در یکی از مناطق تحت کنترل طالبان در جنوب غربی کابل، قبور نیروهای امنیتی افغان که در جنگ با طالبان کشته شده اند با پرچم های افغانستان مشخص شده است و آنطرف تر قبرهای جنگجویان طالبان قرار دارد که پرچم سفید جهادی ها بر فراز قبرهایشان نصب شده است.
از آنجا که افغانستان در آستانه پایان خشونت و سنجش امکان برقراری صلح قرار دارد و با توجه به توافق صورت گرفته بین آمریکا و طالبان مبنی بر خروج نیروهای امریکایی از خاک افغانستان که راه را بر پایان جنگ طولانی مدتی که آمریکا در آن گرفتار شده است باز می کند، مجاورت این قبرها در منطقه تحت کنترل طالبان در ولایت وردک نمایانگر تغییر اذهان جنگجویان این گروه و گرایش بیشتر آنها به صلح و سازش است. درست است که رهبران طالبان با زلمای خلیلزاد در دوحه در مورد معاهده صلح مذاکره می کنند، اما این نیروهای محلی طالبان در جاهایی مثل جاده کابل-قندهار هستند که مشخص می کنند آیا صلح دست یافتنی است یا خیر؟ این جاده سالهاست که هر روزش با جنگ و خون همراه است و از انفجار کنار جاده ای گرفته تا آدم ربایی و محصور شدن توسط تک تیراندازان طالبان را به خود دیده است.
سلیمان رستمی نماینده طالبان در جاده کابل-قندهار می گوید که فکرش بعد از حمله سال گذشته این گروه به پست های بازرسی پلیس در نزدیکی پل عوض شده است «ما همه آنها را کشتیم اما نتیجه چه بود؟ هیچ» وی علاوه بر اینکه به بیهودگی این جنگ طولانی مدت پی برده است می گوید: «حالا می فهمیم که کشورمان آسیب دیده و ویران شده است. وقتی در مورد برقراری آتش بس هفت روزه به مناسبت مذاکرات صلح دوحه شنیدم خیلی خوشحال شدم زیرا 40 سال است که در این کشور جنگ است؛ ماهم انسانیم و می خواهیم از صلح و آرامش در محیط پیرامونمان لذت ببریم؛ این مذاکرات شانس خوبی برای همه افغانهاست زیرا هر دو طرف واقعا از جنگ خسته ایم»
اما در بین افغان ها تردیدهای زیادی پیرامون قصد واقعی رهبران طالبان –درمورد پذیرش تقسیم قدرت و احترام به تغییرات اجتماعی زیادی که طی نزدیک به دو دهه در کشور ایجاد شده است- وجود دارد. حتی اگر رهبران طالبان متعهد به این دو امر شوند، آیا می توانند فرماندهان و جنگجویان تندرو تر گروه را که مخالف این دو موضوع هستند کنترل کنند؟
طالبان پیوسته در برابر آمریکا و نیروهای امنیتی افغان پیشروی کرده و حالا بیش از نیمی از کشور را تحت کنترل و نفوذ خود دارد. طبق آمار سازمان ملل، سال گذشته بیش از ده هزار غیر نظامی افغان کشته و زخمی شدند و این نشان می داد که از سال 2018 تعداد تلفات حملات طالبان 21% افزایش داشته است. از آن سو به گفته آقای رستمی «افزایش فقر اشتیاق جهادی ها را از بین برده و ادامه این راه را برایشان بی معنی کرده است. بسیاری از جنگجویان جهادی نیاز به صلح را بیش از هر زمان دیگری احساس می کنند. مردمی که در مناطق تحت کنترل طالبان زندگی می کنند در فقر و جنگ به سر می برند و دولت به آنها خدماتی نمی دهد»
اما هیچ راهی برای تشخیص کمیت و کیفیت تغییر در بین اعضای طالبان وجود ندارد، زیرا چنین اظهاراتی صرفا حرف است و هنوز به مرحله سنجش نرسیده است. رهبران طالبان در مذاکرات دوحه اصرار داشتند به طرف مقابل بقبولانند در مقایسه با اواخر دهه نود که امارت اسلامی افغانستان را اداره می کردند، جنبشی به مراتب مهربان تر و آرام تر هستند. به گفته آقای رستمی «ما همیشه مشغول جنگ بودیم و هیچوقت فکر نمی کردیم که روزی صلح برقرار شود، تنها هدف ما این بود که در راه خدا شهید شویم» وی از افکار تغییر یافته اش می گوید «صلح هم راهی برای نزدیک شدن به خداست؛ لذا از صلح لذت خواهیم برد، اما برخی تغییرات اسلامی را در دولت جدید افغانستان اعمال خواهیم کرد».
حالا رهبران طالبان می گویند که حق کارکردن زنان و حق تحصیل دختران را به رسمیت می شناسند گرچه این حقوق در رهنمودهای اسلامی تعریف نشده است. آنها عنوان می کنند که آماده اند پس از آنکه امریکا نیروهایش را از خاک افغانستان خارج کرد گام بعدی را بردارند و با دولتی که سالها آن را آلت دست آمریکا می دانستند وارد گفتگو شوند. قرار است که این گفتگوها از 10 مارس آغاز شده و در نهایت منجر به آتش بس دائمی و تقسیم قدرت شود؛ اما بسیاری از مردم افغانستان در اینکه طالبان وارد گفتگو شده و به این نتایج رضایت دهد شک دارند. امیرمحمد ملک زی والی ولسوالی سیدآباد در جنوب ولایت وردک پیام های صوتی که روزانه چندین بار از طرف رهبران طالبان برای جنگجویانشان در پاکستان فرستاده می شود را پخش می کند. در این پیام ها جنگجویان تشویق می شوند که سربازان و نیروهای پلیس افغانستان را همچنان هدف گلوله قرار دهند اما از کشتن آمریکایی ها خودداری کنند «ما چندین جاسوس در طالبان داریم و آنچه می گویند را می شنویم. آنها به افراد خود می گویند ما انگلیس را شکست دادیم، روس ها را شکست دادیم و این سومین قدرتی است که شکست می دهیم. بعد از اینکه توافق صلح با آمریکا امضا شد، دولت خود را تشکیل می دهیم و آنان را که برای دولت قبلی افغانستان کار می کردند می کشیم و ریشه کن می کنیم».
یکی دیگر از مشکلاتی که سبب تردید مردم افغانستان در به نتیجه رسیدن صلح می شود آن دسته از جنگجویان طالبان است که دولت اشرف غنی را کافر دانسته و از گفتگو و همکاری با آن امتناع می کنند. یکی از این جنگجویان به نام رحمت الله ملقب به «ملا سرباخود» است به معنی کسی که بدون فکر و بدون هیچ قاعده و قانونی، وحشیانه به جلو حمله می کند. وی می گوید «این صلح و آتش بس بیهوده است زیرا پیامبر ما، پدران و اجداد ما و رهبران ما همیشه در جهاد بودند؛ بنابراین تنها راه پیش روی ما این است که جهاد را ادامه دهیم». وی می گوید که به رهبران طالبان اعتماد ندارد زیرا ممکن است که آنها پول و ترفیع مقام را بر خط مقدم جبهه ترجیح دهند و اضافه می کند که بر فشارهای خود با انفجار در نزدیکی یک پل ادامه می دهد.
اما مذاکره کنندگان طالبان مدعی هستند که می توانند تندروان عضو طالبان را که حاضر به پذیرش توافق صلح دوحه نیستند کنترل کنند. عتیق الله امید یکی از تاجران وردک است که دهه نود در بخش مالی طالبان خدمت می کرد؛ وقتی طالبان یک دهه قبل شورش کردند باور داشتند که می توانند بار دیگر کنترل دولت را در دست بگیرند. «آنها من را فراخواندند و گفتند خانه خود را در کابل انتخاب کن، وقتی ما کابل را تصرف کردیم آن خانه را به تو می دهیم. اکنون که با طالبان تماس می گیرم می گویند که روی برنامه کاهش خشونت و آتش بس متمرکز هستند. معتقدم اگر صلح کنند دیگر کسی اسلحه به دست نخواهد گرفت زیرا مردم خیلی خسته اند»
این چیزی است که آقای رستمی برای بچه هایش می خواهد؛ اینکه به جای جنگ در صلح زندگی کنند. او دو دختر و دو پسر زیر شش سال دارد «من آینده ای روشن برای بچه هایم می خواهم؛ اول آنها باید آموزه های مذهبی اسلام را ببینند و بعد در تمام موضعات و زمینه ها تحصیل کنند؛ هم پسران و هم دخترانم»
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما