دیروز تندروترین و راستگراترین دولت تاریخ هفتاده و چهار ساله اسرائیل با گرفتن رای اعتماد از کنست تشکیل شد و همین تحول میرود که خاورمیانه را با روزهای دشوارتر و پرالتهابتر مواجه کند. ملک عبدالله دوم پادشاه اردن یک روز قبل از رای اعتماد کنست در گفتگو با شبکه سی ان ان با ابراز نگرانی از دستور کار این دولت نسبت به وقوع «انتفاضه سوم» در فلسطین هشدار داد.
او گفت که «اگر انتفاضه سومی رخ دهد به فروپاشی کامل قانون و نظام خواهد انجامید و این به نفع اسرائیلیها و فلسطینیها نیست». ملک عبدالله که کشورش به علت مجاورت با کرانه باختری، جمعیت بالای فلسطینی الاصل در اردن و تهدیدات فراروی نقش تاریخی امان در قدس و حفاظت از مقدسات اسلامی و مسیحی آن، نسبت به برنامه نتانیاهو و شرکای راستگرایش نگرانتر از همیشه به نظر میرسد در عین حال هشدار داد و گفت: «خطوط قرمز روشنی داریم و اگر این دولت (اسرائیل) بخواهد از این خطوط عبور کند، واکنش نشان خواهیم داد.»
هشدار ملک عبدالله نسبت به وقوع انتفاضهای دیگر بعید است در سایه اعتراضات اخیر در اردن مصرف داخلی داشته باشد، بلکه معطوف به این قرائت از وقایع فلسطین و برنامههای دولت جدید نتانیاهو است که فلسطینیها که دیگر زمینی برای تشکیل کشور برایشان نمانده است، انتخاب دیگری جز انتفاضه سوم ندارند. امروز جامعه فلسطینی خشم تاریخی فروخوردهای در دل خود از تداوم اشغالگری و تحقیر مستمر دارد که اگر دودستگیها و اختلافات درونی و موانع بازدارنده دیگر نبود، خیلی وقت قبل سرریز شده بود؛ اما با تشکیل دولت جدید نتانیاهو و برنامه آن برای فلسطینیزدایی بیسابقه در کرانه باختری و قدس میتواند به مرحله انفجار برسد. اما این انفجار احتمالا به داخل فلسطین محدود نشود؛ بلکه این بار، پیامدها و دامنه آن خاورمیانه را نیز در برخواهد گرفت. هم تودههای عرب در منطقه به ویژه در مصر و اردن را به خیابانها میکشاند که طبق نظرسنجیهای معتبر همچنان آرمان فلسطین به عنوان یک اولویت برای آنها مطرح است و هم این انفجار میتواند محاسبات منطقهای برخی بازیگران و در راس آنها اسرائیل و عربستان را و لو موقتا بر هم زند؛ اولا اولویتها و اهتمامات دیگری را بر دولت نتانیاهو برای مواجهه با وضعیت جدید تحمیل میکند و ثانیا مواجهه با ایران به عنوان اولویت نخست سیاست خارجی او را تحت الشعاع خود قرار میدهد و به حاشیه میراند، ثالثا پروژه عادیسازی روابط را با چالش مهمی روبرو میسازد و عربستان را در اتخاذ گامهای جدیتر برای عادی سازی رسمی روابط در معذوریت قرار میدهد.
البته اینجا ذکر این نکته بد نیست که مصر و اردن هر چند هر کدام پیمان صلح جداگانهای با اسرائیل امضا کرده و چند دهه است که روابط رسمی دارند، اما هر کدام به دلیلی «روابط این شکلی» تل آویو با حوزه عربی خلیج فارس را چندان به نفع خود نمیدانند. احتمالا مصر که پل ارتباطی اسرائیل با جهان عرب را در انحصار خود با خلق فرصتهایی برای دیپلماسی مصری میدانست، روابط ائتلافگونه اسرائیل و برخی دول را فروکاست موقعیت منطقهای خود بپندارد. اردن نیز به عنوان تولیت مسجد الاقصی و مقدسات اسلامی قدس در پی تضعیف این جایگاه در سالهای اخیر در سایه پروژه عادی سازی روابط چندان بدش نمیآید که این روند سست شود و به حاشیه رود.
اما چنانچه گفته شد انفجار احتمالی در فلسطین، کلا اولویتهای خود نتانیاهو در منطقه را به حاشیه میراند و این چیزی نیست که او بخواهد. از این رو، در مواجهه با این امر به عنوان مهمترین چالش لابد دنبال راهی برای ایجاد سازگاری میان اولویت داخلی شرکای خود و اولویت خارجیاش است. قبلا نیز گفته شد که اولویت شرکای نتانیاهو بلعیدن کل کرانه باختری و قدس و مسجد الاقصی و اجرای شریعت یهودی است؛ اما اولویت نخست خود او که دیروز نیز بر آن تاکید داشت، مقابله با ایران است. در چنین وضعی، احتمالا نتانیاهو به نوعی شرکای خود را قانع کند که فعلا از تغییرات مهم و دردسرساز در کرانه باختری و قدس پرهیز شود و در یک پیشدستی بخواهد به اقدامات تنشزایی در مواجهه با ایران دست زند تا هم اولویت خود را برشرکایش تحمیل کند و سپس در سایه این تنش، دیگر اهداف خود و شرکایش را محقق گرداند.
پیامدهای منطقهای سهمگین انفجار اوضاع در اراضی اشغالی فلسطینی معطوف به این واقعیت است که بحرانهای منطقهای به نوعی ریشه در منازعه فلسطین دارد و تا زمانی که این منازعه تاریخی ادامه دارد، ثبات و امنیت به خاورمیانه باز نخواهد گشت.
روزهای پرالتهابی در انتظار خاورمیانه در پروندههای مختلف است و این منطقه امروز بسان آتشفشانی است که فعالیت آن به ویژه از دو دهه قبل شروع شده و این آتشفشان تا فوران نکند و همه گدازههای خود را بیرون نریزد، آرام و قرار نخواهد گرفت. هر روز به آن فوران نزدیکتر میشویم.
*کانال تلگرام صابر گل عنبری
messages.comments