twitter share facebook share ۱۴۰۲ دی ۱۸ 451

حمله اسرائیل به رهبر سیاسی حماس در روز سه شنبه، جنگ اسرائیل و غزه را وارد مرحله جدیدی کرد. قتل صالح العروری استراتژیست و از بنیان گذاران گردان های قسام رویداد مهمی بود.

تنها طی چند روز توان بازدارندگی بین اسرائیل و نیروهای نیابتی مورد حمایت ایران، به پایین ترین حد رسید. اول ژانویه ایران ناو البرز را به دریای سرخ اعزام کرد و ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا را تهدید نمود که حملات خود را به حوثی ها متوقف کنند. یک روز بعد در حمله هدفمند پهپادی، العروری در مکانی در ضاحیه بیروت که پایگاه حزب الله است کشته شد. اسرائیل در این حمله که آن را بر عهده نگرفت، حاکمیت لبنان را نقض کرد و ضربه ای سخت به حماس و حزب الله وارد نمود. سوم ژانویه در مراسم یادبود ترور سلیمانی فرمانده سابق سپاه، بیش از 103 تن کشته و صدها نفر زخمی شدند. داعش مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت ولی آمار بالای کشته ها، کشور را در شوک فرو برد و خطر تشدید تنش را افزایش داد. ایران تا به امروز از رویارویی مستقیم با آمریکا و اسرائیل خودداری کرده است؛ درحالی که مقامات ایران قول انتقام داده اند ولی گزینه صبر راهبردی متحمل تر است.

علیرغم شعله ور شدن آتش، بازیگران اصلی درگیر در جنگ –اسرائیل، آمریکا و ایران- عجله ای ندارند تا خود و متحدانشان وارد جنگی بی پایان در منطقه شوند. با این حال سرعت تحولات ممکن است موجب شود تا هرگونه اشتباه محاسباتی، به ایجاد عواقبی ناخواسته بینجامد.

حزب الله زرادخانه ای کشنده دارد ولی گزینه های این گروه بی حدوحصر نیست. سال 2010 رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا اظهار داشت که حزب الله بسیار بیشتر از اکثر کشورهای جهان، راکت و موشک در اختیار دارد. این ذخایر در سالهای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته و عمدتا از ایران و از طریق خاک سوریه تأمین شده است؛ با این وجود حمله به اسرائیل، عبور از خط قرمز بوده و می تواند به ضرر منافع حزب الله باشد.

در صورت گسترده تر شدن جنگ با اسرائیل، بزرگترین ضربه به لبنان وارد خواهد شد؛ کشوری رو به فروپاشی با اقتصادی به شدت ضعیف که سومالی مدیترانه نامیده می شود. ضمن اینکه حزب الله به اندازه سال 2006 –که وارد جنگ با اسرائیل شد- محبوبیت ندارد. با وقوع جنگ ممکن است حزب الله اندک اهرم هایی را که بر جامعه غیرشیعه لبنان دارد، از دست بدهد.

ولی حزب الله برای پاسخ دادن به شیوه ای که از نظر حامیانش مناسب به نظر برسد، تحت فشار است. برای حرکت بعدی حزب الله، چند احتمال وجود دارد: این گروه ممکن است خویشتنداری نشان دهد و به حماس آزادی عمل بدهد تا پاسخ مناسب را طراحی و اجرا کند. حزب الله از زمان جنگ درگیر گلوله باران نقاط مرزی بوده است. استفاده حزب الله از سلاح های جدیدتر با قابلیت های دقیق تر، یا استفاده از موشک هایی که به عمق اسرائیل شلیک می شوند و حیفا و تل اویو را هدف قرار می دهند، گزینه دیگری است که البته می تواند نشانه تشدید تنش باشد و فریادهای جنگ افروزان متحد راست افراطی نتانیاهو را تقویت کند.

آیا اسرائیل عوامل حماس را در جاهای دیگر هدف قرار خواهد داد؟

در هفته های اخیر مقامات امنیتی اسرائیل اعلام کردند که اعضای حماس در خارج از کشور از جمله ترکیه، لبنان و قطر اهدافی قانونی هستند. 18 نوامبر وزیر دفاع اسرائیل یواو گالانت گفت که همه اعضای حماس از جمله اعضایی که خارج از نوار غزه هستند را «باید مرده پنداشت» و «هیچ فرقی بین تروریست کلاشینکف بدست و تروریستی که کت و شلوار می پوشد وجود ندارد». اشاره او به اسماعیل هنیه رئیس حماس بود که در قطر مستقر است. رونن بات رئیس آژانس امنیت داخلی اسرائیل شین بت اظهار داشت: «ما این کار را (کشتن سران حماس) در همه جا انجام می دهیم، در غزه، کرانه باختری، لبنان، ترکیه و قطر؛ مهم نیست که چند سال طول بکشد»

در پاسخ، آنکارا به اسرائیل هشدار داد که در صورت تلاش برای ترور اعضای حماس در خاک ترکیه، با عواقبی جدی روبرو خواهد شد. 2 ژانویه پلیس ترکیه 30 نفر را به ظن انجام جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی اسرائیل به منظور هدف قراردادن خارجی ها از طریق اقداماتی همچون شناسایی، حمله و آدم ربایی افراد ساکن در ترکیه، بازداشت کرد. در جریان عملیات پلیس مقادیر زیادی ارز خارجی از جمله 150000 یورو و یک اسلحه گرم ثبت نشده کشف شد. به احتمال زیاد هدف اسرائیل از انجام این عملیات، رهبران حماس در خاک ترکیه بوده است.

حمله به رهبران ارشد حماس، گرچه توان و روحیه نظامی و عملیاتی این گروه را از بین خواهد برد ولی سبب مرگ و انهدام ان نخواهد شد. از زمان آغاز جنگ، حمایت فلسطینیان کرانه باختری از حماس افزایش یافته است؛ یک روز بعد از قتل عروری، فلسطینیان کرانه باختری دست به تظاهراتی گسترده زدند و خواهان انتقام و برقراری عدالت شدند. گروههای مسلح غیردولتی به هسته هایی خفته بدل می شوند، با تکیه بر حمایت های غیرنظامی زنده می مانند و وقتی شرایط اجازه ظهور مجدد آنها را بدهد، دوباره برمی خیزند.

منبع: نشنال اینترست

 

پس از ترور صالح العروری در حومه جنوبی بیروت، نفس ها در لبنان حبس شد؛ بسیاری نگران بودند که این امر منجر به تشدید درگیری با اسرائیل شود.

3 ژانویه حسن نصرالله دبیرکل حزب الله نسبت به این ترور واکنش نشان داد و ناظران را با اظهار نظرش شگفت زده کرد. سخنرانی وی علیرغم زبان تندترش، تفاوت زیادی با سخنرانی قبلی نداشت؛ او بر ناتوانی نظام بین الملل از جمله سازمان ملل متحد در حفاظت از غیرنظامیان تمرکز کرد و با اشاره به گروههای شبه نظامی حامی ایران که در لبنان، سوریه، عراق و یمن فعالیت می کنند، گفت این گروهها علیرغم همسویی با تهران، از ان مستقل هستند. نصرالله اسرائیل را تهدید به گسترش درگیری نکرد و صرفا بر انتقام از ترور عروری در زمان و مکانی که حزب الله مناسب بداند تأکید نمود.

اهمیت ترور عروری نه صرفا به خاطر شخصیت او، که به خاطر محل ترور بود. این اولین حمله موشکی اسرائیل به حومه جنوبی بیروت از زمان پایان جنگ لبنان در سال 2006 است. عروری یکی از اعضای کلیدی ائتلاف گروههای شبه نظامی نزدیک به ایران بود و گفته می شد رابط بین حماس و حزب الله بود. ولی اهمیت قتل عروری از قتل رضی موسوی بیشتر نبود؛ اسرائیلی ها 25 سپتامبر سید رضی موسوی از اعضای ارشد نیروی قدس سپاه و هماهنگ کننده سپاه قدس با حکومت سوریه را، در دمشق ترور کردند و یکی از چهره های برجسته حزب الله، عباس رعد پسر محمد رعد نماینده پارلمان و از فرماندهان حزب الله را کشتند. کشته شدن هر دو نفر باعث نشد که حزب الله استراتژی خود را برای تداوم مهار دامنه خشونت در درگیری مرزی با اسرائیل تغییر دهد؛ بنابراین تعجب اور نیست که نصرالله از تشدید تنش نظامی با اسرائیل پس از قتل عروری سخن نگفت.

ولی اسرائیل با هدف قراردادن ضاحیه بیروت، تمایل خود را برای ادامه مسیر تشدید تنش فراتر از غزه نشان داد. در سه ماه گذشته اسرائیل منطقه درگیری را فراتر از منطقه مرزی لبنان گسترش داده و اهدافی را در 40 کیلومتری داخل لبنان هدف قرار داده است؛ همچنین دهها غیرنظامی و روزنامه نگار را کشته و گزارش دیده بان حقوق بشر نشان می دهد که ممکن است برخی از حملات علیه روزنامه نگاران عمدی بوده باشد. جنگ همچنین باعث آواره شدن بیش از 74000 شهروند لبنانی از مناطق مرزی شده و اسرائیل حداقل 70000 اسرائیلی را از شمال این کشور تخلیه کرده است. برخی از مقامات آمریکایی از اینکه اسرائیل ممکن است از سلاح های آمریکایی ارسال شده به اسرائیل در درگیری با لبنان استفاده کند، ابراز نگرانی کرده اند.

حسن نصرالله در تنگنا قرار دارد؛ او نمی داند چگونه به قتل عروری پاسخ دهد بدون اینکه لبنان را به یک درگیری گسترده و مخرب بکشاند. نه حزب الله و نه ایران علاقه ای به بروز جنگی گسترده ندارند؛ هردو نگران این هستند که اسرائیل نه تنها بدنبال تغییر قوانین درگیری در امتداد مرز خود با لبنان باشد، بلکه بر اجرای قطعنامه 1701 شورای امنیت که می تواند حزب الله را وادار به دور کردن نیروهای خود از مرز کند، اصرار ورزد.

اقدامات اسرائیل در لبنان غیرقابل پیش بینی است؛ به ویژه که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از طریق اقدام نظامی در فراسوی مرزها، بدنبال بقای سیاسی خود و کنترل بحران داخلی است. بنابراین اقدامات تشدید کننده اسرائیل می تواند ادامه یابد، مگر اینکه آمریکا فشار خود را برای مهار اقدامات این کشور در لبنان بیشتر کند.

از سوی دیگر حزب الله نگران است با پایان جنگ غزه و تضعیف حماس، اسرائیل تمرکز خود را معطوف به لبنان کند؛ این چیزی است که افراد بانفوذ در داخل تشکیلات امنیتی و سیاسی اسرائیل خواهانش هستند. برای آماده شدن در مواجهه با این احتمال، حزب الله بدنبال تحکیم موقعیت خود در داخل نظام سیاسی لبنان است.

در این میان آمریکا اموس هوخشتاین را روانه لبنان کرده است؛ او که زمینه مذاکره درباره تعیین مرزهای دریایی بین اسرائیل و لبنان را فراهم کرده بود، قرار است دو کشور را برای تعیین مرزهای زمینی سر یک میز بنشاند و به این ترتیب به کاهش تنش در امتداد مرز لبنان و اسرائیل کمک کند. حضور او همچنین ممکن است به بازکردن بن بست سیاسی داخلی لبنان بر سر انتخاب رئیس جمهور کمک کند. اگر رئیس جمهوری بر سر کار بیاید که در راستای خواست حزب الله باشد، در ان صورت ممکن است حزب الله به هوخشتاین در مذاکره بر سر تعیین مرز زمینی چراغ سبز نشان دهد.

منبع: کارنگی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما