twitter share facebook share ۱۳۹۷ مهر ۰۲ 1016

به نظر می‌رسد دو کشوری که سخنگوی نیروهای مسلح از بردن نام آن‌ها خودداری کرده، عربستان و امارات هستند. صرفنظر از اینکه این اظهارنظر چقدر پشتوانه دیتایی و اطلاعاتی عینی دارد که امثال بنده دسترسی به آن ندارد، اما در همین حوزه ژورنالیستی خود شواهدی نگران کننده می‌بینم که نشان می‌دهد اختلافات میان ایران و عربستان و به تبع آن امارات از چهارچوب سیاسی خود خارج شده و بعد امنیتی و نظامی خطرناکی یافته است.

ولی‌عهد عربستان در می ۲۰۱۷ در مصاحبه‌ای با داود شریانی چهره رسانه‌ای معروف که شبکه یک عربستان آن را پخش کرد، تهدید کرد که جنگ را به داخل ایران می‌کشاند. وی چنین گفت: منتظر نخواهیم ماند تا جنگ به داخل عربستان کشیده شود، کاری خواهیم کرد که جنگ نزد آن‌ها در داخل ایران باشد.

سخنان ولی‌عهد عربستان نشان از یک نوع اقدامات پیش‌دستانه داشت که به زعم خودش برای جلوگیری از انتقال جنگ به داخل عربستان است.

این اظهارات نه تنها حکایت از چرخشی پارادایمی در سیاست خارجی عربستان در قبال ایران و خروج از ماهیت محافظه‌کاری چند دهه گذشته داشت که صریح‌ترین اظهارنظر و تهدید عالی‌ترین مقام سعودی بود؛ البته با این فرض که ایشان پادشاه واقعی عربستان است که هست.

در کنار آن، مشارکت سالیانه مقامات امنیتی ریاض و در رأس آن‌ها ترکی فیصل در نشست‌های سالیانه مجموعه رجوی در پاریس بر این نکته کلیدی تاکید دارد که تقابل منطقه‌ای میان عربستان سعودی و ایران از جنگ نیابتی (غیر مستقیم) در سرزمین‌های دیگر از جمله سوریه، یمن و عراق فراتر رفته و به جنگ نیابتی (مستقیم) در سرزمین طرف مقابل تبدیل خواهد شد.

در حقیقت مشارکت آشکار امثال ترکی فیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی ریاض در این نشست‌ها عینیت‌‌بخشی و ترجمان همان تهدیدی است که محمد بن سلمان در مصاحبه با داود شریانی بیان داشت.

اما امارات متحده عربی نیز که بعد از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ شمشیر را از رو علیه ایران بسته است، و علت خصومتش مانند عربستان آنچنان هم قابل فهم نیست، آشکارتر تهدید کرده و می‌کند. ضاحی خلفان شخصیت توییتری جنجالی امارات که سال‌ها رئیس پلیس دبی بود و اکنون معاون وی است، مدام‌ در توئیت‌های خود دعوت به اقدامات نظامی در داخل ایران کرده است. وی به طور مشخص در اوت 2016 در توئیتی از کشورهای عربی خواست اپوزیسیون ایران را مسلح کنند.

بعد از این واقعه دردناک نیز، عبدالخالق عبدالله چهره اماراتی نزدیک به محمد بن زاید ولی‌عهد ابوظبی و حاکم واقعی امارات در توییتی پرمعنا چنین نوشت: «حمله به یک هدف نظامی تروریسم نیست و انتقال نبرد به عمق ایران انتخاب و گزینه‌ای آشکار است و در مرحله آتی افزایش خواهد یافت.»

این توئییت تاکید می‌کند که آنچه در اهواز اتفاق افتاد، در چارچوب تقابل جدید و انتقال جنگ به داخل ایران انجام شده است. وقتی سخن از انتقال جنگ به داخل ایران به عنوان یک انتخاب به این صراحت می‌شود، نشان می‌دهد که قضیه از اقدام یک مجموعه مسلح مخالف فراتر است. اینجا اشاره آشکار عبدالخالق عبدالله به یک انتخاب و یک تصمیم است و منظور او هم انتخاب بلوک (واشنگتن، تل‌آویو، ریاض و ابوظبی) برای در پیش گرفتن چنین سیاستی در قبال ایران است و این همان چیزی است که یک سال قبل محمد بن سلمان بر زبان جاری ساخت.

از دیگر سو، نباید از نظر دور داشت که این حمله یک روز پس از تهدید شدید اللحن وزیر خارجه آمریکا خطاب به ایران در واکنش به حملات اخیر عراقی‌ها به کنسولگری آمریکا در بصره و سفارتخانه آن در بغداد صورت گرفته است.

به هر حال، با توجه به نکات پیش گفته، نگاه کردن به این اتفاقات صرفا از زاویه عداوت تاریخی یک گروه با نظام جمهوری اسلامی دقیق نیست و تقلیل ماجراست. آنچه در این میان لازم است دیده شود ورود تقابل قدرت‌های خارجی بین‌المللی و منطقه‌ای با ایران به فاز تازه و خطرناکی است که ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی دارد که می‌توان از یک جنگ تمام عیار با وجوهی پنهان و آشکار سخن گفت که هر روز پلانی از آن رو می‌شود و بعد آشکارتری به خود می‌گیرد.

*خبرانلاین/ صابر گل‌عنبری

نظر شما