twitter share facebook share ۱۴۰۲ شهریور ۳۱ 421

چهارشنبه گذشته در نیویورک اجلاس جهانی Semafor برگزار شد. در این اجلاس شاهد بودیم که قطعنامه 1967 خارطوم که بر سه اصل (ممنوعیت صلح، مذاکره و به رسمیت شناخته شدن اسرائیل) استوار بود، به فراموشی سپرده شده است و عطش همکاری با اسرائیل و مذاکره با این کشور بر سر ایجاد مناطق آزاد تجاری، خطوط لوله گاز و تشکیل اتحادهای جدید، جایگزین آن گشته است

ملک عبدالله پادشاه اردن، محمد شیعه سودانی نخست وزیر عراق، نجیب میقاتی نخست وزیر لبنان، سید بدرالدین بوسعیدی وزیر امور خارجه عمان، نبیل عمار وزیر امور خارجه تونس، انور قرقاش مشاور ارشد بن زاید، ماجد الانصاری مشاور حاکم قطر، آموس هوچستاین و باربارا لیف از مقامات ارشد دولت بایدن و بسیاری دیگر از مقامات ارشد در این نشست حضور داشتند

اکثر بازیگران مهم خاورمیانه به استثنای ایران مدتهاست که –آشکارا یا پنهانی- وجود اسرائیل را پذیرفته اند اما در شرایطی که بیشتر کشورهای خاورمیانه آماده هستند تا این کشور را به رسمیت بشناسند و دیگر بر طبل جنگ نکوبند، این اسرائیل است که به نظر نمی رسد آماده صلح باشد. روی کار بودن دولت افراطی حاکم بر اسرائیل به رهبری نتانیاهو، هرگونه مذاکره جدی بین اعراب و اسرائیل را با مشکل مواجه می کند

قرقاش توافق ابراهیم را موفقیت آمیز دانست و تأکید کرد که امارات از صلح با اسرائیل پشیمان نیست؛ ولی افزود که اجرایی شدن توافقات فیمابین به دلیل ماهیت افراطی دولت اسرائیل، با چالش هایی روبرو شده است

یکی از مشکلاتی که دولت افراطی اسرائیل ایجاد کرده است، ایجاد مانع در مسیر صلح بین اسرائیل و عربستان می باشد. سؤال این است که آیا بایدن می تواند بر دولت اسرائیل فشار وارد اورد تا با اعطای امتیاز به فلسطینیان، بن سلمان را راضی کند؟ تا آنجا که به شریکان راست افراطی ناسیونالیست نتانیاهو مربوط می شود، پاسخ یک «نه» قاطع است اما پشت درهای بسته نتانیاهو به این سؤال پاسخ «شاید» می دهد

آیا ممکن است بن سلمان از اکثر خواسته هایی که برای دستیابی به توافق، پیش روی اسرائیل گذاشته است صرف نظر کند؟ گفتگو با منابعی در امریکا و اسرائیل نشان می دهد که بن سلمان نسبت به مسئله فلسطین بی تفاوت است

به گفته یک منبع نزدیک به مذاکرات، ولیعهد اکنون در حال مطالعه روی موضوع است و می کوشد تا خواسته های فلسطینیان را کاهش دهد

یک منبع دیگر به ما گفت که بن زاید نتانیاهو را مجبور کرد تا الحاق بخش هایی از کرانه باختری را در ازای توافق ابراهیم به حالت تعلیق درآورد. بن سلمان اکنون در موضوع فلسطین در حال رقابت با حاکم امارات است و می خواهد دستاوردهایی داشته باشد اما نمی داند چه خواسته هایی را می تواند مطرح کند.

تشکیل کشور فلسطین و مذاکره برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین، در دستور کار بن سلمان نیست. او می تواند خواهان انتقال اراضی کرانه باختری که در حال حاضر در کنترل کامل اسرائیل (در منطقه c)است به کنترل مشترک اسرائیل و فلسطین (منطقه b) شود؛ یا برای فلسطینی های ساکن در منطقه b مجوز ساخت و ساز بگیرد. توقف شهرک سازی در کرانه باختری، ارائه بسته کمک های اقتصادی، تأمین سلاح و تجهیزات برای سازمان های امنیتی تشکیلات خودگران و گشایش کنسولگری آمریکا و عربستان در بیت المقدس شرقی، از دیگر خواسته هایی است که بن سلمان می تواند مطرح کند

دولت های قبلی اسرائیل ممکن بود با بسیاری از این خواسته ها موافقت کنند ولی پذیرش این خواسته ها برای بزالل اسموتریچ وزیر دارایی و ایتامار بن گویر وزیر امنیت ملی غیرممکن است. نتانیاهو نیز از یکسو نیازمند حمایت  راست گرایان افراطی دولت است و از سوی دیگر تحت فشار تندروهای حزب خود –لیکود- قرار دارد و نمی تواند آنها را دور بزند

تنها راه نتانیاهو برای دستیابی به توافق مورد نظر با ریاض، برهم زدن ائتلاف با راست گرایان افراطی و تشکیل دولت با بنی گانتز رهبر میانه روهاست. اما ائتلاف با راست گرایان افراطی بود که به نتانیاهو کمک کرد تا سیستم حقوقی و قضائی اسرائیل را اصلاح نماید و از محاکمه به اتهام فساد فرار کند. آیا نتانیاهو حاضر می شود این ریسک را بپذیرد و ائتلاف کنونی را به هم زند

به گفته یک منبع ارشد آمریکایی «گانتز می تواند با پیوستن به دولت نتانیاهو سه دستاورد تاریخی داشته باشد: تهدید دموکراسی اسرائیل را از بین ببرد (زیرا نتانیاهو مجبور می شود قانون اصلاحات قضائی را کنار بگذارد)؛ شریک دستیابی به توافق صلح تاریخی با عربستان شود و تنش با فلسطینیان را تا حد زیادی کاهش دهد»

به گفته یک منبع دیگر، در بین سه کشور آمریکا، عربستان و اسرائیل که درگیر در مذاکره هستند، اسرائیل بیشترین انگیزه را دارد. دستیابی به چنین توافقی می تواند زندگی حرفه ای نتانیاهو را نجات دهد

منبع: المانیتور

نظر شما