت های غنی مذهبی خود را به جنوب چین آوردند و نهادها و مکان هایی جدید برای عبادت ساختند. این جوامع همچنین کوشیدند با پیوند دادن خود با سایر شیعیان جهان، توجه و حمایت متولیان حرم های مقدس در عراق را به خود جلب کنند. در کنار اینها علاقه مقامات چین و تعاملات دیپلماتیک آنها با چهره های مذهبی عراق افزایش یافته و آنچه به دیپلماسی حوزه تعبیر می شود بعدی جدید از تعامل جهان تشیع با چین است.

مشاهده مقاله اصلی

 مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما