استعمار و عوامل آن همواره در تلاش اند تا با بیراهه کشاندن امت اسلام و رودررو قراردادن مسلمانان، تفرقه و پراکندگی را بر آنان حاکم کرده و سلطه خود را بر سرزمین های اسلامی دوام بخشند. بنابراین برخی از مسلمانان ناخواسته و بدون اینکه در صحت و سقم نسبت هایی که به شیعه می دهند تأمل کنند، آنان را آماج تهمت و نسبت های ناروا می سازند. این در حالی است که امروزه باید تمام مسلمانان صفوف خود را مستحکم کرده و راندن استعمارگران را که چشم طمع به سرزمین های اسلامی دوخته اند، وجهه همت خود قرار دهند، چرا که تفرقه به زیان تمام مذاهب اسلامی خواهد بود.
برخی از موارد اختلاف مسلمانان از قرار ذیل است:
-سجده بر مهر
برخی این شبهه را مطرح می کنند که شما شیعیان با سجده کردن بر مهر که تنها مقداری گِل خشکیده است، شرک ورزیده، آن را به جای خدا می پرستید. در پاسخ باید گفت که ما بر مهر به عنوان مهر بودن سجده نمی کنیم و اگر معتقد باشیم که مهر خداست، باید برای آن سجده کنیم نه بر آن، چرا که پرستش کننده بر خدای خویش سجده نکرده بلکه برای او سجده می کند.
تمام فرقه های اسلامی بر این مطلب اجماع دارند که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «زمین برای من محل سجده و پاک کننده قرار داده شد». بنابراین سجده بر خاک خالص یقینا جایز است. هنگامیکه پیامبر وارد مدینه شد و مسجدی را در آن بنا کرد، فرشی بر آن گسترده نشده بود، پس همه بر خاک سجده می کردند.
اما از آنجا که پاک بودن محل سجده شرط صحت نماز است؛ لذا سجده بر مهر این اطمینان خاطر را ایجاد می کند که محل سجده پاک است.
-ساختن ضریح و بارگاه
یکی از موارد اختلاف بین شیعیان و اهل سنت، ساخت گنبد و بارگاه بر مدفن پیامبر، امامان و بزرگان دین و نماز گزاردن در کنار مزار آنان است. این عمل از دیدگاه اهل سنت شرک است. پاسخ این شبهه آن است که تنها ما شیعیان نیستیم که بر قبور بزرگان بارگاه برپا می کنیم، بلکه تمام مسلمانان چنین بنایی را بر مدفن بزرگان خود ایجاد می کنند، از جمله قبر پیامبر و خلیفه اول و دوم، قبر ابو حنیفه و ابو هریره و....
این قبور حتی از موقوفاتی برخوردارند که درآمد این موقوفات، صرف هزینه، تعمیر و نگهداری قبور می شود.
اما نماز خواندن در کنار بزرگان، در واقع نماز خواندن برای خداست نه اولیای او. چرا که نمازگزاران در هر جای این اماکن باشند، رو به قبله می ایستند. زمانی که پشت این قبور نماز می خوانیم، تنها قبله را در نظر می گیریم و قبرها به طور طبیعی و غیر ارادی پیش روی ما قرار می گیرند. چنین حالتی همانند نمازگزاری است که رو به قبله ایستاده، اما ساختمانی بلند در سمت قبله و پیش روی اوست.
از این فراتر اینکه تمام عالمان اسلامی می گویند نمازگزاردن به سمت قبله در معابد مشرکان نیز جایز است، اگرچه رو به روی نمازگزار بتی باشد، زیرا توجه نمازگزار به خداست نه به بت.
شایان توجه است که پیامبر اکرم ساخت بنا و ضریح را امضا کرده و از این کار منع ننموده است. حجر اسماعیل که محل دفن حضرت اسماعیل و هاجر است بهترین گواه بر این ادعاست.
با توجه به انچه گفته شد، ساخت گنبد و بارگاه نه تنها شرک نیست که مستحب است. خداوند متعال در سوره حج می فرماید: «هرکس شعایر خدا را بزرگ دارد، آن از پاکی دل هاست». گرامی داشتن شعایر الهی مستحب است . شعایر چیزی است که دین را در نظر جهانیان بزرگی بخشد و هیچ تردیدی نیست که ساختمان قبور اولیای خدا نیز، حرمت نهادن به آنان، بزرگداشت خدا و مایه عزت و سرافرازی اسلام است.
توسل به اولیای خدا
از دیدگاه برخی پیروان اهل سنت، شیعیان در کنار خداوند خدایانی دیگر برای خود برگزیده اند، به پیامبر و امامان متوسل شده و از آنان حاجت می خواهند. در پاسخ باید به این نکته اشاره کرد که با مردن انسان، عواملی برای او آشکار می شود که در زمان حیاتش پنهان بود. خداوند در سوره ق می فرماید: «و ما پرده را از جلوی چشمانت برداشتیم و دیده ات امروز تیز است». همچنین در سوره بقره آمده است: «کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مرده نخوانید بلکه زنده اند ولی شما نمی دانید». حال که ثابت شد انسان مرده همانند زندگان می شنود، درخواست نیاز از او و توسل به وی چه مانعی دارد.
دلیل دوم آن است که صحابه پیامبر در زمان حیات و پس از وفات حضرت، به او متوسل می شدند و کسی مانع آنان نمی شد. به عنوان نمونه در روزگار خلافت عمر مردم دچار قحطی شدند. بلال بن حرث کنار قبر پیامبر رفت و گفت: ای رسول خدا! برای امتت طلب باران کن که در معرض نابودی قرار گرفته اند.
می دانیم که بلال مدتی طولانی همنشین و یار پیامبر بود و احکام را بی واسطه از ایشان می گرفت. چنانچه توسل به پیامبر شرک بود، وی چنین کاری نمی کرد و اگر می کرد دیگر صحابه او را باز می داشتند.
برگرفته از کتاب «شیعه و اتهامات ناروا» نوشته آیت الله سید صادق حسینی شیرازی
messages.comments