بسیاری از ایرانیان بهویژه جوانانی که به خارج سفر میکنند، از خود میپرسند که چرا ایران باید با تحریمهای سخت دستوپنجه نرم کند و چرا دولت با گذشت بیش از دو دهه از آغاز مناقشه هستهای، نتوانسته با جهان به توافق برسد و برای خروج از این وضعیت راهی بیابد
پیش از این ایرانیان در راهپیماییهایی که با حضور رئیسجمهور سابق احمدینژاد برگزار میشد، شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» را سر میدادند اما اکنون همه چیز را زیر سؤال میبرند. انرژی هستهای از دید آنها به گودالی بیانتها تبدیل شده که منابع کشور را میبلعد و عملا هیچ سودی نداشته است. هزینههای ایران برای دستیابی به انرژی هستهای با احتساب درآمدهایی که به دلیل وضع تحریم از دست رفته است، به 500 میلیارد دلار میرسد
روایتی که مقامات کشور به شکل رسمی ارائه میدهند این است که انرژی هستهای برای ایران ضروری است؛ ظرفیت تولید برق را افزایش میدهد و برای اهداف پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد. مقامات حتی به این نکته اشاره نمیکنند که هدف اصلی از پیگیری انرژی هستهای که سبب تخریب اقتصاد کشور و روابط خارجی شده، افزایش قدرت بازدارندگی و جلوگیری از تهدیدات نظامی است
اکنون نزدیک به دو دهه از نخستین تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران به دلیل خودداری این کشور از توقف غنیسازی اورانیوم گذشته، ولی پروژه هستهای حتی از روشن کردن خانههای ایرانیان ناتوان بوده است و کشور همچنان از قطعی برق رنج میبرد زیرا به دلیل تحریمها نتوانسته زیرساختها و شبکه برق فرسوده خود را ارتقا دهد
تحریمها جنبههای گوناگون تجارت با ایران را هدف قرار میدهد و مستقیما بر زندگی ایرانیان –حتی ایرانیانی که خارج از کشور زندگی میکنند- اثر میگذارد. تحریمها تنها به محدود شدن تجارت سایر کشورها با ایران، کاهش ذخایر ارزی کشور، متوقف شدن صنعت نفت و گاز و کاهش نفوذ منطقهای و قدرت نظامی ایران محدود نشده است؛ بلکه ایرانیان عادی را هدف قرار داده، فرصتهای آموزشی و تجاری را از آنان سلب میکند و ایرانیان ساکن در خارج را در معرض محرومیت از خدمات و امتیازاتی که به سایر مهاجران داده میشود، قرار میدهد
کمبود دارو، محرومیت از زیرساختهای مناسب شهری، حملونقل ناایمن و عدم دسترسی به سیستم بانکی بینالمللی، از جمله مشکلاتی است که 85 میلیون ایران سالهاست با آن مواجه هستند
هدف از وضع تحریمها، مهار پیشرفت هستهای ایران و جلوگیری از ایجاد مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه بود؛ اما وضع شتابزده انواع تحریمها، به مرور هدف اولیه را از دسترس خارج کرد، منجر به نقض حقوق بشر شد و به جای اصلاح رفتار ایران، بر سرعت هستهای شدن این کشور افزود
اینکه رژیم تحریمها برای مدت طولانی ادامه یافته و تمایلی هم به لغو ان احساس نمیشود، تنها ناشی از عدم آمادگی آمریکا و غرب به عدم استفاده از این اهرم نیست. یکی از عناصری که تحریمها را تداوم بخشیده و به خصومت سیاسی ایران با غرب دامن میزند، چیزی است که میتوان از ان با عنوان «صنعت تحریم» نام برد. رشد این صنعت منوط به این است که کشور در انزوا به سر برده، رقابتی با صنایع خارجی نباشد و کشور نیازمند راههای غیرقانونی برای دور زدن تحریم باشد
جدا شدن اقتصاد ایران از اقتصاد جهانی، باعث شده است که فعالیتهای زیرزمینی برای واردات کالا رشد کند. حجم قاچاق لوازم یدکی خودرو، لوازم خانگی و سیگار به کشور، سالانه هفت میلیارد دلار است و ارزش کل قاچاق در ایران سالانه 12 میلیارد دلار برآورد میشود. طبق گزارش سال 2020 مجلس ایران، 95% قاچاق به کشور از طریق مبادی ورودی قانونی است
رژیم تحریمها، خزانه افراد قدرتمندی که با حکومت رابطه نزدیک دارند را پر کرده است. یکی از این افراد بابک زنجانی با 13.5 میلیارد دلار دارایی بود که به دولت در دور زدن تحریمها و فروش نفت از طریق شرکتهای ثبت شده در مالزی، ترکیه و امارات کمک میکرد. وی در واردات چندین هواپیما به کشور از طریق بازار سیاه و فروش 24 میلیارد دلار نفتِ ایران علیرغم تحریمهای غرب نقش داشت. زنجانی سال 2013 به دلیل عدم پرداخت 2.7 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ایران به وزارت نفت، دستگیر و به اعدام محکوم شد
مجموعهای از شرکتها از جمله شرکتهای استارتآپی و فناوری، از دولت پول میگیرند تا برای دور زدن تحریمها راهحل ارائه دهند. خودروسازان داخلی، تولیدکنندگان لوازم خانگی، شرکتهای دارویی، ارائه دهندگان فناوری اطلاعات و ارتباطات و سازندگان تجهیزات صنعتی، از دیگر کسانی هستند که از رفع تحریمها و عادی شدن روابط تجاری با جهان که پیامدی جز متنوع شدن اقتصاد ایران، آمدن شرکتهای خارجی به کشور و ایجاد جوی رقابتی ندارد، استقبال نمیکنند
کوتاه سخن اینکه کسانی که اقتصاد کشور را گروگان خود گرفتهاند و از وضعیت موجود سود می برند، بیتوجه به هزینهای که مردم بابت اقتصاد مقاومتی میپردازند، برای عدم حضور شرکتهای بینالمللی در ایران لابی میکنند و با حمایت از سیاستهای انقلابی سعی بر حفظ تحریمها دارند. انحصار بازار ایران در دست این عده، امتیازی نیست که به راحتی حاضر به تسلیم کردن آن شوند؛ بنابراین از ایجاد تنش در روابط خارجی ایران و حفظ تحریمها ابایی ندارند
صنعت تحریم ایران چیزی شبیه به لابی اسلحه در آمریکا است. هر ساله صدها شهروند بیگناه آمریکایی از جمله دهها دانشآموز کشته میشوند زیرا انجمن ملی سلاح از فروش اسلحه سود قابل توجهی میبرد. این بدان معنا است که هرگونه تلاش از سوی کنگره برای تصویب قانون مالیکت اسلحه با شکست مواجه میشود
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما